بر گورستان بی خانه ای نوشته شده بود شکر خدا که عاقبت صاحب خانه و کاشانه شدم
و روی سنگ قبر کودکی نوشته شده بود خوشحالم که مردم که تبدیل به درنده نشدم
روی سنگ ثروتمندی نوشته شده بود با پول همه را راضی کردم جز فرشته ی مرگ
روی سنگ مزار مادری نوشته شده بود تو رو خدا مواظب بچه هایم باشید
روی سنگ فقیری نوشته شده بود پابرهنه آمدم دنیا و پابرهنه هم زیستم و عاقبت پابرهنه هم برگشتم
روی قبر دلشکسته ای نوشته شده بود دگر گذشت قیامت هم هست تلافی میکنم
روی مزار دکتری نوشته شده بود همه چیز راه فرار دارد به جز مرگ
روی قبر جوانی نوشته شده بود همدیگر را نیازارید به خدا پشیمان خواهید شد
روی سنگ سلطانی نوشته شده بود ای کاش به خود آمده بودم دنیا مزرعه ی آخرت بود و من باور نمیکردم به آیندگان بگویید رحم و مروت داشته باشید
سلطان خیر خواه
کلاغی بالای درخت شنید گفت سلطان بیچاره حالا به خود آمدی برو چاپلوسی مکن
خدا خودش میداند که به خر شاخ نمیداد
روی قبر رفتگری نوشته شده بود دیگر فایده ندارد غذا در سطل آشغال هم پیدا نمیشود
روی قبر گورکنی نوشته شده بود ای کاش زنده میشدم امروز گورکنی درآمد خوبی دارد
روی قبر حلاجی نوشته شده بود همه ی مردم مثل من لرزان اند
روی سنگ عاشقی نوشته شده بود ای کاش زودتر مرده بودم اگر امروز بود
شلوارم را نمیتوانستم بالا بکشم چه برسد به عشق و عاشقی
روی قبر خواهر و برادری نوشته شده بود تا زنده بودیم نپرسیدم پدرمون کیست
روی قبر خواهر نوشته شده بود برادر من از مادر پرسیدم و گفت وقتی شما دوتا به دنیا آمدید پدر از بی پولی از خانه پا نهاد بیرون و دیگر هرچه چشم به راه بودیم برنگشت
این ماجرا ها همگی در قرن ۲۱ با این همه علم و صنعت اتفاق افتاد
خوانندگان محترم بیست درصد این مطالب از دیگران است و مابقی برای اینجانب است
با سپاس
مرا خواهید بخشید
بسیار زیبا و آموزنده بود
مبین مشکلات جامعه