سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      برای همه آواره های جهان
      ارسال شده توسط

      سید ابوالفضل مبارز

      در تاریخ : شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۱۶:۱۲
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۹۵ | نظرات : ۸

      اين روزهاي صورتي غمگين،اين روزها كه باد نمي آيد/ تكرار گريه هاي تو اند اما،تنهائي ات به ياد نمي آيد/ زيبائي سوال برانگيزيست،اين تپه هاي قهوه اي روشن/ اين آسمان تيره كه چشمانش،ديگر به رنگ شاد نمي آيد/ مي خواهم از تو شعر بگويم تا،دلخوش به حرف هاي كسي باشي/ هرچند سالهاست كه ميبينيم،با حرف اعتماد نمي آيد/ يك ساعت است يكسره درگيرم،از اين سكوت خسته شدم اما/ چيزي به ذهن بسته ي امروزم ،چيزي به اين مداد نمي آيد/ بگذار راحتت كنم ار حالا،اينجا كسي به فكر نمي افتد/ شرمنده ي نگاه شما هستيم،ديگر به ما جهاد نمي آيد/ صبح از كدام پنجره برگردد،وقتي كه پلك يكسره مي افتد/ وقتي صداي عقربه ي ساعت،تا پشت بامداد نمي آيد/ تنها اميدوار به اين هستيم،مردي بيايد از همه روشن تر/ وقتي در اين هميشه ي نا آرام،با حرف اعتماد نمي آيد

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۳۸۹۷ در تاریخ شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۱۶:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1