جمعه ۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب طاها عطاردی
|
بنام خالق خلق
گل و گیاهان هم چون دگر خلقت جبهه ای از جمال خداوند است. گل زیباست که هم صورت و هم صیرتش یک است؛ گل گاه آنقدر والا مقام است که اشرف الخلق را هم بر او تشبیح میکنند، گل والا و آلا است و گرانقدر که خوشایش بر احوالات گلدان که حامل چونین گرانی است گل را بر هیچ نتوان تشبیح کرد که گل در جای و مقام خودش آلا است.
گل و گیاهان هم از جمال و هم جلال آیینه ای خدا نما هستند که بر وجود هر تک برگ آنان عللی بباید و شاید که خارج از علم عالمین است علم الله عالم. هیچش هرگز نتوان ایراد گرفت که خداوند هرچه را بر بایدی خالق شدند و خلق کردند. اعمات خواصات ایشان بیشش اثبات وجود و قدرت بی کران خداوند باشد که همین به تنهایی بیشترین خواص ایشان باشد، دگر خواصاتش از زیبایی و بهینه هوای مطلوب بماند که اعظمش بیان گشت.
تا حدالتوان لسان ما که قابل به بیان است و به ثبات رسیده است در آدمیان اگرچه که خداوند خود واقف هستند به سریات غیب اما آدمیت بلا وجود دگر خلقت،استواری در هم میشکند و ارکان ایشان سست و به لرزه خواهد بود که هر یک از اینان گواهی بر اثبات قدرت خداوند است و باشد.
و اما اگر بخواهیم اندیشه کنیم در رابطه با مخلوقات خداوند بهتر به قدرت بی منتها خداوند پی میبرم و با اندیشه های بیشتر به این موضوع بیشتر پی میبریم . تمام هستی و خلقت خداوند بسیار با ارزش است و تمام آنها گواه قدرت بسیار عظیم خداوند عز وجل است که بزرگترین خلقت خداوند حضرت ابوالبشر و ذریت ایشان است نام گرفته اشرف الخلق، انس ؛ اگر هر یک از خلقت خداوند نباشد ما به مشکل بر میخوریم و ما همیشه باید شاکر خداوند باشیم اگر بخواهم به صدق سخن بگویم کسانی که دارند نعمت های شیفته کننده زمین و زمان را شکرشان به شمارش انگشتان دست خواهد رسید و آنان که ندارند این نعمت ها را شکرشان به هزاره میرسد و افسوس بی کران بر این باد. ما با قدرت خالق که فقط ذره ای از آن بر ما آشکار است که در این عالم میبینیم و شاهد قدرت بی کران خداوند هستیم پای داریم و با نبود دگر خلقت پایداری در هم میشکند و زمین و زمان بی معنا خواهد شد و ما توان استوار بودن را بلا دگر مخلوقات نداریم .
اما احترام گل واجب بباید که گل از خاندان نبوت است و احترامش واجب که آخر عطر گل بود بر مشام ایشان و احترام گل واجب باد که شعرا هم پیشتر اشاره به چونین کرده اند:
فقط آنان که دریا پیشه هستند خدا جوی و خدا اندیشه هستند
فقط آنان که هم ایین یاسند حسین و کربلا را میشناسند
که خدایش حافظ بیش جمال خلقش باشد که گل نام است. گل انقدر والا بوده است که توان و لیاقت را داشته است تا همنشین اهل معصومین و اطهارین باشد که خوشا بر حالات او بباشد که خلق اشرف لایق چونین نبود گل لایقش شد. گل شرمنده است که توانست بوی حضرت محمد را بدهد اما نتوانستند بوی او را بدهند .
ببایدش ان روز که آدمی هم بوی ذاتش و طباعیاتش چون گل باشد.
گل گفت که من مظهر دینی دارم
با آل رسول همنشینی دارم
بویم ز محمد است و خویم ز علی
خلق حسن و خوی حسینی دارم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود