امروزها تحقیق موضوع های گوناگون تصوّف در ادبیاتشناسی معاصر تاجیک و فارس توسط کوشش و تلاش پیگیرانة یک گروه محقّقان وسعت تازه گرفته است. در مورد آموزش تصوّف و تأثیر آن به ادبیات تاجیک و فارس زیاده کارهای شایستة توجّه عالمان را میتوان عنوان گرفت. واقعاً، تصوّف، که بدونشک، فلسفه، افکار اجتماعی و ادبی ما به آن پیوند قوی دارد، در همه دور و زمان باعث توجّه اهل علم و هنر بوده و هست.
تصوّف جریان فلسفی و عرفانییست، که با راه کشف و ذوق درک نمودن عالم و آدم را مرام خود قرار داده بود. نمایندگان برجستة این جرایان-ابوبکر شیبلی، منثور حلاج، جنید بغدادی، ابوسعید ابوخیر، احمدی جامی، ابوحامد غزالی، ابولمجید سنایی، فریدالدّین عطّار، جلالالدّین رومی و دیگران میباشند.
مسلّم است، که میان این نفران جلالالدّین رومی (مولانا) نیز چون نفر عارف جایگاه خاص داشته، محبوبیّت جهانی را صاحب گشته است. آموزش بیشتر عالمان به ماهیّت جهانبینی، عقیدههای عرفانی، اجتماعی و اخلاقی شخصیت معروف، اهل عرفان و تصوّف مطرح شده است.
مولانا شاعر ارجمندى، که مفهوم و مضمونهای عرفانی در اشعارش با شیوه بسیار دلنشین بازگو شده است. او در میان عرفان از جملة پیروان طریقت مولویه عاشقان عارف به شمار میرود. مثنوی معنوی او در ادبیات فارس و تاجیک چون شاهکار بینظیر شناخته شده است. بر علاوة این همه مولانا صاحب دیوان کبیرا ست، که غزلیات دینی و فلسفی و اخلاقی او را فرا گرفته است. در این نگاشته نه فقط پرواز خیال شاعرانه، بلکه جهانبینی و اندیشههای عارفانة شاعر بیان گردیدهاند. میتوان گفت در نگاشتههای اشعار عارفانه شاعر به درجة نهایی کمالات معنوی رسیده است. و این هنرمندی هم در مثنوی، هم در غزلیات و رباعیات مولانا مشاهده میشود.
اینجا میخواهیم در این تحقیق کوچک خویش توجّه ویژه را به جایگاه رباعیات مولانا در اشعار او و مینجمله در ادبیات کلاسیک روانه کنیم.
جایگاه رباعیات مولانا کمتر از غزلیات و مثنویهایش نیست، با این حال ما میبینیم، که این بخشی از اشعار مولانا (یعنی رباعیات او) کمتر مورد پژوهش و آموزش قرار گرفته است.
رباعیات مولانا، که بخشی از کتاب بزرگ دیوان کبیر است به طور جداكانة چندین مراتبه از سوی انتشارات مختلف و با تعداد و شکلهای جداگانه منتشر گشته است. در اروپا و عموماً عالم غرب نیز تعداد زیادی از محققان و پژوهشگران آثار گرانمای مولانا
گلچینی از بهترین و عالیترین رباعیات او را ترجمه و در شکل کتاب تهیه و تدوین نمودهاند.
به عنوان مثال اینجا میتوان از شخصیت شناختة عالم غرب ابراهیم گامارد- روانشناس مسلمان امریکایی یاد کرد، که پس از چندین سال سرانجام موفق به ترجمة تمام رباعیات مولانا به زبان انگلیسی شد. پژوهش مولاناشناس معروف امریکایی کالمن برکس نیز در این زمینه بینظیر است.
دیگر از مترجمانی، که دست به ترجمة آثار و به ویژه رباعیات مولانا زده است، یوهان کریستاف برگول استاد دانشگاه، ایرانشناس و اسلامشناس اهل سویس است ، که مؤلف ترجمههای بسیاری از متنهائ کلاسّیک شرقی-خاصه شاعران ایرانی است، که از جانب او تحقیقاتی ارزشمندی منتشر شده است.
یو.برگیل سال 2003 ترجمة گزیدة غزلیات و رباعیات دیوان کبیر را به نشر رسانید، که آن در آلمان روی چاپ آمد. پروفسور یو.برگیل در این کتاب هفتاد و پنج غزل و سی و یک رباعی را به زبان آلمانی ترجمه کرده، همزمان توضیحات و گاه تفسیر و تعبیرهای عرفانی نیز را نیز گنجانیده است، که به درک و دریافت سرودههای مولانا کمک میکند.
ادامه دارد.....