بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه ی انواع حشو
حشو متوسط
حشوی است که بر زیبایی سخن چیزی نیفزاید، امّا آوردنِ آن عیب محسوب نشود؛ مانند عبارت «ای سرو گلاندام» در این بیت:
با چنین شکل و شمایل که تو داری باشد
همه کس را به تو ای سروِ گلاندام طمع
حشو قبیح
در این نوع حشو، دو کلمه در کنار هم ذکر میشوند که یکی دقیقاً هممعنای دیگری است. مثل کلمه نهان و مستتر در بیت زیر:
از بس که بارِ منّتِ تو برتنم نشست
در زیرِ منّتِ تو نهان و مُسَتَترم
نوع دیگری از حشو قبیح آن است که دو واژه درکنار یکدیگر به کار میروند که هممعنی نیستند؛ امّا معنی یکی از دیگری استنباط میشود. مانند عبارت ساعد دست در بیت زیر که از کلمه ساعد، معنای دست دریافت میشود.
گفتم هوسِ ساعدِ دستش نکنم
اکنون که به گردنم درآمد چه کنم
نکته :
حشو در میان آثار مترجمان بیشتر به چشم میخورد. گاه یک کلمه از زبان مبدأ را با دو کلمه از زبان مقصد جایگزین میکنند تا کلامشان رساتر شود. این امر از نظر سبکشناسی متن را دچار اشکال میکند. مثلاً در بسیاری از موارد، کلماتی مانند به عنوان، انجام، امر، کار، چیز، مسأله، موضوع، نحوه و ... در متن، مفهوم عام و کلی دارند و وجودشان غیر ضروری است و فهم جمله را دشوار میکند. در مثال زیر به کلماتی که در قلاب آورده شده دقت کنید. میتوان آنها را حذف کرد، بدون اینکه به معنا خللی وارد شود.
✔️شرط اساسی در [مسأله] آموزش [امر] تداوم و تمرین است. [کار] تدریس کاری دشوار و شامل فعالیتهایی هدفمند است.
نکته:
با آن که به کاربردن حشو قبیح در متون پسندیده نیست؛ اما باید توجه داشت که در متون کلاسیک فارسی گاه به ضرورت وزن و قافیه و ایجاد تأکید در متن کاربرد داشته است.
ادامه دارد...