يکشنبه ۴ آذر
برای همه آواره های جهان
ارسال شده توسط سید ابوالفضل مبارز در تاریخ : شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۱۶:۱۲
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۸۴ | نظرات : ۸
|
|
اين روزهاي صورتي غمگين،اين روزها كه باد نمي آيد/ تكرار گريه هاي تو اند اما،تنهائي ات به ياد نمي آيد/ زيبائي سوال برانگيزيست،اين تپه هاي قهوه اي روشن/ اين آسمان تيره كه چشمانش،ديگر به رنگ شاد نمي آيد/ مي خواهم از تو شعر بگويم تا،دلخوش به حرف هاي كسي باشي/ هرچند سالهاست كه ميبينيم،با حرف اعتماد نمي آيد/ يك ساعت است يكسره درگيرم،از اين سكوت خسته شدم اما/ چيزي به ذهن بسته ي امروزم ،چيزي به اين مداد نمي آيد/ بگذار راحتت كنم ار حالا،اينجا كسي به فكر نمي افتد/ شرمنده ي نگاه شما هستيم،ديگر به ما جهاد نمي آيد/ صبح از كدام پنجره برگردد،وقتي كه پلك يكسره مي افتد/ وقتي صداي عقربه ي ساعت،تا پشت بامداد نمي آيد/ تنها اميدوار به اين هستيم،مردي بيايد از همه روشن تر/ وقتي در اين هميشه ي نا آرام،با حرف اعتماد نمي آيد
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۳۸۹۷ در تاریخ شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۱۶:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.