من تو رو از همین دور دوست دارم، بدون اینکه بتونم بغلت کنم، بدون این که بتونم یک دل سیر بوت کنم و عطرت رو بفهمم، بدون اینکه دستت رو بگیرم، بدون اینکه از نزدیک تو چشمهات نگاه کنم، بدون اینکه باهم بریم بیرون و غذای مورد علاقمون رو بخوریم، بدون اینکه سرت رو بذاری رو پام و من موهات رو ناز کنم، بدون این که بتونم زیر بارون باهات برقصم، بدون این که تو توی گوشم آهنگ بخونی، بدون این که بتونم ذوقت رو از نزدیک برای کادویی که برات گرفتم ببینم، بدون این که شب توی هوای خنک و تاریک باهات قدم بزنم، بدون اینکه باهات بازی کنم و محو خندههات بشم. به نظر من عشق فراتر از فاصلهها و مکان و زمانه، میخوام بدونی من تا ابد و هرجا که باشی. توی هر شرایطی با یک دل همیشه تنگ دوست دارم.
................................................
وقتی میره دوست داشتنش میمونه رو دستت،
نمیدونی باید باهاش چیکار کنی!
نمیتونی بندازیش تو سطل زباله، حتی نمیتونی بندازیش ته یه کمد و در رو ببندی؛ انگار چسبیده کف دستت، با هیچ روشی کنده نمیشه.
هر دفعه دستاترو به هم میمالی یه خاطره میاد داغ میشه و کف دستترو میسوزونه؛
میبینی خودش نیست اما دوست داشتن لعنتیش هنوز هست...! این آدمها دوباره عاشق میشن اما خدا میدونه چقد میگذره تا اون دلبر بیدلشون رو فراموش کنن، ولی بیشوخی اگه دلم تا تهش برات تنگ موند چی؟!
.................................................
میگم دلبر بیدلم یادته گفتی چرا انقدر فاز میگیری واسم؟ منم گفتم یه چیزایی هست که نمیدونی گفتی چی و من هیچ جوابی ندادم اره خوب یادته میدونم میخواستم بگم من میترسیدم اگه یکمی بیشتر نگات کنم دیگه نفسم بالا نیاد چون تو منو میبینی و روت رو برمیگردونی من از اون قسمت طرد شدن میترسیدم چون همیشه یه گوشه قلبم امید داشتم توام من رو دوست داری حتی شده به دروغ این رو باور کرده بودم راستی منظورم این بود که نمیدونی من چقدر یواشکی نگاهات کردم چقدر یواشکی برات اشک ریختم چقد یواشکی دوست داشتم ولی نگرفتی چی میگم دلبر بیدلم.
.................................................
شده دلت براش تنگ بشه نتونی کاری بکنی!؟ پروفایلش رو هزار دفعه چک کنی؟هربار دلت بخواد تکست بدی.
کلی براش بنویسی ولی دکمه ارسال رو نزنی؟ شده برای دیدنش پرپر بزنی ولی نتونی بری طرفش؟ شده به درشون هزار بار از دور وایسی نگاه کنی بلکه ببینیش از دور؟ شده هی به خودت بگی کاش فقط یه بار دیگه همدیگه رو ببینیم این دفعه دیگه همه چی رو میگم؟ انقدر دوسش داشتی که حاضر بودی باهاش گریه کنی ولی با کسه دیگهای نخندی؟ فقط دلشکستهها میفهمن چی میگم.
.................................................
دلبر میاد که بره اسم اش روشه دل بر میدونم نمیتونی فراموش اش کنی و خیلی سخته نداشتن اش ولی اگه از فکرش در نیای نابود میشی پس اگه نمیتونی فراموش اش کنی خودت رو فراموش کن اونجوری بازم فراموش اش نمیکنید ولی دیگه بیخیال میشی حتی شاید روزی بیخیال دلبر؟
.................................................
اگه از من بپرسید "آدم ها چند بار تو زندگيشون عاشق میشن" بهت میگم دو بار!
اولين بار برميگرده به سالهایی كه از زندگى هيچ چيزیی نمیدونى تو روز های بين نوجوانی و جوانى، يكى میآید و بهت چيزى رو میدهد كه هيچ وقت نداشتی اش. اگه بپرسىد چى، بهت میگم: " يه غريبه رو اندازه خانواده ات دوست داشتن شایدم بیشتر از اونا یا حتی بیشتر از خودت
.................................................
روز بعدی که رفتی میدونی انگار یه چیزی ازم کم شده بود، مثل گم شدن یه تیکه از پازل، مثل از دست دادن نیمی از وجودم، مثل بچه ها گریه میکردم چون مثل این بود که تو اون عروسکی که خیلی دوست داری رو یکی ازت بگیره و دیگه بهت پس نده، دیگه نتونستم اون چیزا رو بدون تو پر کنم اون یه تیکه پازل، اون نیمه وجود من همیشه بدون تو خالی میمونه...
ولی هنوزم بزرگترین ترسم این است که یه روز مثل دوتا دشمن نه مثل دو تا پشیمون نگاه کنیم بهم دیگه!
.................................................
تو مثل مواد بودی برام من هم مثل یه معتاد که لنگ مواده و خودش رو به این در و اون در میزنه تا به موادش برسه دقیقا این من ام به هر دری خودم رو زدم که بهت برسم و هر دفعه که دیدمت احتیاج ام به دیدنت زیادتر شدش هی بیشتر از قبل بهت احتیاج پیدا میکردم هی میخواستم ات تو ام اون ساقی گرون فروشی بودی که من پول خریدت رو نداشتم گاهی اوقات هم یه کمی از خودت بهم میدادی تا آروم شم ولی آخرش وقتی قشنگ منو معتاد خودت کردی با بیرحمی منو ول کردی و رفتی میدونی وقتی رفتی اول ازت عصبانی شدم بعدش ناراحت شدم ازت بعد فحش ات دادم بعدش ام قهر کردم ولی الان بعد از مدت ها بازم منتظرم برگردی ولی به نظر من انتظار قوی تر از هر چیزی و هرکسی که منتظره میرسه به چیزی که میخواد امیدوارم منم برسم بهت دلبر بی دلم
.................................................
هر شب با خودم میگم میرسم نمیرسم دوسم داره دوسم نداره من قلبم شکسته اما از تو نمیبرم هیچ وقت! من از اینکه با تو باشم خیلی وقته که نا امید شدم ولی تو همیشه خدای خوب قلب منی دلبر بی دلم ولی خدایی کدوم لیلی مثل من مجنون بود البته من لیلی بدون مجنونم چون هیچ وقت تو نبودی
.................................................
الان دقیقاً چند سال که از این عشق میگذره از این عشق یک طرفه میدونی عشق یک طرفه خیلی سخته مثل یه جاده میمونه که تو تنها میری و فک میکنی اگه راهت تموم شه میرسی به دلبر بی دلت اما وقتی با هزار امید رسیدی هیچی عایدت نمیشه و بازم تنها بر میگردی این جاده رو این دفعه آروم آروم مثل رفتن ات نیس برگشتن ات
نوروزتان پیروز
سال نو مبارک
قرن جدید مبارک
امید که تا آخر قرن خرم و خوش بسرایید
موفق باشید