چهارشنبه ۲۴ بهمن
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
غزل شماره ۴۴
مردابِ آمالم شدم وز رود ،ماندم بیخبر
از آبیِ دریاچه ی مقصود، ماندم بیخبر
چون تهنشین کردم در این مرداب، صدها آرزو
با هر زیان همدم ولی از سود ماندم بیخبر
من در حصارِ رشته کوهِ درد، فریادی زدم
حتی از آن پژواکِ بغض آلود ماندم بی خبر
زد شعله های آرزو هر بار آتش بامِ دل
با اینکه بود این خانه دود اندود ماندم بیخبر
هر بار رختی تازه بر پندار پوشاندم ولی
غافل شدم، اندیشهام فرسود، ماندم بیخبر
با "بیتخلص" گفتگو کردم که یابم چارهای
از او چه تدبیری برایم بود؟ ماندم بیخبر
در قتل عام آرزو تنگ است بر من قافیه
از اشتباهی این چنین مشهود ماندم بیخبر
آیا سفیری از دیار دوست یابد کوی من ؟
الحق که از پیکی چنین مسعود ماندم بیخبر
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب خوشروی گرامی سپاس از حضور پر مهرتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
سلام و عرض ارادت خدمت جناب استکی بزرگوار زیبا خواندید قربان🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر دوست گرامی جناب رضوی عزیز سپاسگزارم بزرگوار ،به مهر خواندید🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر جناب آزاد گرامی در نهایت احترام خدمتتان عرض کنم ،گاها مانند عزیزانی نظر میدهید که از دنیای شعر احتمالا بی اطلاعند و این در مورد شما که ادبیات را پاره ی تن خود میدانید اندکی عجیب است! ۱.وقتی قهرمان شعر خودش را مرداب آرزوهایش مینامد پس خود اوست که آرزوهایش را تهنشین کرده نه اینکه آرزوها خود به خود تهنشین شده باشند.پس فعل درست همان تهنشین کردن است. ۲. مجددا وقتی کسی مرداب آمالش شده باشد و مرداب نماد سکون و بی حرکتیست پس قاعدتا از رود که نماد خروش و جوشش است بی اطلاع است. گنگ بودن مصرع اول را درک نمیکنم! ۳.در فرهنگ لغت بخوانید قافیه بر کسی تنگ شدن چه معنایی دارد.اگر وقتش را ندارید به زحمت و دردسر افتادن.به سختی افتادن ۴.در شعر ۲ بار آرزو بکار رفته و در هیچ یک " را" حذف نشده چون اصلا نیازی به را در جمله نبود.اگر منظورتان اولین بار است در آن بیت آرزو فاعل است و مفعول نیست.احتمالا در خوانش دچار اشکال شده اید ۵.وقتی آرزو های خود را میکشید و نابود میکنید بازنده ی زندگی هستید یا برنده؟؟!! چون تهنشین کردم در این مرداب، صدها آرزو با هر زیان همدم ولی از سود ماندم بی خبر متوجه نمیشوم ضعف ارتباط کجاست عزیز؟!! بدلیل اینکه آرزوهای خود را مدفون کردم متضرر شدم و سودی در زندگی نصیبم نشد.زبان شعر را میدانید جناب آزاد؟ اینگونه ایراد گرفتن کمی غریب است.ایراد وارد بگیرید بزرگوار. ۶.در مورد بام دل . وقتی غزلی میخوانید یک جا یار به سرو تشبیه شده در بیتی به سرخی شراب در بیتی به گلی معطر و و و ... آیا میروید یقه شاعر را میگیرید و میگویید تو که گفتی یار سرو بلند قامت است پس چرا الان میگویی گل است؟!! در ثانی راوی شعر خودش مرداب آرزوهایش شده.یعنی آرزو را در خود مدفون کرده پس اگر آرزوها تقلا کنند و بام دلش را آتش بزنند باز هم برای شما عجیب است؟؟ ۷.مجددا در مورد حذف در شعر فقط یک توصیه میکنم اندکی بیشتر شعر بخوانید مخصوصا کهن،آنگاه میبینید حذف یک را چیز عجیبی در ادبیات شعری نیست و معنا و مفهوم عیان و روشن است. ۸.در مورد صور خیال نمیدانم چه انتظاری از یک شاعر دارید! مرداب آمال.دریاچه ی مقصود،تهنشین کردن آرزو در مرداب،حصار رشته کوه درد،شعله های آرزو، بام دل،رختی تازه بر پندار پوشاندن،قتل عام آرزو یک شاعر دیگر باید چه بکند در یک غزل هشت بیتی؟؟
بنده معمولا جواب نقدهای منصفانه را با کرنش میدهم ولی نقدتان کارشناسانه نبود و بیشتر حوزوی بود تا ادبی. پس به ناچار نیاز به جوابی بلند تر داشت. سپاس از حضورتان🌺🙏🌺
| |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو نامداری گرامی به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر دوست دور آشنا جناب پرناک گرامی سپاسگزارم بزرگوار به مهر خواندید🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو بهرامی گرامی زیبا خواندید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو وفایی گرامی سپاس از حضورتان و متشکرم بابت اینکه به دقت معنا و مفهوم شعر را واکاوی میکنید 🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر استاد گرامی جناب غرب عزیز🌺🌺 بسیار متشکرم از حضور پرمهرتان قربان به مهر میخوانید در مورد تهنشین کردن توصیحاتی زیر نظر جناب آزاد داده ام .امیدوارم قابل قبول باشد . اگر نبود حتما اطلاع دهید بزرگوار🙏🙏🙏 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب معینی گرانقدر سپاسگزار حضورتان هستم بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
