شنبه ۱ دی
آقا شوخي نكن
ارسال شده توسط رضا محمدی (شب افروز) در تاریخ : يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۳۷
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۸۸ | نظرات : ۷
|
|
از دست تماسها ي تلفني خسته شده بودم تا مي اومدم كار كنم زنگ پشت زنگ رفتم يه
گوشي سامسونگ منشي دار بخرم فروشنده كه از دوستان قديميم بود بعد از شنيدن داستان يه
گوشي دست دوم منشي دار كه خانم منشي مي گفت مشترك در دسترس نمي باشد بمن هديه كرد
امتحانش كردم ديدم به به آخرشه فردا صبح
كه مي خواستم از خونه برم بيرون بادي به خودم كردم و گفتم همسر گرامي يه بنده
خدائي يه گوشي به من هديه كرده اگه زنگ زدي و يه خانم جواب داد از خودمونه ناراحت
نشو آقا اون روز خانمم بيست دفعه زنگ زد منم كه به خاطر كارهاي عقب افتادم گوشيم و
رو مونشي گذاشته بودم جواب نمي دادم دست
آخر يه (اس-ام-اس) فرستاده بود-من اون خانوم و به عزات مي شونم دودستي زدم تو
سرم حالا چطوري مي شد درستش كرد
بگما من نبودم من مخلص خانومم اينا هستم و با هاش شوخي ندارم شب
افروز18/2 /90
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۴۰۲ در تاریخ يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۰:۳۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.