بسم الله الرّحمن الرّحیم
نکته: خوانش درست یک مصراع، تمام کاری ست که باید برای تقطیع هجایی و سپس رکن بندی انجام دهید.
در مبحث قبلی نکته فوق گفته شد. درست خواندن شعر منوط به دانستن قواعد و اختیارات و ضرورات تقطیع است که طی این جستار و مطالب بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
نکته مهم این است که استفاده از این موارد برای شاعر حالت انتخابی و اختیاری دارد. اما مخاطب چنین اختیاری نداشته و باید بر اساس وزن شعر، کاربردهای شاعر را شناسایی نموده و شعرش را درست بخواند!
- در هر جای مصراع اگر هجای پایانی یک واژه، کوتاه باشد، می توان آن را به صورت اشباع شده خواند و هجای بلند در نظر گرفت: مثال:
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
هجای «نه» آخرین هجای در واژه «پیمانه» است. بنابراین برای رسیدن به وزن صحیح، آن را به صورت اشباع شده می خوانیم و هجایی بلند در نظر می گیریم:
کِ مَن دَر تَر کِ پِی ما نی* دِ لی پِی ما(ن) شِ کَن دا رَم
*در املای عروضی، چنانچه هجای کوتاهی به ضرورت وزن بلند خوانده شود، آن را به صورت هجای بلند می نویسیم. به همین دلیل هجای «نه» به صورت «نی» نگاشته شد.
- در هر صورت آخرین هجای هر مصراع، یک هجای بلند محسوب می شود. به مثال های زیر توجه کنید:
-گرفتم باده با چنگ و چغانه
گِ رِف تَم با دِ با چَن گو چَ غا نی
در مصراع فوق که بر وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن است، هم هجای کوتاه «گُ» در «چنگ و» اشباع گردیده و در املای عروضی به صورت «گو» می نویسیم، هم هجای «نه» در چغانه هجای پایانی مصراع قرار گرفته و الزاماً به صورت اشباع شده خوانده و هجای بلند در نظر میگیریم. بنابراین در املای عروضی به صورت «نی» نوشته می شود.
- ندیم و مطرب و ساقی همه اوست
نَ دی مو مُط رِ بو سا قی هَ می او(ست)
ن - - - ن - - - ن - -
در این مصراع نیز که بر همان وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن است، علاوه بر اینکه به ضرورت وزن با اشباع هجای کوتاه مواجه هستیم، هجای پایانی مصراع، «اوست» است که در حالت عادی یک هجای کشیده محسوب می شود؛ اما چون در پایان مصراع است صرفاً یک هجای بلند در نظر می گیریم و دو واج «ست» را محسوب نمی کنیم.
مثالی دیگر:
سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت
سی نِ ءَز ءا تَ شِ دِل دَر غَ مِ جا نا نِ بِ سو(خت)
- ن - - ن ن - - ن ن - - ن ن -
باز هم مشاهده می شود که هجای «سوخت» به عنوان هجای پایانی فقط و فقط یک هجای بلند محسوب شده و دو واج «خت» را محسوب نمی کنیم.
- حذف همزه صامت:
در مطالب ابتدایی آموزش وزن گفته شد که هر واژه ای که با «الف» آغاز می شود، ابتدای آن یک همزه صامت در تقدیر دارد. برای مثال واژه «انبُر» در حقیقت اینگونه است: ءَنبر
در بسیاری از موارد همزه صامت ابتدای واژه حذف می شود.مثال:
کمر کوه کم است از کمر مور این جا
کَ مَ ری کوه کَ مَس تَز کَ مَ ری مو رین جا
ن ن - - ن ن - - ن ن - - - -
در مصراع فوق سه واژه «است ، از ، این» دارای همزه صامت در ابتدا هستند. بنابراین می توانیم آن را حذف نموده و به صورت فوق تقطیع نماییم. اگر چنین حذفی اتفاق نیفتد، شعر از وزن خارج شده به شکل زیر می شود:
کَ مَ ری کوه کَم ءَست ءَز کَ مَ ری مور ءین جا
ن ن - - ن - - ن - ن ن - - ن - -
مثال: یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست
یا رَ بین شَم عِ دِ لَف روز زِ کا شا نِ یِ کی(ست)
- ن - - ن ن - - ن ن - - ن ن -
«این و افروز» دارای همزه صامت در ابتدای خود هستند و طبق قاعده می توانیم آن را حذف کنیم.
تمرین:
مصراع های زیر را بر اساس مباحث فوق تقطیع هجایی نموده و تقطیع نمادین آن را درج نمایید:
- زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست
- زنهار از آن عبارتِ شیرینِ دلفریب
- این مطرب از کجاست که سازِ عراق ساخت
- خوش آمد گُل، وز آن خوشتر نباشد
- بعد از این رویِ من و آینهی وصفِ جمال
- پیش از اینَت بیش از این اندیشهی عُشّاق بود
- دور باد آفتِ دورِ فلک از جان و تَنَش
مثال:
بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش
بِ بُر دَز مَن قَ را رو طا قَ تو هو(ش)
ن - - - ن - - - ن - -
دقت شود که به جای U از «ن» بهره گرفتیم. همچنین به نحوه املای عروضی هر سه حالت درسنامه دقت بفرمایید.
ممنونیم.. اینبار هم خوب و گیرا توضیح داده بودید..
اجرتان با خداوند متعال
در پناه خدای مهربان باشید