سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ببخش
        ارسال شده توسط

        مینا فیروز

        در تاریخ : شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۰۳:۰۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۵۱۶ | نظرات : ۲۰

        سلام      وقتی فهمیدم نوشتن یعنی چی!!سرورق هر نامه و هر دفتری نوشتم سلامی به ژرفای اقیلنوس محبت که کشتی برای نجات ندارد!! درسال نو همه از بهارو گل وبلبل وعشق گفتندومن در سال جدید هرشب گوشم شنوای رویا بود!! دیگر اولین شکستم را هم به یاد ندارم ولی آخرین شکستم همین چند روز پیش بود که به تقاض دوست داشتن سیلی صورتم راگرم کردو سرم به دیوار خورد وکمرم زیر بار غم شکست!! اینروزها خوب میفهمم که بازی داده میشوم ولی امان از این خنده میخندم وخودم را به کوچه نفهمی میزنم ومیگویم بزار خوش باشن مردم!! کار هرشبم شده است راه دادن ققنوسهای اشک در کوچه پس کوچه های فرسوده صورتم !! این روزها صادقتر از گذشته ام ونامم را خوشی با دیگران میگذارند!! گمگشته من خنده های تو دنیای من است وبرای خندیدنت پا روی خطوط مرزی دنیایم میگذارم و میشکنم وتا تو بخندی ولی امان از این نام های بیجا..... گاهی آنقدر سرت شلوغ میشود که مرا نمیبینی وگاهی آنقدر در تنهایی مرا میخواهی که خودم هم سردر گم میشوم!! روزگار سرت سلامت بزن ضربه بزن نبودنش را من به امید زنده ام!! عمرمن من هنز سر عهد وپیمانم هستم،توآخرین باور!! تویی که قضاوت میکنی ،حکم صادر میکنی و دفاعیه نمیخواهی!! چند صباحی است که مهرو محبتت را میشمارم وتو با هر خطایم بیشتر محبت کردی !! در نماز عشق توان قنوت ندارم کمری که زیر بار غم بشکند توان صاف ایستادن راهم ندارد!! این روزها تنم خوب حال وهوای گل یاس نبوی را درک میکند!! بی برادر،زیر تازیانه ها بدنم کبود میشود!!(ولی کاش گرد پایش باشم؟؟) عزیزم بار دیگر نگاهی کن بدان عاشقم هراسم نا امیدی امید است امید دارم به آغوش پرمهرت همان آغوشی که میگفتی بی قراری گل نرگسش را دارد!! بار دیر با نام هایی که گذاشتی صدایم کن!! زریناز،سلطان بانو،گل نرگسی،.... صدایم کن تا اینبار جانم را بیاورم!! دوباره در دادگاه عشقت تقاضای بخشش دارم بزرگترین خطا را کردم ولی اگر با صداقت نمیگفتم کارم میشد خیانت!! میخواهم فریاد بزنم که برگرد...... واما اگر پاهایت توان ماندن کنار من بودن را ندارد یادت باشد هنگام وداع شرافتت را از میان تکه دلهایم برداری همان شرافتی که گرو گذاشتی تا من تنها نباشم!! مواظب دستانت باش خورده های دلم مباد دست دنیایم را زخم کند؟؟؟     پ.ن:آنقدر دلم از رفتنت شکست که نمیدان اگر برگردی کدارم تکه اش خوشحال خواهدشد!! پ.ن:ببخشید که دیر اومدم ببخشید که جواب پیام هاتون وندادم واقعن دسترسی به نت نداشتم ولی میگم خاک پای شمادوستان عزیزی هستم که در نبودنم هم به یادم بودد!! همتون ودوست دارم واز خدا سالی سرشار از شادی ونیکی خواستارم!!! پ.ن:تازه این چند خط دلنوشته هارو تو خونه تکونی پیداکردم وخواستم اینجا بزارمش تاهمه بخونن البته اون موقع بچه بودیم نمی فهمیدیم چی مینوشتیم حالا عاقل شدیم مثلن ومیگیم عشق چیه؟؟؟ کشک روی آش رشتهnull

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۶۴۹ در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ ۰۳:۰۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4