يکشنبه ۴ آذر
چهارشنبه سوزی
ارسال شده توسط احسان فلاح رمضانی در تاریخ : سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۳۸
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۳۳ | نظرات : ۱۴
|
|
چهارشنبه سوری ربطی به آيين زرتشتی ندارد
در گاهشماری زرتشتی، «هفته» موضوعيت ندارد. به تعبيری صريحتر، در گاهشماریهای بومی ايرانی؛ هفته وجود داشت، اما در تقويم مذهبیِ زرتشتی، هفته وجود نداشته و ندارد و اگر بخواهيم دقيقتر بنگريم، ورود «هفته» به تقويمهای ايرانی در اثر نفوذ فرهنگ سامی (عربی-عبرانی) به فرهنگ ايران بود.[1] فی الواقع، در آيين زرتشتی چيزی به نام چهارشنبه وجود ندارد، و بالتبع، چهارشنبه سوری نيز در اين آيين وجود ندارد. خانم دکتر کتایون مزداپور از محققان صاحبنام زرتشتی مینويسند: «خیلی از آنها (جشنها و آیینها) هرگز زرتشتی نبوده اند، مثل چهارشنبه سوری.»[2]
موبد موبدان ايران، جهانگير اوشيدری مینويسد: «شک نیست که افتادن این آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبه سال، پس از اسلام است، چه، ایرانیان باستان شنبه و آدینه نداشتند. چون روز چهارشنبه نزد اعراب روز شوم و نحسی بود لذا برای رفع نحسی اقداماتی میکردند. بنابراین چهارشنبه سوری جزو جشنهای ایران باستان نیست.»[3]
همچنين دکتر کورش نیکنام، موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران میداند: «در گاهشماری زرتشتیان اصلاً هفته وجود ندارد. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبهای را جشن بگیریم (چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد.»[4] در تكمله سخن موبد نيكنام بايد به عرض برسانيم كه هرچند در بين عرب، چهارشنبه (يوم الاربعاء) نحس شمرده میشد،[5] ليكن در قرآن و روايات صحيح، نحس بودنِ چهارشنبه مورد تأييد نيست (چون در عقائد اسلامی، هيچ روزی ذاتاً نحس نيست) ولذا جشنی با عنوانِ چهارشنبه سوری و مشابه اين در منابع اسلامی وجود ندارد (بلكه اين رسم و رسومات احمقانه مربوط به عرب عصر جاهلی بوده است كه برخلاف تعاليم اسلامی، تا ساليان دراز ادامه پيدا كرد). حتی آقا جمال خوانساری در كتاب «كلثوم ننه» (كتابی طنز در نقد باورهای خرافی)، به صراحت، چهارشنبه سوری را مربوط به تقويم عربی و در آخرين چهارشنبه ماه صفر میداند كه بسياری از مردم آن را ايرانيزه كرده و با درهم آميختن خرافات، آن را جشن میگيرند.[6]
- چالش !
روشن است كه اين جشن، ربطی به زرتشتيان ندارد، و انتساب آن به ايران باستان ابداً صريح نيست. چهارشنبه سوری (يوم الاربعاء) مربوط به عرب عصر جاهليت بوده است، و يا در بهترين حالت، تركيبی از سنتهای بومی ايرانی و سنتهای عرب عصر جاهلی است. پس چرا عدهای با همه وجود میكوشند كه اين سنت ناموزون و بیمحتوا را زنده نگه دارند؟ آن همه عربده كشی، ايجاد فضای تنشزا، مردم آزاری و ايجاد صداهای مهيب و دلخراش، خرد شدن شيشهها ناشی از موج انفجار، تلفات يا زخمی شدن نيروی انسانی كه فضا را به بدترين شكل برای شهروندان ناامن میكند،[7] آيا اينها چيزی جز نابخردی است؟ چرا عدهای به خاطر شادیِ چند ساعته (آن هم از نوع نشاط كاذب)، حاضر میشوند به هر ذلت و حماقتی تن دهند و آسايش را از ديگران سلب كنند ؟ آيا ساديسم، مصداقی غير از اين دارد؟ آيا اين جشن كذايی، توهين به هويت مردم ايران نيست؟
عجيبتر اينكه باستانگرايان افراطی كه رسماً با اسلام (به علت عربی بودن كتابِ مقدس آن) مخالفت میكنند، و بر اساس منش نژادپرستانهی خود، معتقد به حذف «هرگونه پيوند با عرب» هستند، در اين موضع، كاملاً خود را به «نفهميدن» و «نديدن» و «نشنيدن» زدهاند. چون باستانگرايان به خاطر اهداف سياسی، حاضرند هويتِ مورد ادعای خود را لگدمال كنند!
پینوشت:
[1]. مری بويس، زرتشتيان، باورها و آداب دينی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 99
[2]. مجلهی هفت آسمان، بهار ۱۳۸۴، شماره ۲۵، صفحه ۱۸
[3]. جهانگير اوشيدری، دانشنامه مزدَیَسنا، تهران: نشر مركز، 1389، ص ۳۳۳، ذیل عنوان «سوری»
[4]. بی بی سی فارسی، چهارشنبه سوری، جشنی در استقبال از نوروز، 15 مارس 2009، 25 اسفند 1387
[5]. ابن كثير الدمشقی، البداية و النهاية، بيروت: دار الفكر، 1986، ج 1 ص 128
[6]. كلثوم ننه، باب هشتم، (در بيان سازها و افعال آنها)، ص 42
[7]. روزنامه مردم سالاری، سنت چهارشنبه سوری به چهارشنبه ستيزی مبدل گرديده، نويسنده مقاله: ناصر توسلی نيکخو، شماره 3155، تاريخ 1391/12/22، همچنين بنگريد به جام جم آنلاین، 23 اسفند 1389.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۳۱۱۵ در تاریخ سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۳۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید