سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 شهريور 1403
  • روز پزشك - روز بزرگداشت ابوعلي سينا
17 صفر 1446
    Thursday 22 Aug 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      پنجشنبه ۱ شهريور

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      شیما س عمر شاعر کرد زبان
      ارسال شده توسط

      سعید فلاحی

      در تاریخ : شنبه ۲۳ تير ۱۴۰۳ ۰۲:۲۰
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۹ | نظرات : ۰

      بانو "شیما س عمر" (به کُردی: شیما س عومەر - به انگلیسی: Shaema S Omar) شاعر کُرد زبان زاده‌ی اقلیم کردستان است.
       
      ▪ نمونه‌ی شعر:
      (۱)
      خودت را از پنج صفت دور بدار:
      - بخل و حسد 
      - آز و طمع 
      - تنبلی و کاهلی  
      - مخالفت و دشمنی 
      - ظلم و ستم 
      این صفات تو را زودتر به مرگ می‌رسانند.

       (۲)
      چونکه مردم نمی‌خواهم مرا در گور بگذارید!
      برایم عزاداری هم نکنید!
      مراسم ختم هم نمی‌خواهم! 
      فقط پیکرم را در خیابان‌های شهر رها کنید،
      تا وقتی که روشنایی نماند،
      در شب‌های سیاه 
      سگ‌های گرسنه و بی‌خانمان کردستان 
      که از دست دوست و نه دشمن هرگز سیر نشده‌اند  
      با میل و اشتهای تمام 
      یک دل سیر از لاشه‌ی من بخورند و 
      استخوان‌هایم را به دندان بکشند.

      (۳)
      شش ماه است که دستی از میان دستم گم شده!
      دو چشم آبی از میان چشمان مستم، گم شده است،
      شش ماه است که سنگ سینه‌ام، سنگین شده است 
      ناله‌ی درونم بلند است 
      چنان بلند که تا روحم قد کشیده است.
      شش ماه است که دلم، خنده را از یاد برده است 
      و زخم‌های احساساتم، توسط هیچکس التیام نمی‌یابد،
      شش ماه است که مردم چشمم، در دریای اشک غرق است 
      براستی این شش ماه من 
      با سی سال صبر و تحمل یعقوب چه تفاوتی دارد؟!

      (۴)
      سرم درد می‌کند و این هم بی‌دلیل نیست،
      جوانان دانشگاه را تعطیل کرده‌اند!
      و می‌بینیم که اشک ملت 
      تاج و تخت خدا را تکان می‌دهد.!
      و صدای گریە‌ی کودکان فقیر 
      جگر و قلب آدمی را به آتش می‌کشد.!
      و می‌بینم سینە جوانان وطنم 
      سیبل دشمن شده است،
      و چشم مادران منتظر بازگشت شهیدان 
      دریایی وسیع و عمیق شده است.!
      و دریغا که کمافی‌السابق در این سرزمین 
      گردن ظالمان کلفت‌تر و 
      قد و قواره‌ی ما باریک‌تر 
      و شب زورمندان روشن‌تر و
      روز ما مظلومان تاریک‌تر می‌شود.!

      (۵)
      چند وقتی‌ست که چشمان آبی تو 
      درونم را به هم ریخته است!
      و مدتی‌ست از اندوه فراقت 
      بر موهای سیاهم، 
      برف سپید نشسته است.
      دیر زمانی‌ست که دستان فرتوت و پر چین و چروکت را
      در دستانم نمی‌بینم و 
      آسمان تیره و تار عمرم 
      پر از صدای غم و غصه شده است.

      نگارش و ترجمه‌ی اشعار:
      #زانا_کوردستانی 

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۹۰۸ در تاریخ شنبه ۲۳ تير ۱۴۰۳ ۰۲:۲۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1