سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    درنگي بر يك ترانه
    ارسال شده توسط

    فاطمه جهانباز نژاد

    در تاریخ : جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۳
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳۳۱ | نظرات : ۲۱

    هوالجمیل ...
    سلام به همه ی دوستان خوب و ادیبم در سایت ادبی ناب
    قبل از خواندن این مقاله ی من که بررسی ترانه‌ای از هنرمند گرانمهر والایار علیزاده است؛
    ابتدا ، آهنگ را از طریق لینک زیر دانلود کنید تا با فضای ترانه ی مورد بررسی
    بیشتر و بهتر ارتباط برقرار نمایید:
    ....
     
    درنگي بر يك ترانه
     
    به تقدس هيچ اسم اقتدا نخواهد كرد دلم جز نام كبير تو ...
    با احترام و فروتني به اولين حرف خدا
    مادر
     
    ترانه‌ای از:  والایار علیزاده
     
    با احترام به «ميم» مادر و «قاف» آن چشم‌هاي قهوه‌اي كه بهانه ي خوبي است براي اين حوصله نويس دلتنگ كه اعجاز نهم اوست، اين كهن كيمياي كلمات كه از كوير خشك گلو تا لب‌هاي ترك‌خورده شاعر، راه را به ياد آمده است.
    "مادر" عنوان یکی از دل سروده‌های والایار علیزاده است. هنرمندی ترانه سرا که در منشور ادراك‌ موسیقی، با ثبت آلبوم "فصل حقیر" در پرونده‌‌ي هنری خود و همچنین با تک آهنگ‌‌هایی ناب همچون: مادر، بازی، جاده، آبی نپوش، بارون عیدی، گل آویشن، بی تو ، خسته و خونه ی خیالی از جمله شنیدنی ترین آثار پاپ را طی این چند سال اخیر داشته است. آنهم فارغ از هیاهوی بازار پررنگ و لعاب این روزهای موسیقی...
    صدای پر حجم و گیرا، اجرای پر احساس و تبحر در ساخت ملودی‌های آرام و دلنشین از جمله ویژگی‌های بارز وی می‌باشد.
    وی علاوه بر ترانه سرایی و خوانندگی‌، آهنگساز و نوازنده گیتار بوده و برای موسیقی‌اش ارزش قائل است‌. موسیقی را دوست دارد و سعی دارد که روح خودش را وارد کالبد کارهایش کند .
    این خواننده و موزیسین پاپ با برگزاری کلاس‌های آموزش گیتار برای بزرگسالان و تئوری موسیقی و آواز برای کودکان توانسته الگوي مؤثري براي شاگردان خردسالش باشد و از طريق آموزه‌هاي خود، ظرفيت‌هاي بالقوه‌ بي‌شماري را پرورش دهد.
    ..
    و حال درنگي بر ترانه ی مادر :
    واژه ‌ويژه و مقدس مادر- اين‌ راح‌ روح‌، اين‌ فتـح‌ فتوح- اين يگانه ‌‌ترين عصاره فداکاری و اسطوره عشق كه با همه لطف و نازکی‌هایش، بار هستی به شانه‌ها دارد، از دیر باز مورد اقبال و ستایش شاعران زيادي چون: سعدی، ایرج میرزا، استاد شهریار، پروین اعتصامی، عبدالعلی نگارنده، مهدی سهیلی، یحیی دولت آبادی و ... قرار گرفته است.
    در اين ميان، والایار‌، هنرمندی درد كشيده‌‌‌ و عشق‌ آزموده كه‌ سال‌هاست با ترانه و گیتار عشق‌ورزی می‌کند، ترانه‌ای گران سنگ و ارجمند به نام «مادر» در پرونده هنری خود دارد كه با بیان ساده‌ و گيرا ، بازتاب مادر را بـا عشق‌ و اشتيـاقـي‌ سوزان‌ بيان نموده است.  
    قطعه ي ادبي"‌ مادر‌" سرآغاز اين دلتنگی ها بوده که با مضمونی سرشار از دلتنگی و ترس همراه با ساده‌ترین شيوه‌ بياني شروع می‌شود، از نظر درون‌مايه احساسي بسيار غني مي‌باشد و شاعر با وسعت اعتقاد خود به اصالت نگاه مادر، افق ديد، زبان، لحن و زيربناي ساختار اثرش را پايه‌ريزي نموده و دلتنگي‌ دروني‌اش را  به نحوي قريب «شعورانگيز» و «شورانگيز» مرور مي‌كند و عبور مي‌كند از ماورای نقطه، كلمه و جمله تا يلداترين بوسه كوتاه‌ را در رثای مادر زمزمه ‌كند و بهترین یاورش یعنی مادر را در واژه واژه ی دلتنگش جای دهد.
    این ترانه در واقع گفتگویی با مادر است با رويكردي نوستالژيك از فراق مادر كه به نوعي نیمه ی گم شده شاعر بود و چراغ به دستش داد تا در تاریکی مطلق در بیتوته ی زندگی و دلنشانی، سراغ از کسی بگیرد که هرگز به کشتن چراغش برنمی‌خیزد.
    در واقع، مادر همان كهن الگوي آنيما يا مادینه جان شاعر است كه عفت اشراق بر دوش او مي‌ريزد و از ابتداي آفرينش، اسرار ازل بوده، واسطه‌اي كه شاعر را از هفت پرده ی عشق درآورده تا با تمام لهجه و پوشش كلمات روشن و روان، روحش را به فوارگی انار بکشاند. تا جايي كه مي‌توان اذعان داشت "‌ مادر" بعد از ترانه ی "گل آویشن" همچون گوهري در دل ترانه‌هایش مي‌درخشد و همچون شناسه‌اي در بافت آهنگ‌هایش شنیده می‌شود. که با نگاهي ارگانیک و دیالکتیک، تمهيدات شاعرانه‌ و حس خود و دنيايش را با مونولوگهاي دروني و فضاي ذهني به تصوير مي‌‌كشد .
    بحث در مورد ترانه های والایار، خود لازمه ی یک تحلیل جداگانه است که در این جا با توجه به آنکه قرار است تحلیل من بر مبنای کلی گویی گذاشته شود، وارد جزئیات آن نمی‌شوم.
    زبان روایت با درون مایه کار مطابقت دارد، شیوه روایت یک دست بوده و اگر تأملی در مطلع کار داشته باشیم مشاهده می‌شود که تم اصلی کار در همان ابتدا به موجزترین حالت ممکن ارائه می‌شود آنهم با استفاده از تعابیر و اصطلاحات آشنا با گوش مخاطب. از مادر می‌گوید كه نيت دست‌‌هاي زلالش، او را به آبي‌ترين سيب‌‌ها ناف مي‌بريد در سفری ناتمام به آن سوی آبی‌ها، در ابتداي هر متن، بغض گونه‌ي خيس‌اش، لهجه ي غليظ دريا به خود مي‌گيرد و به وضوح كلمات محض نشان مي‌دهد وضوي باران را در ژرف ساخت ساحت مقدس مادر كه برايش نمونه ی پاک و مصفای آرامش درونی بود و دلتنگي‌هاي خود را با يادآوري او مرور مي‌كند و ضمن ايجاد نوستالژي و دريافت معناي اوليه، تداعي معناي بعدي را بيان نموده و براي صحه گذاشتن به كلام خود، با حضور باور عاميانه‌ای چون لالایی، علاوه بر صميميت صور خيال به نوعي زيباشناسي مي‌رسد. و همان طور که می‌دانیم لالايي، در فرهنگ عامه و همچنین در موسیقی پاپ (Pop music) که در اصل به معنی موسیقی  عامه‌پسند (popular) بوده است؛ فصل وسيعي را به خود اختصاص داده و ما در همين قطعه ي آغازين با اين مؤلفه‌ روبه‌رو مي‌شويم‌:
    بخون باز لالایی واسه چشای تارم
    حالا بدون تو که دلخوشی ندارم
    سادگي زبان و تناسب معنايي با ديگر بندهاي ترانه نکاتي هستند که اين بند را در عين سادگي دلنشين مي‌سازند.
    زبان صاف و ساده و بی پیرایه، بی بازی های زائد زبانی، مخاطب را به متن فرا می‌خواند.
    ترانه در بند « نازنین مادرم کو ... » که انتخابش به عنوان بند تکرار ترانه، هوشمندانه و دلنشين بوده است، اوج می‌گیرد و مخاطب گویی به نوعی با تجاهل العارف مواجه می‌شود كه جهان و حتي حواس او را در بر گرفته است با این حال سعي مي‌کند همان زبان روان و ساده را حفظ کند هم با افزايش عاطفه ی کار، مخاطب را به محوريت اثر نزديک کند:
    نازنین مادرم کو همیشه یاورم کو
    دلم هواشو کرده امید آخرم کو
    ..
    و در این بیت :
    شدم رفیق غم شدم یه مرد تنها
    سراغتو میگیرم از ستاره شبها
    «مرد تنها» حس غربت و تنهایی را به خوبی به شنونده القا می‌کند. ضمن دارا بودن صنعت ایهام، که هنری‌ترین آرایه ی معنوی است. «مرد تنها» نام ترانه‌ای است از شهیار قنبری که شاعر اوج تنهايي خود را به طور صريح و مستقيم با استفاده از این ترکیب ارائه می‌دهد و در مصرع بعدی با گرفتن سراغ مادر از ستاره در شب‌ها ، وارد مرز مطلقي می‌گردد كه در فراسوي آن زندگي متوقف می‌شود.
    و در پایان دوباره با رسیدن به ترجیع بند ترانه، فضا می‌چرخد و از نو غمنامه شاعر آغاز می‌شود. یک پایان ناتمام و آغاز ناگهان آنجا که ظرفیت زبان شاعرانه‌  لبالب پُر از بوی بنفشه و طعم نازک دلتنگی خواهد شد.
     
    ..
    در پایان، بایستی اذعان داشت که والایار قبل از آنکه موزيسين يا خواننده باشد يک شاعر است با مختصات و دغدغه‌هایی از جنس امروز که با ترانه‌هايش ثابت کرده در حال پويش و زايش است و با توانايی منحصر به فردش در صدا و آگاهی کافی از موسیقی و ترانه، پس از چند سال وقفه، باید منتظر ماند تا او آلبومی تازه ارائه دهد و آنوقت می‌توان با بررسی صحیح تر جایگاه او را در موسیقی پاپ ارزیابی نمود.
     
    فاطمه جهانبازنژاد / قائم‌شهر / تابستان 94
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۵۹۶۰ در تاریخ جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0