گام دوازدهم برای ترانه سرایی
درود بر دوستان و اساتید شعر ناب با تشکر از حضور نابتون در گام دوازدهم درمورد انواع ترانه بحث خواهیم کرد ...
گام دوازدهم انواع ترانه ........
تعريف انواع ترانه.......
ژانربندی آثار هنری با دو هدف کمک به انتخاب مخاطب و یا کمک به فرایند نقد صورت میگیرد.
بررسی و نقد هیچ اثر هنری بدون شناخت صحیح از ماهیت، کارکرد، نوع مخاطب و نحوه انتشار آن امکان پذیر نیست.
ترانه را بر اساس فرم، ساختار، موضوع و محتوا و همچنين نوع كاربرد و مخاطب ميتوان تقسيمبندي كرد. تقسيمبندی حاضر تلاش دارد با تقسیم بندی ترانه به ترانهی بازاری، ترانهی بدنه و ترانهی پیشرو نوعی از ژانربندی که ناظر بر تمامی موارد فوق باشد را پیشنهاد کند. ...
یک یادآوری:
سینمای بدنه
سالهاست در سینمای ایران، اصطالح »سینمای بدنه« باب شده، گویا فریدون جیرانی پیشنهاد دهندهی این اصطالح بوده، برای نوعی از سینما که نه متعلق به فضای فیلم فارسی است و نه درگیر جریانات روشنفکری و ساختارشکنانه. سینمایی قصهگو که جذابیتش را از روایت سرراستش میگیرد و ضمن رعایت قواعد و استانداردهای سینمایی، عناصر مورد پسند عوام را نیز در خود دارد. مدافعان این شبه ژانر سینمایی معتقدند اینگونه فیلمها میتوانند چرخه اقتصادی سینما را زنده نگه دارند تا با رونق بازار، »سینمای سر« یا متفاوت و روشنفکری هم بتواند به حیات خود ادامه دهد. از سوی دیگر در سینمای بدنه باید از سهلانگاریها و سادهپنداریهای رایج در فیلم فارسیها خودداری و در نهایت اثری سالم و استاندارد، اگر نه متفاوت و روشنفکرانه را تولید کرد.
( بخشي از يك يادداشت درباره آثار منصور تهراني- حسن عليشيري)
....تا چندی پیش سینمای ایران به دو بخش تقسیم میشد ...فیلم فارسی و سینمای روشنفکرانه و تجربه گرا ولی در حال حاضر سسینمای ایران به سه قسمت تقسیم میشود.
فیلم فارسی مثل گنج قارون یااگر بعد از انقلاب را بخواهیم مثال بزنیم مثلا چارچنگولی.
سینمای بدنه مثل فیلم قرمز یا رخ دیوانه .
سینمای روشنفکرانه و تجربه گرا مثل هامون یا خانه ی دوست کجاست.
درواقع سینمای بدنه به این تقسیمات اضافه شده است .دلیل اینکه مثالی از سینما زده شد میتواند این باشد که دنیای ترانه بی شباهت به دنیای سینما نیست.چه بسا که حتی یک ترانه خوب بیشتر از یک فیلم سینمایی در خود تصویر داستان و حرف را جا داده .
تقسیم بندی ترانه:
در گذشته ترانه به دو بخش تقسیم میشد
ترانه های بازاری و ترانه های متفاوت و روشنفکرانه اما با توجه به نیاز جامعه ترانه ی بدنه نیز به این تقسیم بندی ها اضافه شد و ترانه را به سه بخش
ترانه ی بازاری مثل ترانه پارمیدا اجرا شده توسط ساسی مانکن
ترانه ی بدنه مثل ترانه رابطه از زهرا عاملی با صدای شادمهر عقیلی
ترانه ی نوین یا پیشرو مثل ترانه ی سگ هار از یغما گلرویی تقسیم کرد.
اما تفاوت در این سه دسته
چگونه میتوانیم این ترانه ها را تقسیم بندی کنیم
فرم و ساختار;
در ترانه های بازاری ابتدایی ،تکراری و بی توجه به سلامت ساختار میباشد ودر ترانه های بدنه استاندارد اما تکراریست این در حالیست که در ترانه های پیشرو فرم و ساختار متفاوت و خلاقانه تر است.
زبان ترانه:
در ترانه های بازاری به هیچ وجه به سلامت زبان توجه نمیشود اما در ترانه ها ی بدنه حداقل استانداردهای زبانی مانند دستور زبان رعایت میشود این در حالیست که در ترانه های پیشرو با زبانی سالم و صحیح روبرو هستیم که در بیشتر موارد از کاربردهای متفاوت زبان نیز استفاده میشود
محتوا و اندیشه در ترانه:
در ترانه های بازارای با محتوایی تکراری خالی از اندیشه گاهی همراه با انتقال مستقیم یا غیر مستقیم اندیشه های واپسگرایانه مانند خرافات ویا زن ستیزی روبرو هستیم اما در ترانه های بدنه با محتوایی تکراری اما به دور از اندیشه های واپسگرایانه روبرو هستیم این ترانه ها در بیشر اوقات با موضوعاتی عاشقانه و یا پرداختن به یک موضوع اجتماعی با نگاهی ساده نوشته میشوند این در حالیست که در ترانه های پیشرو محتوا و اندیشه ای متفاوت و خلاقانه با رویکرد های اجتماعی وجود دارد .حتا در ترانه های عاشقانه نیز مبلغ اندیشه های پیش برنده ی جامعه است.
نوع مخاطب:
نوع مخاطب در ترانه های بازاری عامه ی مردم هستند و در ترانه های بدنه عامه ی مردم به ویژه طبقه ی متوسط و این در حالیست که مخاطبین ترانه ی پیشرو مخاطبی محدود و خاص هستند.
برای مثال میتوان از ترانه بازاری به ترانه ی ناری ناری از علی رضا روزگار اشاره کرد و از ترانه ی بدنه به ترانه ی همه چی آرومه از مریم اسدی و از ترانه ی پیشرو به ترانه ی به من چه از ایرج جنتی عطایی.
نکات نهایی:
يكي از مهمترين دلايل توجه به اين دستهبندي لزوم جدي گرفتن »ترانهي بدنه« در عرصه نقد و نظر و بها دادن به مولفين اين حوزه است. »ترانهي بدنه« اين پتانسيل را دارد كه مخاطب خو گرفته به ترا نههاي بازاري را به مرور زمان به سمت ترانههاي متفاوت و انديشمند هدايت كند. »ترانهی بدنه« میتواند و باید فاصله عمیق میان ترانههای بازاری و پر از غلط عامهپسند و ترانههای آوانگارد و متفاوت اما خاصپسند را پر کند. برای دستیابی به این هدف، »ترانهی بدنه« باید از سویی سالم، قاعدهمند و استاندارد باشد و از سوی دیگر علیرغم جذابیتهای عامهپسند، بتواند سلیقه عمومی را به مرور زمان ارتقاء دهد و به سوی متفاوت شنیدن و بیشتر اندیشیدن ببرد. این نوع ترانه میتواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای شنیداری مخاطبان موسیقی باشد که تا امروز توسط بخش جدیتر ترانهسرایان و آهنگسازان نادیده گرفته شده.
گرچه ساختار و زبان به عنوان روساخت ترانه، به ايجاد اين دستهبندي كمك ميكند اما در نهايت »محتوا و انديشه« مميز ترانهي بدنه از ترانهي انديشمند و متفاوت است. اثري كه داعيهي »نوين« يا »پيشرو« بودن دارد اما به عنصر »محتوا و انديشه« بيتوجه است در بهترين حالت به »ترانهي بدنه« تعلق دارد.
حال با علم به این موضوع میتوانیم خود اولین نقد کننده ی ترانه ی خود باشیم و ببینیم ترانه ای که سرودیم در کدام دسته از ترانه ها قرار میگیرد و هدفمان از ترانه سرایی سرودن چه نوع ترانه ای هست.
با تشکر از حسن علیشیری بزرگوار ......
ما به عنوان ترانه ناب این گام ترانه ی تصویر رویا ترانه ای از روزبه بمانی بزرگوار که با آهنگسازی مهدی یراحی و تنظیم بهروز صفاریان با صدای داریوش اقبالی ماندگار شد.
شب از مهتاب سر میره، تمام ماه تو آبه
شبیه عکسِ یک رویاست، تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو میگرده، زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو، عجب عمقی به شب داده
تو خواب انگار طرحی از گل و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع میشه که تو چشماتو میبندی
تو رو آغوش میگیرم، تنم سر ریز رویا شه
جهان قد یه لالایی توی آغوش من جا شه
تورو آغوش میگیرم، هوا تاریکتر میشه
خدا از دستهای تو به من نزدیکتر میشه
زمین دور تو میگرده، زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب داده
تمام خونه پر میشه از این تصویر رویایی
تماشا کن ، تماشا کن چه بیرحمانه زیبایی
..... ممنونم از حضور نابتون
حتما ادامه خواهد داشت