سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ✅ ادبیات در مقابل مرگ ایستاده است / کتاب روژی وه یه‌ک رسیمن دکتر شهلا مظفری
        ارسال شده توسط

        دکتر شهلا مظفری

        در تاریخ : سه شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳ ۰۴:۴۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۲ | نظرات : ۰

        🔶 ادبیات در مقابل مرگ ایستادہ است / کتاب شعر کوردی ( ڕووژێ  وه یەک رەسیمن ) از شاعر پر تلاش سرکار خانم دکتر شهلا مظفری در ۷۵ صفحه و با مقدمه آقای دکتر میر جلال الدین کزازی به دستم رسید، اشعار جملگی در قالب کلاسیک کوردی و توسط انتشارات زاێە له با قطع رقعی چاپ شده است. 
        خانم شهلا مظفری شاعری مطرح در شعر کوردی و ساکن استان ایلام است. علاقه و اهمیت او به زبان کوردی جدیّت در نوشتن رعایت بستر فرهنگی زبان توجه به واژه ها ، احترام به واژه ها و اهمیت جغرافیا را در شعر خوب میشناسه با جامعه روز خود در تعامل است و از امکانات روز آمد برای بیان شعریش بهره می برد.
        تلاش او برای حفظ ،توسعه و ارتقاء زبان در قالب ادبیات مشهود است من چنین کسانی را کادر پیشرو و فرهنگی زبان می دانم و می نامم.
        در فقدان سایر مؤلفه های فرهنگی یا کمبود و نارسا بودن آنها که البته در جامعه کورد سازمان هم نیافته اند شعر نقش رسانه اول و 
        حامل را بر عهده دارد و داشته است. 
        جامعه کورد و شاعران آن در شهر هوره موسیقی وغیره زن ستیز بوده ست ، بلکه ثناگویی نیز بسیار وحتی خارج از قائده کرده است.
        اما متقابلاً زن ها  در مورد مردان کم گویی یا خود سانسوری کرده اند . این موضوع فراورده احساسات را از بالانس خارج کرده است و منجر به یکسویه شدن واژه ها  ، ناکار آمدی، از دور خارج شدن و حذف آنها شده است.
        در این  کتاب اگر به اشعار دقّت کنید که این نقص و این حس خود سانسور و نابالانسی وجود ندارد شاعر بی ملاحظه چنین جوی و بی ترس و سانسور به سوی ترمیم این بالانس به عنوان یک واقعیت می‌رود. 
        پذیرش و دادن و گرفتن نقش و مسئولیت در هنر و درک و ارائه این نقش را می توان در زوایای پیدا و پنهان آثار هنری در همهء
        جنبه ها دید و شناخت و معرفی کرد ،این حرکتی به جلو است و البته ضروری است.
        من نام این تصور فرهنگی را (عبور از سّد شرم بی مقدار) می دانم که در اکثر زمینه ها امروزه قابل رصد است .
        هنر و آثار هنری بایستی به ما یاد آوری کنند که جامعه کورد ضرورتاً و باید از وضعیت نامناسب ایلی و عشیره ای و چنبره سنتت های نامناسب با اصل فرهنگ و نوآوری های اجتماعی البته با رعایت اخلاق ضروری ی فرهنگی بدر آید، خود را نو روز آمد و وجه های مخفی و رئال خود را از پستوی سنت ناهمگون دربیاورد و در منصه عموم قرار دهد.
        برای اینکار موادی لازم است که کار اصلی آن هنرمندان جدی، نترس، بی ملاحظه از غیر ضروریات فرهنگی و اخلاقی، پیشرو و فرهنگ شناس می باشد .
        برای هر تغییر مثبت هر نقش مهمی دارد جامعه ای که از هنر و سبک های هنری در همه زمینه ها  برای به روز کردن خود بهره نبرد در باتلاق خود  ساخته خواهد ماند.
        اشعار صفحه ۱۴ :کەس مه زان ،چەوچەوێ _ کوڕخان _ ده گەرمیان تا کۊیەسان _ واران ت خەور نەیری‌ _ زەۊ نە ئاسمان و ...
        صفحه ۵۷ دوبیتی ها و صفحه ۷۰ به عنوان نمونه گفتار بالا و سایر اشعار را بخوانید لذت ببرید .
        از اعتماد به زبان به خود، به شعر و خود بودن همین ها  موضوع است که شاعر را صاحب کاراکتر مختص به خود میکند .
        تعریف لذت در جامعه ما تعریفی قدیمی و دموده است که بهتر ست عوض شود. لذت فقط عسل خوردن نیست! خواندن یک شعر ،دیدن رفتار یک شاعر یک ترانه خوب یک تابلوی نقاشی دیدن طبیعت زیبا و غیره تعاریف دیگری از لذت بردن هستند.
