نادم

درود، دقیقا من هم میخواستم بگم چی میگی دلسوز.
که خودتان اشاره داشتید .

درود بر شما.

درود بزرگوار
دوتا بیت بسیار زیبا و غمگین بود
موفق باشید

برای خودمم گل گذاشتم .جناب بدری

🌱
🌱🌱
🌱🌱🌱🌱
🌺🌺🌺🌺
🌱🌱🌱🌱
🌱🌱
🌱

سلام
آدینه‌تان سرشار از عطر انتظار

تو می آیی؛ دلم، این را گواه است
همه، آدینه ها، چشمم به راه است

پر از نرگس شده، گلدان قلبم
بیا؛ احساسم آخر، بی گناه است

#زهرا_حکیمی_بافقی
اللهم عجل لولیک الفرج

جادو شدم وقتی که جان سمت خدا پرواز کرد
ابلیسِ سردِ عاطفه خنیاگری آغاز کرد
درود

سلام زدید در کار پیچیده گویی و کوتاه سرایی اثری متفاوت از سه مصرع اول این دو بیت اندکی دستگیرم شد ولی مصرع آخر مبهم است و شاید ضربه نهایی اثر درین ابهام باشد متشکر

سلام واقعی نه الکی خدمت جناب خوشرو که بالاغیرتا همیشه همراه دلسوز بودن و هستن و مخلصم و تمام
و اما جناب آزاد کمی تا قسمتی با وفا و دست و دل باز
و اینکه تشکر از حضور هر دو عزیز و باز اینکه نقادا و اونایی که فهم و درکشون بالاتر از بالاست بیاین هممون با هم و یکدل و یکصدا از نقاد و قناد و شاعرای دیوانه و عاقل و کفتر باز و مدیر و معاون و ویراستار و بقیه ی کفتر بازا جمع بشیم و بیندیشیم که دلسوز چی گفته و بپرسیم و الک کنیم ببینیم این بشر کله گچ چی گفته؟!!
اصلا ببینیم حرف حساب دلسوز چیه ایها الناس ماست چرا اینقد گرون شده جناب آزاد؟! دوغ کیسه ای چنده الان؟؟؟

ای آخرین امید دل بی رمق ، بیا
تفسیر (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ) ، بیا

چشم انتظار جمعه و این هفته ام گذشت
خیر البشر ، امام زمان ، مرد حق، بیا


اللهم عجل لولیک الفرج
لعنت الله علی‌ قوم الظالمین
#ایمان_اسماعیلی_راجی

سلام ودرود فراوان بر استاد
ارجمند جناب بدری دلسوز
عالی بود وآنچه بر دل برخواسته حضور قلب شاعر است
همان صداقت وزیبایی خودرا
دارد وارزشمنداست
عالی بود موفق باشید

درود جناب بدری بزرگوار
بسیار زیبا بود
ماندگار باشید

🌸درود بزرگوار🌸

🌺شاعرانه‌هایتان ماندگار🌺

جادو شدم وقتی که جان سمت خدا پرواز کرد
ابلیس سرد عاطفه خنیاگری آغاز کرد
نادم شدم دیدم که دل در سجده گاهم اشک ریخت
آه از وفای خاکیان در آسمان ابراز کرد
تسخیر دل در من نبود اما خدا فریاد زد
با آیه های جاودان در جان من اعجاز کرد
آن شب من و دل بیخبر از توبه در انکارها
خاموشی از من رد شد و دیدم که او آواز کرد
گفت عاشقت هستم خدا تا زیر و روی خاکها
باز از وفای خالقی با ضجه ای ایجاز کرد
او میتپید اما چنان گویی نفس خاموش بود
بانگ انا الحق از سما در من طنین انداز کرد
غرق عرق پیشانی ام ابلیس دیگر رفته بود
آمد خدا با خنده ای افشای چندین راز کرد
از بتکده بیرون زدم اما دلم تردید داشت
در توبه گاه معرفت آن عقده ها را باز کرد
...
سلام جناب آزاد
بیا اخوی
بیا بی زحمت ببین ادامه بدیم خوبه؟که غزل بشه
همین الان ادامه اش رسید
بیا اخوی

سلام جناب خوشرو
ابوالفضلی مخلصم و شرمنده
شما و خانواده ی شما همیشه نسبت به دلسوز لطفی فراوان و بی منت داشتید
من هر وقت شعر عاشورایی داداش عرشیا رو میخونم لذت میبرم از تربیت شما بزرگوار و خواهر قلبی دلسوز
اونجا که داداش عرشیا میگه حق است بیا و ببین ازش یاد میگیرم
خلاصه اینکه دلسوز از محبت شما سرشاره و تمام
خدا بهتون سلامتی بده به حق همین ایام عزیز

درود
زیبا بود و البته حقیقتی تلخ

عزیز و گرامی
فره خو
خدا یارت

درود بر شما بزرگوار
زیبا سرودید
قلمتان نویسا

درود بر شما بزرگوار بسیار عالی

قلمتان مانا بسیار زیبا⚘⚘⚘

درود بر شما شاعر عزیز
زیباست
تقدیمتان