رضاپور (محمدعلی):
تاریخچه ی قالب شعری سه گلشن
در کتاب نورا_نوینستان که در سال 1394 به چاپ رساندم، از 20 قالب شعری جدید و ابتکاری، رونمایی کردم و اکنون که پس از سال ها می نگرم، بیش تر آنها ممکن است حالتی تفننی یا دست کم ساختارگرایانه (با غلبه ی ساختار بر محتوا) داشته باشند.
با اینها از میان آنها به قالب سه گلشن، وفادار مانده ام؛ چون توانمندی های فراوانی در آن می بینم. بعدها با تجربه ای که از آن سیاه مشق ها به دست آوردم، قالب ها و به عبارت بهتر، گونه های تازه ای در شعر پیشرو به نام های سروش، شعر تک و شعر سبز یا چندآهنگ را مطرح نمودم که بسیار فراتر از قالب های تفننی قبلی هستند.
در این میان، قدیمی ترین قالب یا گونه ای که به نوآوری اش پرداخته و سپس آن را نوسازی کرده و گسترش داده ام، گونه ی شعری سه گلشن است.
سه گلشن، قالبی (یا گونه ای) شعری است که به ترتیب از سه بخش آغازگر، پیکره و پایانبخش تشکیل می شود و بخش های نخست و پایانی آن، بسیار کوتاه اند و پیکره به عنوان متن شعر، طولانی ترین قسمت آن است.
سه گلشن، قالبی انعطاف پذیر و در میانه ی شعر سنتی و نو می باشد و همانند سروش و... در رده ی گونه های شعر پیشرو قرار می گیرد.
نخستین سه گلشن را _تا جایی که به یاد دارم_ در سال 69 یا 70 سرودم؛ اما از آن زمان تا حال، این قالب شعری، بارها مورد ویرایش و گسترش قرار گرفته و حتی نامش تغییر کرده است.
در ابتدا، آن را تسمیط بند نامیده بودم که قالبی کاملا سنتی و غیر انعطاف پذیر بود که به ترتیب از دو مصراع همقافیه آغاز می شد و سپس چند بیت با قافیه بندی غزل و در پایان، دو بیت با قافیه بندی دوبیتی و رباعی را در بر می گرفت. در یکی از دفترهای قدیمی ام اشعاری با شکل های جدیدتری از سه گلشن هست که مثلا ذکر تاریخ فروردین 1390 را زیر سرایش برخی از آنها می توان دید و نام نوغزل را برای قالب شعری مربوط به آنها انتخاب کرده بودم.
در این زمان و احتمالا مدتی پيش از آن، به جای تسمیط بند، از نام سه گلشن استفاده می کردم؛ اما سه گلشن، همچنان قالبی کاملا سنتی بود و شکل مشابه آن را _که آمیخته ای از شعر کاملا سنتی و مُستَزاد بود_ نوغزل می نامیدم و نوغزل و سه گلشن را دو قالب متفاوت در نظر می گرفتم.
نوغزل ها هم دارای سه بخش با همان ترتیب ساختاریِ سه گلشن بودند اما بخش های آغازگر و پایانبخش، مصراع های کوتاه تری مشابه نیم مصراع های مُستَزاد داشتند و در بخش پیکره، ابیاتی به شیوه ی سنتی قرار می گرفت.
چند روز پس از پیدایش شعر سروش را باید دوره ی مهمی در تحول و گسترش سه گلشن دانست؛ چرا که در یکم بهمن 1396 به سرایش و معرفی قالب شعری سروش پرداختم و در طی چند روز، ویرایش هایی بر آن طرح نمودم و در همان روزها به این نتیجه رسیدم که لازم است قالب سه گلشن را نیز مانند سروش، گسترش دهم و به قالبی با قابلیت های مشترک شعر سنتی و شعر نو تبدیل کنم تا گونه ای از شعر پیشرو باشد. به این ترتیب، سه گلشن را توسعه دادم و نوغزل و همه ی ساختارهایی را که بالفعل و بالقوه در این قلمرو قرار می گرفتند، در قالب سه گلشن گنجاندم.
دو نمونه از شعر سه گلشن
(تاریخ سرایش سه گلشن نخست در دفتر مربوط، هفدهم فروردین 1390 ذکر شده و سه گلشن دوم، چند صفحه پس از آن و بدون ذکر تاریخ آمده است:)
سه گلشن نخست:
دعوت شدم به عشق
با نام او، ترانه، شکربار می کنم
باغ ترانه، کندوی اسرار می کنم
بسیار بار شد که غمم را نشانه رفت
من، جای دوستی، به غم اصرار می کنم
آورار وار شد دلم آوار وار شد
ناچار، خواهش از دلِ معمار می کنم
حالا که جان، بهانه ی بوسیدنش گرفت
جان را به این بهانه، گرفتار می کنم
"زین زینگ زینگ زینگ" کسی زنگ می زند
یار است یار؛ عاطفه، سرشار می کنم
دعوت شدم به عشق
دعوت شدم به عشق.
سه گلشن دوم:
درد دلی ست باز
با دلربای ناز
آن دلنواز عشق
آن عشق دلنواز
من هم تو را ندیده گرفتار گشته ام
جامی نخورده سرخوش دیدار گشته ام
دوری نکن ز من که نسوزانی ام به حُسن
در سوز اشتیاق تو، بیمار گشته ام
ای ناز نِیزه! برکه ی قلبم گرفته ای
سرگشته، بینِ برکه و نیزاز گشته ام
با دیگران نشستم و دل بی قرار شد
بر دوری از نگار، سزاوار گشته ام
شلّیک می کنی عطش و دوری از نگاه
بارانِ آتشینِ عطشبار گشته ام
چشمم در انتظار
تا بَر دهد بهار
وا شو شکفته شو
یکتای روزگار!
محمدعلی رضاپور (مهدی)
نظر شما بزرگواران؟