        موضوع دیگر در این مجموع شعر پایبندی شاعر به زبان و اصول آن ست که البته باید تلاش کرد تا جنبه های فرعی و عارض لهجه ای و زیر لهجه ای  را برای نمای زبان به کنار نهاد، وظیفه شاعران و شعراست که در این حوزه به زبانی مشترک دست یابند و آنرا پیرو کنند.
        این غماری بوده است که در گذشته نیز انجام شده است. اگر چنین نباشد گویای این مطلب است که وظیفۀ زبانی خود را یا درک نکرده اند یا نشناخته یا به آن بی توجه بوده اند که هر سه مورد تاوان باری است.
        مثالی می آورم :اکثریت کوردها به چشم میگویند کانی به چشم میگویند چاو، به بچه  زاڕوک،  رفتن = ده چم و علی هذا در بستر زبان و واژه شناسی و کاربرد آن بسیار مهم است مثل چهار چوب یک کار می ماند بایستی کاربرد درست اولویت دار حفظ اصالت واژه و احترام به این اولویت لحاظ و پیرو شود و بجای کار برد ذوقی و محلی این واژه ها و مشابه آنها نرفت در حوزه گویش کلهر در زبان پرتوان کوردی در استان های کرمانشاه، ایلام ،غرب همدان، شرق استان کردستان ،دیاله در عراق، گرمیان کرکوک و سایر جاهایکه این گویش کاربرد دارد دقت کنید فقط برای معنی چشم = طیف زیادی واژه با کاربرد نابجا و ذوقی تلفظ می شود خوب بیائیم و واژه زیبای کانی را جایگزی همه آنها کنیم. و چنین تعمیمی را برای واژه های دیگر کار ببریم. این مقدمه زبان مشترک پر مانور پر پتانسیل و ... در شعر می تواند باشد.
        ایلام در حوزۀ باستان شناسی و فرهنگ در کل در کل کوردستان به مثل تاجی است که هزاره ها ست که می درخشد. در سنوات گذشته نزدیک به دو ماه از سوی وزارتخانه متبوع به عنوان باستان شناس ناظر در یک پروژه دانشگاهی در استان ایلام و شهر ایلام بودم در بسیاری از جنبه های فرهنگی قابل توجه و پراهمیت است.
        غروب ها در شهر به قدم زدن می پرداختم و لذت میبردم از مراودات روزمره مردم واژه هایی شیرین  وبکر در زبان کوردی که کار می برد ریز و ترکیب و تلفیق سایر وجه های فرهنگی، همچنین از گفتگو با نخبه های فرهنگی آن منطقه ایلام شخصیت هایی بی بدیل به فرهنگ و هنر کوردی تقدیم کرده است. به عنوان نمونه شاکه و خان منصور غلامرضا ارکوازی، ولی محمد امیدی معروف به مانشت. دوستان هنروری به مثال دکتر علیرضاخانی که همت والایش در جمع آوری بخش عمده ای از اشعار شاکه و خان منصور را من به مثابه هدیه ایلام به هنرو  ادبیات کورد می دانم یا هوره خوانانی مثل مرحوم یاسمی، حسینی والبته هستند کسانی که اینجانب یا نمی شناسم یا مراوده ندارم از اینجا برای همه آنها درود و سلام .
        نوشتن این گفتار درباره کتاب سرکار خانم شهلا مظفری بهانه‌ای شد برای طرح این موارد.
        یک واقعیت را باید ذکر کرد و آن اینکه در صدا و سیما مرکز ایلام خوب ،همگرا و همگون با فرهنگ اقلیم ودر کل زبان و جغرافیا کار کرده است که به عنوان الگو در دیگر استان ها میتواند پیرو  شود .از توجهی که در مملکت ما به دیگر زبانها و فرهنگ های یکپارچه موجود در این کشور می شود به خوبی و کارشناسانه  در راستای منافع ملی و وحدت بهره برده است. مجموعه این عوامل پکیجی است برای تشویق، بیان، اظهار ،معرفی، حفظ، ثبت طرح برداری و نتیجه خوب که بر بستر فرهنگی انجام میشود ماهم همین را میخواهیم خسته نباشید و برایتان درود.
        تاب آوری در حوزه های هنری و ادبیات لازم و مهم است برای هنرمند این تاب آوری لازمه زندگی هنری اوست ، چونکه دستاویزی است  برای نفی دیدگاه نهیلیستی، لازمه شجاعت هنری داشتن خود سانسوری نکردن است.
        شاعر موظف دلبستگی اش را به مرگ گره می زند به قبل و بعد نمی اندیشد و قضاوت کردنش بی تاثیر است هر نقش  پر و پیمانی در رسیدن جامعه به بالانس دمکراتیکی در خصوص حس انسان به همنوع دارد نه اینکه آنها تقسیم جنسیتی به مرد وزن کند.
        مجموعه این عوامل  تاب آوری را تعریف و حوزه عملکرد ما را تعیین می کند از اشعار پیشرو، رئال با بهره گیری از فاکتورهای اصلی زبان که در این کتاب شعر میخوانید قطعا تجربه تاب آوری الهی یک شاعر هنرمند و فردی پراتیک در جامعه را در خود مستتر دارد دست یابی به موضوع تاب آوری اجتماعی، هنری برای یک شخص بدون نگرانی از قضاوت و عواقب آن یکی از دستاوردهای خوب این شاعر محترم است که به این گفته خودم باورمندم (آنان که فرهنگ را در نمایندگیمی کنند قدرت را نیز می توانند نمایندگی کنند) در اینجا 
        منظور و  کاربرد، اهمیت و قدرت اقناع گری فرهنگی است. 
        تاب آوری فردی و اجتماعی یا فرد در اجتماع در حوزه فرهنگ برای یک هنرمند شاکله شخصیتی - فرهنگی او محسوب میشود. اگر ساختمان روحی و جسمی مستحکمی نداشته باشند در مقابل داوری ها  تاب  
        آوری نخواهد داشت میشکنند وقتی یک هنرمند بشکنه منزوی می شود و دیگر اثری خلق نخواهد کرد. حتی ممکن است خودش را حذف کند. 
        تاب آوری راستش یک رنج است و هنرمند نباید شکننده تر از آن باشد که نتواند این رنج را تحمل کند چون حذف خواهد شد. ختی و منفعل می شود.
        چاپ این کتاب و هدیه آن به مشابه یک شاخه گل در کتابخانه کوردی نشانه خود بودن شاعر آن است که خود بودنش به تولید فرهنگی منجر شده است نشانه رفتار فرهنگی شاعر در مقوله تاب آوری و استحکام روحی اوست .
        زبان کوردی در حال حاضر کم جلوه و معمولی‌ است کسی دیگر را نمی‌توان متهم کرد ، کورد ها  به دلایل مختلف از کاربرد درست و اصیل زبان خود احتراز دارند.مجموعه ای عوامل را میتوان دخیل بر این وضع شمرد اما تنبلی و روزمرگی کوردها یکی از دلایل اصلی آن است.
        هنر می‌تواند در قوالب مختلف خود مثل موسیقی ، تئاتر ، فیلم ، شعر ، نقاشی و غیره می‌تواند به اصلاح این امر کمک کند . نوشتن درست ، ارائه و بهره‌برداری صحیح از آن این توانایی را دارد تا حسی از تناسب را وارد زندگی فرهنگی مردم کند ، کتاب نقش مهمی در این بالانس گری دارد.
        اجداد و نیاکان ما چشم امیدشان به چه کسی است؟ پناهشان چه کسی است ؟ میراث شان را چه کسی باید نگهدارد ؟ پر جلوه کند زیبا کند و ارائه نماید ؟ عنصر تداوم و تجربه ها که نوشتن رکن آن است از فراموشی و مخصوصاً فراموشی فرهنگی جلوگیری می‌کند.
        بی اخلاقی جدا از تعاریف مختص به خود میتواند بی توجهی یا کم توجهی به مؤلفه های فرهنگی نیز اطلاق شود این تعریف جدید من از  بی اخلاقی است که به دیگر تعاریف اضافه می شود کورد ها نیاز به باز تعاریف مناسبات فرهنگی خود دارند چون این  مناسبات با وضع موجودش قابل توجیه و همخوان نیست.
        خانم مظفری در حوزه رسانه پرکارتر از حوزه کتاب ظاهر می شود یادآوری می کنم نوشتن کتاب و خوب نوشتن مهم تر از رسانه های اجتماعی است. نوشتار رسانه ای عمیق نیست، تولیدات متوسط اورژانسی می خواهد آقا نوشتن کتاب تولید محتوای ماندگار است امتداد شفاهی بودن و شفاهی شدن و شفاهی ماندن به تاریخ ساختار و میراث فرهنگی اکنون و آینده لطمه خواهد زد، شفاهی بودن اکثر کوردها را (بدون قابلیت)  نشان می دهد شفاهی بودن ما را به وضعیت کنونی رسانده است، کمتر اثر ماندگاری در حوزه های مختلف هنری مثل مجسمه سازی، معماری، نقاشی ،موسیقی، تئاتر و حتی شعر داشته ایم. 
        فقط در جنبه های اروتیک در هوره، ترانه و در سطح ادبیات پاستورال مانده ایم.
        نه مانده ایم گیر کرده ایم !! این اصطلاح بهتر است بحث من در رابطه با کلیت حوزه هنری کوردی است و البته اهمیت نوشتن نمایش و جشنواره های هنری قابل طرح نداریم ، جوایز مطرح بین المللی بدست نمی آوریم کاندید برگزیده هنر در سطح والا نمی شوم یا نمی توانیم شویم. این همان امتداد شفاهی بودن است، در فلسفه و فلسفه هنر تولید اتمان صفر است ،برنمی تابیم ظرفیت کارهای فلسفی یا نیست یا بسیار کم است.
        آنهائیکه کار بنیانی میکنند دیگران به جانشان می افتند ما در  بخش های خوب مملکت مان ایران از لحاظ  جغرافیا ، تاریخ، تمدن باستان شناسی وغیره زندگی میکنیم چرا در هنر خوب نیستیم ؟!! 
        و در فلسفه این کار نمی توانیم یا نمی خواهیم گفتگو کنیم.
        این موارد مختص به کار خانم مظفری به نبود بلکه این نوشتار بهانه ای بود تا این موارد به یمن چاپ کتاب ایشان مطرح شود. بی تفاوت بودن نقص بزرگی است.
        اگر تاریخ را بخوانید ریشه های این بی تفاوتی را می توان در اتفاقات دوران مادها ،هخامنشیان  در کتاب 
        آناباز گزنفون در سقوط ساسانیان خواند و زوایای پنهان آنها به عنوان نمونه درک کنید.
        اسلام به ایران آمد اما نتوانست مثل سایر ملل از این پتانسیل برای خود بهره بگیریم. بی تفاوتی یکی از دلایل این اصلی است در اینجا به یاد یکی از شعرهای خودم تحت عنوان( بی تفاوتی) می افتم که در کتاب ( حق با پائیز است) چاپ  شده است.
        من در تنهایی هیچ چیز وحشتناکی ندیده ام / وحشت من برای مردمی است که نمی دانند بی تفاوقی یک آدمکشی است. بدون وجود کتاب، کتابخانه و کتابخوان داشتن یک جو و شخصیت فرهنگی امکان پذیر نیست همچنان است اهمیت معماری و بناهای زیبا مکان های  مذھبی ، حوزہ ها، تئاتر. گفتگوی ما پیرامون اهمیت کتاب است اگر می خواهید روی خط و ریل فرهنگی خود باشید و سهم فرهنگی خود را در جهان امروزی مطالبه کنید بایستی بخوانید و بنویسید. البته در است و صحیح.
        سرکار خانم مظفری و کسانیکه بهره ای از هنر دارند همت دارند، هزینه می‌کنند و می نویسند و چاپ میکنند با هر کتاب فرهنگ و میراث 
        فرهنگی و خزانه فرهنگ کورد را ثروتمند تر می نمایید خواندن این شعر رابه کسانیکه به مقوله فرهنگی اهمیت می دهند  توصیه میکنم.
        نکات زردی در این مجموعه وجود دارد شاعر در شعر که خودش است، بی سانسور، واقعی نترس، بی توجه به قضاوت شدن ورک، ایزأ من ثابت فرهنگی می دانم و این اصطلاح فلسفی را برایش لازم می دانم.
        شعر ها ترانه می شوند و شما بعنوان مخاطب در غم و شادی در فکر و خیال در ترس و تصمیم گوش میکنید بر شما تاثیر می گذارند و راهنمایتان می شوند. 
        یکنفر خیلی مهم است یک نفر را هیچ گاه دست کم نگیرید، یک نفر اگر با اراده باشد می تواند تغییرات عمده ایجاد کند و موثر باشد شما هم می توانید یک نفر واقعی باشید، اما باشید و شجاعتش را داشته باشید. عملگرا باشید تا مفهوم ترسو نا امید، کسل،بی برنامه و تلف نشوید. هر کس می تواند آن یک نفر باشد. اکثر گذشتگان نتوانستند در برابر مرگ بایستند و اثری ماندگار خلق کنند پس فراموش شدند و چه گنجینه هایی که با خود بردند. بنویسید خوب بنویسید، ادبیات همیشه در برابر مرگ ایستاده است. فرصت های ما دراینجا فراوان است ...
        🔸  اکبر رضایی کلهر / پائیز ١٤٠٣ خورشیدی 🔸

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۱۸۹ در تاریخ سه شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳ ۰۴:۴۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۳ شاعر این مطلب را خوانده اند

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        اصغر ناظمی

        ،

        منوچهربابایی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1