سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        میوه ی ممنوعه

        شعری از

        زهرااکبری آذر

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۰۳ شماره ثبت ۱۰۲۷۰۳
          بازدید : ۲۲۰   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرااکبری آذر

        با تو من شعر شدم شور شدم خندیدم
        بی خودازحال شدم با دل خوش رقصیدم 
        بر حذر بودم از عشق و نگه افتاد به تو
        شدی آن میوه ی ممنوعه و من هم چیدم
        بین بی تو شدن و مرگ مگر فرقی هست؟ 
        این سوالی است که هر شب ز خودم پرسیدم
        دل دیوانه فقط چشم تو را میطبید
        رفتی و تا به سحر زار زدم نالیدم

        من آشفته فقط پای تو جان میدادم
        بعد تو باهمه ی اهل جهان جنگیدم
        تو شدی ماه شب افروز کسی بعد از من
        من ولی بعد تو از سایه ی خود ترسیدم...!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۲۶
        درود بانو
        غزلی ناب و زیبا بود خندانک
        زهرااکبری آذر
        زهرااکبری آذر
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۸
        شنیدن این تعریف از شما باعث افتخاره جناب استکی خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۵۰
        درود بر شما شعرتان زیبا بود

        اما نکته ای که توجه نکرده اید قوافی است

        قافیه های تان درست نیست

        به عنوان مثال

        جنگیدم ترسیدم

        اگر حروف تکرار شونده را حذف کنیم

        آیا جنگ و ترس هم قافیه هستند؟


        امید که در اشعار بعدی شاهد شعری بی عیب و نقص باشم

        ایام عزت مستدام

        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۰ ۰۸:۵۵
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شماشاعر گرامی
        غزلت راز دل
        را برملا کرد
        بهار دوستان
        این باصفا کرد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۴۶
        درودتان باد مهربانو زهرا
        غزلت بسیار زیبا و دلنشین و دوست داشتنی بود خندانک
        خیلی دوسش داشتم خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        زهرااکبری آذر
        زهرااکبری آذر
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۹
        ممنون از لطفتون باعث افتخاره که خوشتون اومده خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۵۷
        سلام و احترام
        زیبا بود
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        زهرااکبری آذر
        زهرااکبری آذر
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۹
        ممنون از نگاهتون خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۱۶:۲۷
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        زهرااکبری آذر
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۷
        شنیدن این تعریف از شما واقعا باعث افتخاره خندانک
        زهرااکبری آذر
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۲۸
        لطفتون مستدام خندانک
        زهرااکبری آذر
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ ۲۲:۳۰
        سلامت باشید خندانک ممنونم
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4