بنام يكتاي بي همتا
بر آن شدم مكتوب نمايم رحمت جاريش را (هر چند عاجزيم از شمارش كه رقم هم در وصف داده هايش شرمسار است) به پاس شكرانه نعمتش كه حاصل خواهد شد وجود را بسي آرامشي وصف ناپذير...
هستي را بسي انرژيهايست نهفته...
برترين راه كسب انرژي نيك، يادآور نمودن بر نفس خويش است و اداي شكرانه او...
بخوان به نام او كه داده هايش نعمت است و نداده هايش حكمت...
يادآور جان را كه همه اوست و توان نفس كشيدن هم از اوست...
ياد آور ديدگانتان را كه عنايت نمود بر ديدن كه چون او توان داد قادر گشتي كه اين نيز بر تو ثابت گشته آنانكه ديدگانشان نابيناست محروم مانده اند از اين موهبت هر چند محرومان را موهبتهايي ديگر است...
يادآور نيوشيدن را كه اسماع دلنواز كائنات را خواهي شنيد كه وجود را سرشار خواهد نمود بر آرامش...
يادآور نما و بشمار كه اين شمارش را خود نيز دريافتهاييست بيشمار بر انرژي نهان در كائنات...
بشمار هر آنچه را كه توان شمارش در توست، كه اينچنين دريافت خواهي نمود انرژيهاي نهان نيك را...