سلام
حرفام وفقط گوش کنید!
از همون اولش من تا الانش از غم وعشق و ....گفتم
ولی این چیز دیگست
من کوچیکتر از شمام ولی حرفام بوی آدم بزرگارو داده
من قرنهاست از 19 سالگیم گذشته
حرف دارم باتو برادر باتو خواهر با شما استاد
باهمه
هرکسی که میخونه!
نصیحت نیست وصیته!
وقتی تنها شدی وقتی فکر کردی آخرزندگیته یه لحظه به نفس کشیدنت فکر کن،مثل من تارک دنیا نشو
وقتی یکی شکستت داد تظاهر نکن،زندگی کن،مثل من جای ثابت تو زندگیت انتخاب نکن
من حرفها گفتم
احساسها ودرد دلام ونوشتم
بارها گفتند:دردت را فاش نکن
هیچ میدانید چرا دردم را گفتم؟؟
گفتم تا شاید هم وطنم اشتباه مرا نکن و مانند من.....
انسانها آفریده شدند که جفت باشن
خدا عشق وبرای زندگی کردن آفریده
جفتارو تنها نکنید ،عشقارو هوس نکنید!
با یه دل به هزار نفر فکر نکنید!
مخاطب خاصم همه شمایید ،تک تک تون حتی خودم!
آدم از یه ساعت بعدش بی خبره
دل نشکنید
رو شونه های دیگران قدم نزنید
خنده های مصنوعی زیاد شده
به قول شاعر:
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی؟
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست بخند!
خنده بر هر دردی دواست
من با خنده بزرگ شدم
واین روزها خنده هام رنگ....
من مهم نیستم
فقط به یکی قول میدید
مردونه عمل کنید
وقتی یکی بهتون میگه عشقم،وقتی یکی بهتون میگه
عشقم واسه یه لحظه حتی ازم دوری نکن
بهش نخنیدید ونگید
چشششششششششششششششمممممممممم
قوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
یه لحظه فکر کنید
شاید با این حرفتون
چراغ امید یه قلبی که مدتهاست خاموشه روشن کرده باشد؟
ولی....
مخاطبم داره میخونه این حرف و
میدونم میخنده ومیگه
اه.بازم شروع شد....
من همه حرفام وبه تو نگفته بودم
من فقط خواستم امتحانت کنم
بازیچه نکردمت
بازیچه بودم
ولی من ....
بلندشدم
با یه خواب
با یه مینای دیگه
این حرفها واسه مینای گذشته ست!
این مینا دیگه ....
ولش کنید!
حرفها زیاده ولی فقط یه چیز
تو این پست به درود وگل ودست و شعر بسنده نکنید
فکر کنید
به گذشته وبه حال
چه بودیم چی شدیم
خیلی از ما شاد بودیم غمگین شدیم
خیلی ها از ماها از عرش به فرش اومدی
از ذلت به لذت رسیدیم!!
تو این پست فقط فکر کن
و
به نفس کشیدنت شاکر باش
دل نشکن
مرحم دل شکسته باش
ناامید نکن ،امید باش!!
فقط همین
کینه به دل نگیر
ببخش
ببخش که سرتون و درد آوردم ولی این حرفها مدتها بود که تو گلوم گیر کرده بود
باید می گفتم
باید
بعدها دلیل بایدش و خواهید فهمید بزرگواران
دست بوس محبت تک تک شما عزیزان هستم!!
........................................................................
مریضی من ناعلاج است
علاجی برای درد اعتمادی که بی اعتمادی است،نیست
هرروز وهر شب ،یانه هرساعت وهرثانیه
می شکند دلی که آیینه می پندارند
دلم سنگ است،شیشه نیست
شیشه بود
حقیقت دلم زخم کرد دلهایی را که دروغ را می پسندیدند
درنبرد حقیقت و دروغ
دست کمکی به رویم دراز شد و قسمی داد به حرمت ساقی بی دست
تنها قسمی که من توان شکستنش را نداشتم
کمک کردم خدا
ولی کاش من هم رد کردن دست یاری را بلد بودم
کمک کردم وبی اعتماد شدم
ولی خدامگر خودت در رویا مرا پاک نخواندی و
نگفتی :تودختر خیلی پاکی هستی
ولی مواظب هوای نفست باش!!!
خدا من که هوای نفس را به دار آویختم!!
پس چرا بنده هایت مرا ناپاک میخوانند؟؟؟!!!
کسی از اصل ماجرا خبر ندارد ومن خدای سکوت شده ام
من از تبار روستاییانی هستم که
پاک اندوصورت را باسیلی خنده سرخ میکنند
ولی کسی از دلش خبر ندارند...
خداتوکه خبر داری!!
توچرا سکوت کرده ای و همش در دلم
صدایی میپیچدکه
میناصبرکن.
.............................................
کاش همانطور میشد
یعنی هوس .....هوس نمیکردم که .....از تنهایی رهاشوم...ولی انگار مرا پیش خدا رو سیاه کرد.