يکشنبه ۱۴ بهمن
لبخندِ همواره ی من
ارسال شده توسط مهناز نصیرپور (بانوی فصلها) در تاریخ : پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۰۴:۱۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۳۷ | نظرات : ۲
|
|
وقتی دستات نیست
وقتی آغوشت نیست
وقتی لبخند لبای خاموشت نیست
برای شنیدن صدات، گوش به دیوارای دلتنگی میسپارم
وقتی از دیوارای دوری هم آوایی نمیاد
به یادت پناه میبرم و اونقدر بهت فکر میکنم که رویات شبونه لباس صورتی بپوشه و توی خواب سیاه و سپیدم جاری بشه...
لبخندِ هموارهی من...
نقشت روی تصاویر و خیالم دیگه آرومم نمیکنه
من به لمس واقعی چارخونههای پیرهنت فکر میکنم نه به تصور تو توی قاب واقعی تنهایی...
شب بخیر، تکراری و نخنماست
کاش به جای گفتنش میشد کودک احساسی رو که از شبای دوری، بدجور می ترسه آروم کرد ...
پس حسرتِ شب و روزم
هروقت آغوشت رسید
خواهم گفت..
مهناز نصیرپور
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۹۴۰۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۰۴:۱۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید