سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        افسون

        شعری از

        میم طوبی مهدوی

        از دفتر مشق عشق نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۴۹ شماره ثبت ۱۰۸۸۱۰
          بازدید : ۲۰۳   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر میم طوبی مهدوی

        ماه را گم کرده ام
        درست حوالی کوچه های سالخورده
        شاید حوالی سایه های تنهایی
        و شاید همین حوالی 
        جایی که دل
        فریاد میزند
        دست و دلم می لرزد
        از فراق
         
        معصومه مهدوی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ ۱۲:۲۷
        درود بانو
        به شعر ناب خوش آمدید
        موفق باشید خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۷:۴۹
        درود برشما

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        میم طوبی مهدوی
        میم طوبی مهدوی
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۲۴
        سپاس از شما
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۸:۰۴
        درود بر شما خندانک خندانک
        زیبا سروده اید خندانک
        میم طوبی مهدوی
        میم طوبی مهدوی
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۲۴
        سپاس بزرگوار
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۲۲:۱۹
        درود بر شما
        در ادامه کوچه های سالخورده اگر مینوشتید
        امیدی که از لحظه ها به ساعتها و روزها میرسید
        کنون ماه را هم گم کرده ام
        ماهم را در همان لخظه که عدول ساعت شد
        و ماه را اکنون که درکم شد
        البته این نظر و احساس من هست
        اما نوشته خودتان بسیار زیباتر میشود ماهم را گم کرده ام
        سبز باشید و مانا 🍀🍀🍀🍀🌺🌺🌺🌺⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩
        محمد باقر انصاری دزفولی
        جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ ۱۳:۰۵
        سلام
        رقص قلمتان ماندگار
        درودبر این سرودن های زیبای شما
        شاعرگرامی
        خندانک خندانک خندانک
        زهره دهقانی ( شادی)
        چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۱۷
        بسیار زیبااااااا....💐💐💐💐
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۶:۲۷
        درود بانو

        در سطر اول
        ماه را گم کرده ام

        کدام ماه را گم کرده اید؟
        ماه اسمانی؟
        ماه شمسی؟
        ماه قمری؟


        پس اینجا باید اینگونه باشد 👇

        *ماهم را گم کرده ام *

        (چون کنایه از انسانی ست که شما را وادار به نوشتن کرده )

        در منظومه سیارات تمام کرات سرجای خود هستند ،چیزی گم نمی‌شود ولی برای ایجاد ایهام و ابهام در شعر سپید اینگونه درست می‌شود



        سطر بعد
        در حوالی کوجه های سالخورده

        سالخورده اسم هیچ کوچه و خیابانی نیست
        واژه ی سالخورده را تغییر بدهید
        مثلا ؛کوچه ی پاییزی
        یا* اسم* مناسب که واژه ی مستحکم به اسم کوچه شعر بدهد

        بقیه اش را خودتان دستی به سر رویش بکشید
        چون سپید زیبایی است حیفم آمد رد شوم
        یه کوچولو جای سطرها را تغییر بدهید شعری بسیار زیبا میشود
        تقدیمتان
        خندانک
        میم طوبی مهدوی
        میم طوبی مهدوی
        پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۲۰:۲۴
        سپاس مهربانوی ادیب ⚘
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3