درودی دیگر
در ادبیات در بحث تاثیر و تاثرات اشعار از یکدیگر، اصطلاحی داریم به اسم (توارد).
در (توارد) که خیلی به ندرت اتفاق میوفته، دو شاعر بدون اینکه از شعر هم خبر داشته باشن، در دو زمان یا دو مکان متفاوت، مصرع یا بیتی رو می سرایند که دقیقاً یکی ست، و این اتفاق اگرچه نادره ولی احتمالش صفر نیست، چون به هرحال زبان شامل واژه های مشترکه و ممکنه دو احساس یا اندیشه چنان به هم نزدیک باشن که ذهن، واژه های یکسانی رو برای بیان اون احساس یا اندیشه فراخوانی کنه.
در علم هم حتی چنین اتفاقی ممکنه بیوفته که مثال معروفش همون نظریه ی انتخاب طبیعی چارلز داروین و آلفرد والاس رو میتونیم عنوان کنیم.
و البته اینها در صورتیه که هر دو مدعی با شواهد و مستندات کافی بتونن ادعای خودشون رو ثابت کنن و شواهد و استنادات هر دو قابل قبول باشه.
در صورتی که مستنداتی پیدا بشه که بیت مورد اشاره، از نظر زمانی قبل از شما سروده شده، احتمال توارد هست(بصورت خوشبینانه و لااقل توسط خود شما و کسانی که به شما اعتماد دارن)، ولی از نظر عمومی معمولاً قابل پذیرش نیست،
ولی اگر از نظر زمانی، تقدم با شما باشه، افکار عمومی به نفع شماست و البته باز هم طرف مقابل میتواند ادعای توارد کند.
علت اینکه به اون کتاب اشاره کردم تحقیق از نظر تقدم و تاخر زمانی بود.
بنظرم اون کتاب رو پیدا کنید و بررسی و تحقیق کنید.
کتاب (ز مهر افروخته) نوشته ی : سیدعلی تهرانی.
چون اگه بیت مورد اشاره ی شما در اون کتاب باشه، چه شاعرش رو مولوی نوشته باشه، چه شاعر دیگری، و چه شاعرش گمنام باشه، در هرحال، سال نگارش کتاب، تقدم و تاخر زمانی رو نشون میده و میتونه به کشف حقیقت کمک کنه.
موسی خطاب به خداوند در کوه طور:
اَرَنی ( خود را به من نشان بده)
خداوند:
لن ترانی ( هرگز مرا نخواهی دید)
برداشت سعدی:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب "لن ترانی"
برداشت حافظ:
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"
برداشت مولانا:
ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی
،
سه بیت، سه نگاه، سه برداشت
مثل سعدی، عاقلانه
مثل حافظ، عاشقانه
مثل مولانا، عارفانه