سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        قتل عام آرزو

        شعری از

        مهرداد عزیزیان

        از دفتر به کدامین دیار خاطره امشب سفر کنم؟ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۲۳ شماره ثبت ۱۰۳۶۲۰
          بازدید : ۴۴۶   |    نظرات : ۴۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان

        غزل شماره ۴۴
        مردابِ آمالم شدم وز رود ،ماندم بی‌خبر
        از آبیِ دریاچه ی مقصود، ماندم بی‌خبر

        چون تهنشین کردم در این مرداب، صدها آرزو
        با هر زیان همدم ولی از سود ماندم بی‌خبر

        من در حصارِ رشته کوهِ درد، فریادی زدم
        حتی از آن پژواکِ بغض آلود ماندم بی خبر

        زد شعله های آرزو هر بار آتش بامِ دل
        با اینکه بود این خانه دود اندود ماندم بی‌خبر

        هر بار رختی تازه بر پندار پوشاندم ولی
        غافل شدم، اندیشه‌ام فرسود، ماندم بی‌خبر

        با "بی‌تخلص" گفتگو کردم که یابم چاره‌ای
        از او چه تدبیری برایم بود؟ ماندم بی‌خبر

        در قتل عام آرزو تنگ است بر من قافیه
        از اشتباهی این چنین مشهود ماندم بی‌خبر

        آیا سفیری از دیار دوست یابد کوی من ؟
        الحق که از پیکی چنین مسعود ماندم بی‌خبر
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۳۵
        درودهای های فراوان
        جناب عزیزیان بزرگوار.
        شعری بسیار زیبا .
        جالبی بود ..

        در قتل‌عام آرزو سخت است بر من قافیه.

        از اشتباهی این چنین مشهود ماندم بی خبر .


        درودها عزیز دل زیبا سرودید.
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۱
        عرض ادب و احترام خدمت جناب خوشروی گرامی
        سپاس از حضور پر مهرتان قربان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۳۴
        درود بزرگوار
        غزلی ناب و زیباست خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۸:۳۶
        سلام و عرض ارادت خدمت جناب استکی بزرگوار
        زیبا خواندید قربان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۲۲:۳۰
        سلام و درود جناب عزیزیان عزیز
        غزل بسیار زیبایی سرودید استاد
        زد شعله های آرزو هر بار آتش بامِ دل
        با اینکه بود این خانه دود اندود ماندم بی‌خبر
        انشاا... همیشه شاد باشید و سلامت
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۲۴
        سلام بر دوست گرامی جناب رضوی عزیز
        سپاسگزارم بزرگوار ،به مهر خواندید🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۳۱
        سلام مصرع اول اندکی گنگی دارد ،برای ته نشین فعل شدن مناسب است یا کردن؟ ، حذف را پس از آرزو ، ضعف ارتباط مصرع چهار با سه و اصلا مصرع چهار چندان حرفی برای گفتن شایدندارد، بام دل را ، وقتی آرزوها ته نشین شدند چگونه شعله می کشند ، تنگ شدن قافیه را توضیح فرمایید ، کوی من را شاید وزن باعث شد اینقدر کلامتان غیرطبیعی باشد چقدر این راهای مظلوم را محذوف کردید باری صورخیال در بسیاری از ابیات ضعیف است مگر مصرع سه و بیت چهار که آنها هم صور خیال قدرتمندی نیستند
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۰
        سلام بر جناب آزاد گرامی
        در نهایت احترام خدمتتان عرض کنم ،گاها مانند عزیزانی نظر میدهید که از دنیای شعر احتمالا بی اطلاعند و این در مورد شما که ادبیات را پاره ی تن خود میدانید اندکی عجیب است!
        ۱.وقتی قهرمان شعر خودش را مرداب آرزوهایش مینامد پس خود اوست که آرزوهایش را تهنشین کرده نه اینکه آرزوها خود به خود تهنشین شده باشند.پس فعل درست همان تهنشین کردن است.
        ۲. مجددا وقتی کسی مرداب آمالش شده باشد و مرداب نماد سکون و بی حرکتیست پس قاعدتا از رود که نماد خروش و جوشش است بی اطلاع است. گنگ بودن مصرع اول را درک نمیکنم!
        ۳.در فرهنگ لغت بخوانید قافیه بر کسی تنگ شدن چه معنایی دارد.اگر وقتش را ندارید
        به زحمت و دردسر افتادن.به سختی افتادن
        ۴.در شعر ۲ بار آرزو بکار رفته و در هیچ یک " را" حذف نشده چون اصلا نیازی به را در جمله نبود.اگر منظورتان اولین بار است در آن بیت آرزو فاعل است و مفعول نیست.احتمالا در خوانش دچار اشکال شده اید
        ۵.وقتی آرزو های خود را میکشید و نابود میکنید بازنده ی زندگی هستید یا برنده؟؟!!
        چون تهنشین کردم در این مرداب، صدها آرزو
        با هر زیان همدم ولی از سود ماندم بی خبر
        متوجه نمیشوم ضعف ارتباط کجاست عزیز؟!!
        بدلیل اینکه آرزوهای خود را مدفون کردم متضرر شدم و سودی در زندگی نصیبم نشد.زبان شعر را میدانید جناب آزاد؟ اینگونه ایراد گرفتن کمی غریب است.ایراد وارد بگیرید بزرگوار.
        ۶.در مورد بام دل . وقتی غزلی میخوانید یک جا یار به سرو تشبیه شده در بیتی به سرخی شراب در بیتی به گلی معطر و و و ...
        آیا میروید یقه شاعر را میگیرید و میگویید تو که گفتی یار سرو بلند قامت است پس چرا الان میگویی گل است؟!!
        در ثانی راوی شعر خودش مرداب آرزوهایش شده.یعنی آرزو را در خود مدفون کرده پس اگر آرزوها تقلا کنند و بام دلش را آتش بزنند باز هم برای شما عجیب است؟؟
        ۷.مجددا در مورد حذف در شعر
        فقط یک توصیه میکنم
        اندکی بیشتر شعر بخوانید مخصوصا کهن،آنگاه میبینید حذف یک را چیز عجیبی در ادبیات شعری نیست و معنا و مفهوم عیان و روشن است.
        ۸.در مورد صور خیال نمیدانم چه انتظاری از یک شاعر دارید!
        مرداب آمال.دریاچه ی مقصود،تهنشین کردن آرزو در مرداب،حصار رشته کوه درد،شعله های آرزو، بام دل،رختی تازه بر پندار پوشاندن،قتل عام آرزو
        یک شاعر دیگر باید چه بکند در یک غزل هشت بیتی؟؟

        بنده معمولا جواب نقدهای منصفانه را با کرنش میدهم ولی نقدتان کارشناسانه نبود و بیشتر حوزوی بود تا ادبی. پس به ناچار نیاز به جوابی بلند تر داشت.
        سپاس از حضورتان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        آرزو نامداری
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۲۹
        سلام جناب عزیزیان گرامی
        زیبا و دلنشین سلامت و شاد باشید خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۲
        عرض ادب و احترام خدمت بانو نامداری گرامی
        به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        آرمان پرناک
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۲۱
        زد شعله های آرزو هر بار آتش بامِ دل
        با اینکه بود این خانه دود اندود ماندم بی‌خبر

        درود بی پایان بر جناب عزیزیان خوش قلم
        بسیار زیبا سرودید
        قلمتان سبز خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۲
        سلام بر دوست دور آشنا جناب پرناک گرامی
        سپاسگزارم بزرگوار به مهر خواندید🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        فاطمه بهرامی
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۲۶
        سلام ...زیبا سرودید
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۳
        عرض ادب و احترام خدمت بانو بهرامی گرامی
        زیبا خواندید بزرگوار🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        خدیجه وفایی راد ( غریبه)
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۳۶
        سلام و عرض ادب خدمت جناب عزیزیان گرامی خندانک
        مردابِ آمالم شدم وز رود ،ماندم بی‌خبر
        از آبیِ دریاچه ی مقصود، ماندم بی‌خبر خندانک خندانک
        امیدوارم در زندگی به آرزوهایتان برسید و هیچگاه از پیک مسعود بی خبر نمانید خندانک
        بسیار عالی سروده‌اید خندانک
        سلامت، موفق و پایدار باشید
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۴
        عرض ادب و احترام خدمت بانو وفایی گرامی
        سپاس از حضورتان
        و متشکرم بابت اینکه به دقت معنا و مفهوم شعر را واکاوی میکنید 🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        حمید غرب
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۴۱
        درود بر مهربان دوست مهرداد خان عزیز

        سروده ای زیبا و حزن انگیز و در عین حال حاوی استعاره های بدیع
        فقط در یک مورد با جناب آزاد موافقم و آنهم استفاده از فعل ته نشین کردن که بنظرم بعضی افعال ارادی نیستند مثل مردن و یا افتادن ، که جبراً اتفاق می افتند .

        دستمریزاد
        قلمت همواره روان و کلامت آرامش جان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۹:۰۶
        سلام بر استاد گرامی جناب غرب عزیز🌺🌺
        بسیار متشکرم از حضور پرمهرتان قربان
        به مهر میخوانید
        در مورد تهنشین کردن توصیحاتی زیر نظر جناب آزاد داده ام .امیدوارم قابل قبول باشد .
        اگر نبود حتما اطلاع دهید بزرگوار🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۱۰
        درود های فراوان جناب عزیزیان استاد وادیب فرزانه وگرانقدر
        بسیار شیوا وموزون و سر شار ازاحساس
        قلمتان مانا
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۱:۴۵
        عرض ادب و احترام خدمت جناب معینی گرانقدر
        سپاسگزار حضورتان هستم بزرگوار🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۴:۲۰
        سلام محضر جناب عزیزیان امید که رنجش خاطری برای شما حاصل نشده باشد. از پاسخ مفصل شما که نشانگر توجه حضرتعالی به نظرات است متشکرم. حقیر متخصص ادبیات نیستم ادب دوستم همانطور که سقراط خود را دوستدار دانش میدانست. نکاتی به ذهنمان می رسد بیان میکنیم گر خطا گفتم تو اصلاحش نما. باری در مورد بیت اول، بله هر شعر قاعدتا برای شاعرش واضحست اما مخاطب ممکنست ملتفت نشود مثلا حقیر غزلی سرودم برای منتقدی اثر مغلق بود حتی یک بیت آن را گفت ده مرتبه خواندم نفهمیدم همان بیت را برای یکی از دوستان خواندم همان بار اول معنا را متوجه شد و برای خودم هم که کل اثر واضحست میبینید این چیز کاملا طبیعیست ، بام دل را مقصودم این بود /را/ را نیاوردید فکر کنم در ادبیات خیلی کهن را حذف میشده است اگر هم در ادبیات چند قرن پیش هم حذف میشده است امروزه حذف را کلام را از شیوایی می اندازد مثالی بزنم من کتاب را به تو دادم من کتاب به تو دادم خودتان مقایسه کنید. اما گفتم صور خیال بله شما چند ترکیب خیال آلود آوردید و من منکر نبودم به همین خاطر گفتم ضعیفست اما صور خیال باید در سطح جمله بیت و حتی کل اثر تسری بیابد مثالی از اثرخود بیاورم چون الان اینها در خاطرم است می آورم امید که حمل به خودستایی نشود مثلا بیت کنام در عرشیا را در نظر بگیرید کل بیت در خدمت زلف در می آید و اغراقی که الکتریسیته ساکن در زلف معشوق را مخزن برق دو عالم میداند و از طرفی دیگری اشاره ای که برق به براق بودن زلف معشوق دارد کنام که اشاره به محل آرامش دارد از آنطرف الکتریسیته ساکن از طرفی برق امروزیست کنام قدیمیست لکن این دوگانگی منجر به آفرینش ادبی شده است و این متفاوت از درهم آمیختگی سبکیست قافیه مطلقا درین بیت قابل پیشبینی نیست برخلاف سود که با آمدن زیان قابل پیشبینیست یا شعله که دود را تداعی میکند از سویی دیگر آنچنان کنام ارتباط مستحکم دارد که بعید میدانم بتوان کلمه ی دیگری به جایش آورد. مطلب بعد اگر لجنزار را ببینید حقیر صور خیال را در کل اثر تسری دادم آرایه تشخیص که قطره ای به نیلوفر مبدل میشود و شاهد اتحاد عاشق و معشوق در انتها هستیم. در مورد تنگ بودن قافیه ارتباطش با اشتباه همچنان مبهم است اگر در بیت قبل شما قافیه اشتباهی آورده بودید بجای بود مثلا باد آمده بود بعد این بیت خوش مینشست که بله من از چنین اشتباهات مشهودی هم بی خبر ماندم والسلام
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۱۵:۴۷
        درود بر شما
        خیر رنجشی نبوده است بزرگوار🌺
        متشکرم از توضیحاتتان🙏
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۲۲:۱۶
        درود بر مهرداد عزیزیان شاعر خوب و دوست مهربانم خندانک
        این شعر زیبا را دوباره خواندم و لذت بردم خندانک
        دست مریزاد👏👏👏
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۲۰
        سلام بر محسن خان ابراهیمی عزیز
        خوشحالم از حضورت در سایت بعد از مدتی دوری
        به مهر خواندی عزیز🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مسیح علیپور
        شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ ۲۳:۴۹
        درود بر شما بسیار زیبا سرودید به ویژه بیت پنجم بسیار زیبا بود
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۲۱
        عرض ادب و احترام خدمت جناب علیپور گرامی
        متشکرم قربان.لطف شماست🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۱۶
        سلام مهرداد عزیز
        با احترام به نظر جناب آزاد ، نمیدونم چرا اینگونه نظر یا نقدشون در همه ی اشعار دوستان ،چه اساتید چه نوآموزان منو یاد دوستان قبلی سابت می اندازه که بدون در نظر گرفتن سن و سال شاعران
        هرچه به ذهنشان می آمد ، می نوشتند و اصلا رعایت برخی مسائل رو نمیکردند......
        ان شاالله که من اشتباه میکنم.
        اینو در صفحه ی شما نوشتم چون با تو راحت ترم.
        این شعرت هم عالیه خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۲۸
        سلام بر ایمان اسماعیلی عزیز
        البته شما دوست عزیز بهتر از همه میدانید که بنده اهل مباحثه و واکاوی و تبادل آرا هستم، هرچند متاسفانه برخی اوقات به جنجال کشیده میشود.
        منتها اعتقادم بر رعایت انصاف در نقد است و کمی سبک سنگین کردن آنچه قرار است به عنوان نقد یا نظر ارائه دهیم.
        و اندکی هم لطافت در گفتار
        هرچند گاهی خودم هم یادم میرود!
        ممنون از حضورت عزیز🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۴۱
        درود ...جناب آزاد ظاهرا یک مقدار رک هستند ..
        و کمی تند روی دارند و من مجبور شدم دیشب دکمه بلک رو بزنم .حقیقتا مجبورم کردند . سوالات پشت هم و به گونه ی امری سوال کردن مد نظر ایشون بود که . مجبورم کردند.
        در اینجا .عرض می کنم بنده شعری گفتم و نه در المپیادی شرکت کردم و نه ادعایی دارم .فقط به اشتراک گذاشتن شعرم بود که .
        چندین بار ایشون به صورت کاملا امری .
        من رو ناراحت کردند و مجبورم کردند تا دکمه بلک رو بزنم.
        ایشون رو به کمی آرامش و صبر دعوت میکنم چه د رگفتار و چه د کردار.

        ممنون.
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۲۰
        سلام عذرخواهی ویژه از جناب خوشرو شما مدام میگفتید اختیار شاعریست و سوال بود که جناس است یا نیست فکرکنم نقدهای حقیر موجب شد الحمدلله آن اثر را حذف کنید عدو شود سبب خیر ببخشید طینت قلمم اینگونه است
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۲۳
        سلام جناب خوشروی گرامی
        دوست عزیزمان جناب آزاد میفرمایند رک گویی.
        البته که صداقت خوب است
        اما متانت هم خوب است
        ترکیب این دو کنار هم بسیار زیبنده تر از رک گویی خالیست.
        ادامه جواب را زیر نظر خودشان مینویسم🌺
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۲۴
        کسب حلالیت از استاد عزیزیان بخاطر اسائه
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۲۷
        سلام بر جناب راجی موهایم سپید شد و آن شعر را کامل نکردید باری امید که بزرگانی چون جنابعالی اگر لغزشی نظاره گر بودید تذکر بفرمایید
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۱۴
        سلام من کوچک همه دوستان هستم از همه پوزش میطلبم من نمیتوانم اثری را که دوست ندارم بگویم زیباست صداقت پیشه ی منست قصد اسائه ای در کار نیست شاید برمیگردد به اینکه من از نقد آثار خود ابایی ندارم به جناب خوشرو هم گفتم اثرم را به مسلخ بکش و ابایی نداشته باش نقد اخیر حقیر بر جناب پرناک و استقبالی که کردند اینها مطلوب منست متقابلا امید دارم همین بلا را سرم بیاورید با این وجود با آداب و رسوم این سایت آشنا نیستم محبت کنید اشکالی دیدید ارسال فرمایید نکته بعد هرچه به ذهن میرسد اینگونه نیست همین نقد منصفانه است فقط بیت اول به دستم نیامد و بنای اثر بر آن بیت بود اما مثلا حذف را به جز ضرورت وزن چه دلیلی دارد و این یعنی سیطره ی وزن من عاشق زبان فارسی هستم حذف را این عزیز دل را نخواهید برتابم
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۲۷
        درود جناب آزاد
        نقدو نظرتان محترم
        ولی چندجا دیدم که با بزرگترها خودمانی شدید و به آنها تو گفتید
        محمد عزیز حداقل ۱۴,۱۵ سال از شما بزرگتر اند
        سابقه ی شعری اگر دارید جای خود ولی ادب و ادبیات حکم میکند که لااقل احترام این بزرگواران رو داشته باشید
        با احترام.
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۳۱
        سلام جناب آزاد عزیز
        ببینید بزرگوار
        به عنوان مثال فقط عرض میکنم
        همین دوست عزیزمان جناب اسماعیلی.بنده اطلاع دارم که اشعارشان را بعد از سرودن برای حداقل ۱۰ استاد بنام و البته سختگیر میفرستند برای نقد.
        پس ابایی از نقد ندارند.بنده هم ندارم.خوشبختانه از پس خودم بر می آیم و لزوما نقد را چیزی وحشتناک و ضرر رسان نمیدانم.اگر اینگونه بود که گزینه اش را فعال نمیکردم!!
        مرز باریکی بین رک گویی و تحکمانه و کم‌ملاحظه حرف زدن هست که گاهی حواسمان نیست و ردش میکنیم.
        به عنوان مثال خود بنده بعد از کامنت بلندی که صبح زیر نظر شما ارسال کردم پشیمان شدم و به خودم گفتم آیا ادبیاتت درست بود؟ آیا نمیتوانستی جوابیه ات را کمی محترمانه تر بنویسی؟
        و بعد به خودم جواب دادم چرا میتوانستی
        تمام حرف همین است🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۵۵
        سلام ابدا پشیمانی به خود راه ندهید متن محترمانه است عذرخواهی مجدد منتظر چهارپاره های جدید هستم نیمایی آماده شده منتظر اندکی ویرایش است البته بحثی بین شما و جناب مولایی بود در این که شعر ویرایش میخواهد یا خیر اگر منتشر شد ما را از نقد و نظراتتان محروم نکنید باور کنید زیبا بود کلیست هیچ چیز به دست انسان نمیدهد
        سیاوش آزاد
        سیاوش آزاد
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۰۰
        جناب راجی به روی چشم شاید لغزش قلم بوده است
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۰۴
        🌺🌺🌺
        سید علی کهنگی (واسع)
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۱۶
        عرض سلام و ادب،دمتان گرم آقای عزیزیان بزرگوار
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۱:۳۳
        سلام بر استاد کهنگی گرامی
        ممنونم از حضورتان قربان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۳۰
        آیا سفیری از دیار دوست یابد کوی من ؟
        الحق که از پیکی چنین مسعود ماندم بی‌خبر
        مهرداد خان عزیز
        تو همیشه از من بی خبری بی معرفت
        یعنی خودم تا الان نتونستم اسممو تو شعر بیارم،
        باریکلا به هنرمندی قلمت
        درود بر تو
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۰۳
        😂 از دست شما مسعود خان
        خوبی عزیز؟ ممنون از حضورت🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۰:۳۷
        درود بر شما
        عالی بود
        لذت بردم از خواندن شعر زیبا یتان
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۲:۱۸
        عرض ادب و احترام خدمت بانو کاسیانی گرامی
        سلامت باشید،به مهر خواندید بزرگوار🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مولود سادات عمارتی
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۳:۳۹
        درود
        مویدباشید
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۷:۳۸
        عرض ادب و احترام خدمت بانو عمارتی گرامی
        سپاس از حضورتان🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        مجید آبسالان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۴:۳۸
        عرض سلام و ارادت
        استاد عزیزیان عزیز و گرانقدر
        بسیار زیبا و دلنشین
        عالی بود دوست بزرگوار
        قلم زرینتون همواره رقصان

        خندانک خندانک
        خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ۱۷:۳۹
        عرض ادب و احترام خدمت جناب آبسالان عزیز
        متشکرم قربان،شما لطف دارید🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0