درود بر شما خیر رنجشی نبوده است بزرگوار🌺 متشکرم از توضیحاتتان🙏 | |
|
سلام بر محسن خان ابراهیمی عزیز خوشحالم از حضورت در سایت بعد از مدتی دوری به مهر خواندی عزیز🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب علیپور گرامی متشکرم قربان.لطف شماست🌺🙏🌺 | |
|
سلام بر ایمان اسماعیلی عزیز البته شما دوست عزیز بهتر از همه میدانید که بنده اهل مباحثه و واکاوی و تبادل آرا هستم، هرچند متاسفانه برخی اوقات به جنجال کشیده میشود. منتها اعتقادم بر رعایت انصاف در نقد است و کمی سبک سنگین کردن آنچه قرار است به عنوان نقد یا نظر ارائه دهیم. و اندکی هم لطافت در گفتار هرچند گاهی خودم هم یادم میرود! ممنون از حضورت عزیز🌺🙏🌺 | |
|
درود ...جناب آزاد ظاهرا یک مقدار رک هستند .. و کمی تند روی دارند و من مجبور شدم دیشب دکمه بلک رو بزنم .حقیقتا مجبورم کردند . سوالات پشت هم و به گونه ی امری سوال کردن مد نظر ایشون بود که . مجبورم کردند. در اینجا .عرض می کنم بنده شعری گفتم و نه در المپیادی شرکت کردم و نه ادعایی دارم .فقط به اشتراک گذاشتن شعرم بود که . چندین بار ایشون به صورت کاملا امری . من رو ناراحت کردند و مجبورم کردند تا دکمه بلک رو بزنم. ایشون رو به کمی آرامش و صبر دعوت میکنم چه د رگفتار و چه د کردار. ممنون. | |
|
سلام عذرخواهی ویژه از جناب خوشرو شما مدام میگفتید اختیار شاعریست و سوال بود که جناس است یا نیست فکرکنم نقدهای حقیر موجب شد الحمدلله آن اثر را حذف کنید عدو شود سبب خیر ببخشید طینت قلمم اینگونه است | |
|
سلام جناب خوشروی گرامی دوست عزیزمان جناب آزاد میفرمایند رک گویی. البته که صداقت خوب است اما متانت هم خوب است ترکیب این دو کنار هم بسیار زیبنده تر از رک گویی خالیست. ادامه جواب را زیر نظر خودشان مینویسم🌺 | |
|
کسب حلالیت از استاد عزیزیان بخاطر اسائه | |
|
سلام بر جناب راجی موهایم سپید شد و آن شعر را کامل نکردید باری امید که بزرگانی چون جنابعالی اگر لغزشی نظاره گر بودید تذکر بفرمایید | |
|
درود جناب آزاد نقدو نظرتان محترم ولی چندجا دیدم که با بزرگترها خودمانی شدید و به آنها تو گفتید محمد عزیز حداقل ۱۴,۱۵ سال از شما بزرگتر اند سابقه ی شعری اگر دارید جای خود ولی ادب و ادبیات حکم میکند که لااقل احترام این بزرگواران رو داشته باشید با احترام. | |
|
سلام جناب آزاد عزیز ببینید بزرگوار به عنوان مثال فقط عرض میکنم همین دوست عزیزمان جناب اسماعیلی.بنده اطلاع دارم که اشعارشان را بعد از سرودن برای حداقل ۱۰ استاد بنام و البته سختگیر میفرستند برای نقد. پس ابایی از نقد ندارند.بنده هم ندارم.خوشبختانه از پس خودم بر می آیم و لزوما نقد را چیزی وحشتناک و ضرر رسان نمیدانم.اگر اینگونه بود که گزینه اش را فعال نمیکردم!! مرز باریکی بین رک گویی و تحکمانه و کمملاحظه حرف زدن هست که گاهی حواسمان نیست و ردش میکنیم. به عنوان مثال خود بنده بعد از کامنت بلندی که صبح زیر نظر شما ارسال کردم پشیمان شدم و به خودم گفتم آیا ادبیاتت درست بود؟ آیا نمیتوانستی جوابیه ات را کمی محترمانه تر بنویسی؟ و بعد به خودم جواب دادم چرا میتوانستی تمام حرف همین است🌺🙏🌺 | |
|
سلام ابدا پشیمانی به خود راه ندهید متن محترمانه است عذرخواهی مجدد منتظر چهارپاره های جدید هستم نیمایی آماده شده منتظر اندکی ویرایش است البته بحثی بین شما و جناب مولایی بود در این که شعر ویرایش میخواهد یا خیر اگر منتشر شد ما را از نقد و نظراتتان محروم نکنید باور کنید زیبا بود کلیست هیچ چیز به دست انسان نمیدهد | |
|
جناب راجی به روی چشم شاید لغزش قلم بوده است | |
|
سلام بر استاد کهنگی گرامی ممنونم از حضورتان قربان🌺🙏🌺 | |
|
😂 از دست شما مسعود خان خوبی عزیز؟ ممنون از حضورت🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو کاسیانی گرامی سلامت باشید،به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت بانو عمارتی گرامی سپاس از حضورتان🌺🙏🌺 | |
|
عرض ادب و احترام خدمت جناب آبسالان عزیز متشکرم قربان،شما لطف دارید🌺🙏🌺 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جناب عزیزیان بزرگوار.
شعری بسیار زیبا .
جالبی بود ..
در قتلعام آرزو سخت است بر من قافیه.
از اشتباهی این چنین مشهود ماندم بی خبر .
درودها عزیز دل زیبا سرودید.