ترانه عاشق غمزده

یه عاشق غمزده کنار دیوار یه باغ

سر رودیوار میزاره روتن کاکلای باغ

کلاغا خبرآوردن که تو باغ عروسیه

اما تو قلب اون عاشق اشگ ودلواپسیه

نمیخواد باور کنه آخر عمر دلشه

زیر لب هی میخونه ترانه ی امشب دیگه آخرشه

اون که میگفت میمونه تا همیشه برای اون

داره امشب می پره بایه غریب بی نشون

عشق دختره داره اونو بدجوری آتیش میزنه

با یه حس رنگ غم خنجر به قلبش میزنه

آخه سخته بخدا عروسی عشقو دیدن

توی جاده های شب به کوچه غم رسیدن

چشاشویه لحظه می بنده شاید خواب می بینه

اما نه عروسیه عشقشه آره قسمت همینه

صدای هلهله مهمونا از توی باغ می اومد

توی باغ هیچ کسی نعش یه عاشق نمیخوا

توی باغ هیچ کسی نعش یه عاشق نمیخوا