سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ادای دین ...
        ارسال شده توسط

        محمود هواسی(شوریده دره شهر)

        در تاریخ : يکشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۹:۰۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۴۱ | نظرات : ۸

        با سلام
        در قسمت پروفایلم از پدربزرگی گفته ام که نه تنها طبع (هرچند اندک)شاعرانه از ایشان به بنده به ارث رسیده است بلکه از کودکی و ابتدای راه استادم بوده اند و راه را به حقیر نمایانده اند.
        مدیون ایشانم و حال که دستشان از دنیا کوتاه است به رسم ادب و شاگردی ضمن معرفی مختصر ایشان چند نمونه از آثارشان را ارائه می کنم.
        "ایمانعلی استرش" 
        متولد:1304
        وفات:1384
        شاعری توانمند که سواد خواندن جزیی داشتند ولی نوشتن را خیر.
        به قول قدیمیهای منطقه "خودملا"یا"سینه ملا"بوده اند(البته نه ملا به معنی متداول امروز بلکه به معنی باسواد).
        شعر می سرودند و به حافظه می سپردند.
        به چند زبان لکی، کردی، لری و فارسی سروده اند که بیشتر سروده های ایشان به زبان لکی است.
        اشعار ایشان بیشتر عارفانه هستند.

        بخشی از مثنوی"یاد مرگ"

        شبی بر خواب غفلت سرنهادم
        که روز مرگ خود آمد به یادم
        بشر جانا چرا در خواب شوری
        عجل آید شوی کمتر زموری
        شب اول اسیر گورْسْتانی(1)
        تو شیعه مهدی(عج)آخرزمانی
        فرشته با سوال آید به بالین
        چه دینت هست و چه باور و آیین؟
        هر آن را کرده ای اکنون ببینی
        هر آن را ذَرَّةٍ(2)آنرا بچینی
        نشانت می دهد اعمال پَست ات
        گناه منکری دنیا پرست ات
        .
        .
        که دنیا عاقبت مستت نماید
        اگر  بالا روی  پستت  نماید
        که دنیا با جنایتکار شیطان
        ز دستت می برد دینت مسلمان
        بیا جانا تو از دنیا حذر کن
        بنه توشه و فکر این سفر کن
        اگر انسان سلیمان در عطا باد
        به فرمانش همه عرض و سما باد
        که این زهر اجل باید بنوشد
        قبای آخرت باید بپوشد
        اگر سلطان شوی بر چرخ و افلاک
        بشر خاکی هم آخر می شوی خاک
        سرت سنگ است و چاهار(چهار)سو خاک
        تویی با یک دل آلوده ناپاک
        ندارد این جهان ارزش و مقدار
        میان نیک و بد تو نیک بردار
        .
        .
        تو ای "ایمان"در این دنیا نیاسای
        که فردا هی نگویی داد...ای وای

        (1)با لهجه محلی(گورسان)تلفظ می شود
        (2)اشاره به آیه 7 و 8 سوره الزلزلة:
        فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ
        وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ‏

        چند دوبیتی لکی:

        تونی خمم تونی شادی و خِیرم
        (هم و غمم تویی شادی و خیرم تویی)
        تونی تنیا تونی ا نوم شِیرم
        (توی تنها تویی در شعرهایم)
        اگر دنیا نچن ا گردِ "ایمون"
        (اگر دنیا من "ایمان"را تحویل نگیرند)
        موشم تا گه تو دیرم خصّه نیرم
        (میگویم تا تو را دارم غمی نیست)
        **********************
        **********************
        گیونم اژ تو زِنِی آسا و شورم
        (جانم و زنگیم و آسایشم و شورم ازتو است)
        اگر چمْتِ چمم هیز دِی مه کورم
        (اگر نگاهت را از نگاهم بگیری کور می شوم)
        دوِریسه بنده ی ناپاکتم رب!
        (خدایا درسته که بنده ناپاک توام)
        شووان تا صو هی یادته مجورم
        (شب تا صبح یاد تو را می جویم)
        **********************
        **********************
        پر اژ نومِ تونه لوو ِم ئو خاطر
        (برلبم و خاطرم پر از اسم تواست)
        تو بر عرض و سماواتم تو فاطر
        (اشاره به آیه اول سوره فاطر:الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...)
        موشن هر کِیْ نزیکت بو مسوزی
        (می گویند هر کس به تو نزدیک شود "از شدت عشقت"می سوزد)
        خدایا آگرم ده آگر آگر
        (خدایا بسوزانم بسوزان  بسوزان)
        ***********************
        ***********************
        حسی(ع)سربرزیه دنیا و دینه
        (حسین(ع)سربلندی دنیا و دین است)
        اِ وینه دِ نمای اِ سرزمینه
        (مثل او دیگر کسی نخواهد آمد)
        حسی هالی هسی مردم نگیرن
        (حسین(ع)هنوز زنده است...مردم گریه نکنید)
        سری برزه که خلطان پر ژه خوینه
        (آن سر، سربلند است که در خون بغلطد)


         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۸۳۶ در تاریخ يکشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۱۹:۰۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1