يکشنبه ۲۷ آبان
کبریت بی خطر
ارسال شده توسط علی میرزایی( هیچکاک) در تاریخ : سه شنبه ۷ آذر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۶
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۳۹ | نظرات : ۰
|
|
1.کبریت بیخطر
چه نام کسالت باری.نمیدانست چه کسی این نام را بر روی او گذاشته؟
گاهی وقتها با خود می اندیشید که اگر یک فندک اتمی بود در دست نوجوانها هیجانات بیشتری را تجربه میکرد .
2.مَرد
چه زندگی خسته کننده ای ،چه کسی این تقدیر را برای او رقم زده بود
گاهی وقتها فکر میکرد اگر موجودی دیگر بود شاید زندگی بهتری را تجربه میکرد
3.کبریت و مرد
مرد نوشته روی کبریت را خواند:«دور از دسترس اطفال نگه داشته شود»اما او طفل نبود.مردی بود که حالا تصمیمصی جدی گرفته بود.هم برای خود و هم برای کبریت .
مرد فریاد کشید،به خود پیچید، سوخت و تمام شد تا دیگر نه او خسته کننده باشد و نه کبریت...بی خطر.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۸۴۵۵ در تاریخ سه شنبه ۷ آذر ۱۳۹۶ ۰۲:۲۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.