بسم الله الرّحمن الرّحیم
در این مطلب با آرایه ی «حسن تعلیل» آشنا می شویم.
هر معلولی(پدیده) علتی واقعی دارد. این علت می تواند علمی ، طبیعی یا منطقی باشد.
برای مثال پدیده آتشفشان را در نظر بگیرید. جمع شدن انرژی های لایه های زیرین زمین و جابجایی این لایه ها، باعث نشت مواد مذاب به سطح بالایی پوسته ی زمین می شود و این پدیده را سبب می شود. این علت، علتی کاملاً طبیعی است. حال اگر شاعر دلیل آتشفشان را فوران گدازه های عشق از دل بداند، از حسن تعلیل بهره برده است.
علتی که شاعر از آن بهره می برد باید آنقدر ظریف و لطیف باشد که مخاطب با جان و دل آن را بپذیرد.
اگر شاعر دلیل آتشفشان را «غذا خوردن یک لاکپشت» بداند، دیگر حسن تعلیل نیست. چون میان این دو هیچ رابطه ای وجود ندارد.
حسن تعلیل گاهی کاملاً آشکار است و گاهی دریافتن آن کمی مشکل. به مثال زیر عنایت کنید:
دانی که چرا خانه حق گشته سیهپوش
زیرا که خدای تو عزادار حسین است
«مرحوم ژولیده نیشابوری» در این بیت دلیل انداختن پارچه سیاه روی کعبه را عزاداری خداوند برای امام حسین(ع) می داند. از آنجایی که این حسن تعلیل در قالب پرسش و پاسخ بیان شده است، کاملاً آشکار است.
حال به این مثال توجه نمایید:
رسمِ بد عهدیِ ایام چو دید ابرِ بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
حضرت حافظ(علیه الرحمه) در ابتدا باران را گریه ی ابر بهار در نظر می گیرد. حال علت باران را «رسمِ بد عهدی ایام» می پندارد. بنابراین در اینجا حسن تعلیل به آشکاری حالت قبلی نیست.
نمونه ای از حسن تعلیل در شعر سپید(تکه ای از شعر عاشورایی اثر استاد سید علی موسوی گرمارودی) را هم با هم بخوانیم:
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
و آب را
که مَهرِ مادر توست
خون تو شرف را سرخگون کرده است
شفق، آینهدار نجابتت،
و فلق، محرابی
که تو در آن
نماز صبح شهادت گزاردهای
شاعر در اینجا دلیل ایستاده بودن درختان را چنین می داند که به احترام سیدالشهدا(ع) قیام کرده اند.
آرایه جذابی بود..
استفاده بردیم..
سپاس برای زحمتی که میکشید
در پناه خدای عاقلان باشید. .