سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        مادر(تقدیم به همه ی مادران جهان)

        شعری از

        منصور نگهداری

        از دفتر شعرناب نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ ۲۳:۳۹ شماره ثبت ۱۰۱۷۱
          بازدید : ۸۲۰   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور نگهداری

        کنار برکه ای آرام

        درختانی پر از شوق کبوترها

        هجوم نعمت باد سحرگاهی

        نگاه بغض آلود ملایک

        مرا زادی تو ای مادر

        تو ای جریان رودخانه

        تو ای روشن تر از خورشید

        تو ای هر سو پر از اشک اهورایی

        پراز گلبرگ ترد غمگساری

        مرا زادی

        و من در بستر قلبت

        ز شهد سینه ی مهرت

        شدم سیراب لذّت ها

        دلت خوش بود به آواز پر از خیسم

        تمام شب برایت روز روشن بود

        دوای درد بی خوابیت لبخند بود

        گلی بودی و من چون پیچکی شیطان

        و پیچیدم به دور شاخ و برگ مهربانت

        همان گونه که برگ و شاخه هایت درد می شد

        و دائم نور خورشیدت زرد می شد

        من آن شاداب نرگس ها

        من آن برق شقایق ها

        تو آن پر زخم ساکت در دل دشت

        تو آن کوه سخیّ چشمه جوشان

        و من دشت نیاز مهر نوشان

        کنون بعد از بسی اردی بهشت پر شتابان

        و یا بیش از چهل پاییز حیران

        هنوزم پیچکم شیطان شیطان

        ولیکن تو درختی بس کهنسال

        پریده شاخه های آبدارت

        بسی کوچیده است گلبرگ تازه

        ز روی دست های شاخسارت

         آه

        چه می شد گر که آن خورشید پر اشک

        زمستانش بدل می شد به خرداد

        به ماه گرم پر برگ بهاری

        چه می شد برکه های خالی از آب!

        دوباره مملو از شوق کبوتر

        و شاخ و برگ مام شاعر شعر

        پر از رنگ پر از حسّ خدایی

        چه می شد عقربه در شهر ساعت

        به جای سرعت مایل به فردا

        به سوی خواب دیروز چرخ می زد

        وزان سوتر، زمان بر عکس می شد

        خطوط چهره ها مرطوب می شد

        غروب لحظه ها در بستر خواب

        به سوی شوق مشرق ذوب می شد.

        مرا زادی تو ای مادر!

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4