حکایتی زیبا از شعر حافظ
گویند روزی ناصر الدین شاه ؛ تمام ادیبان را جمع کرد و خطتب به ایشان گفت : تمام اشعارحافظ را خوانده و فهمیدهام اما معنای این بیت را نفهمیدهام که درغزلی گفته است :
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
اگر این بلبل خوش بوده ؛ پس چرا نالههای زار داشته ؟!
شُعَرا و اُدَبای فراوانی آمدند و هرکس از ظنّ خود توضیحاتی داد؛ اما پاسخ هیچیک از ایشان شاه را راضی نکرد.
بنابراین نامهای برای شاعر بزرگ معاصر خود ، وصال شیرازی نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را از وصال شیرازی جویا شد.
نامه زمانی بدست وصال شیرازی رسید که او عزادار فرزندش بود.
وصال شیرازی ، نامه ی ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه می کند و برای کشف معنای حقیقی این ابیات، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا که روح حروف و کلماتست میکند وغزلی برهمان وزن و قافیه میسراید و در میابد که عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروفِ حضرات علی، حسن، حسین علیهم السلام مطابقت دارد، چرا که بلبلی به ابجد میشود 74، برگ 222، گلی 60، جمع اینها: 356 همچنین: علی هم به ابجد110، حسن117، حسین128، جمع 356 به عبارتی حافظ خواسته به استعاره در آن زمانیکه شیعه درخفا بوده این حقیقت را بیان کند.
لذا زنده یاد وصال شیرازی که عزادار فرزند خود نیز بوده است ؛ پاسخ پادشاه را بازبان شعر به این صورت بیان می کند :
صاحبا درحالتی کین بنده را غم یار داشت.
یادم آمد کز سؤالی آن جناب اظهار داشت
درخصوص شعر حافظ گرچه پرسیدی زمن
بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت
فکرها بسیارکردم هیچ مفهومم نشد
چونکه شعرش درمیان، راز نهان بسیار داشت
نیمه شب غواص گشتم درحروف ابجدی
تا ببینم این صدف چندين گهر در بار داشت
بلبلی برگ گلی شد سیصد و پنجاه و شش
باعلی و باحسین و باحسن معیار داشت
بلبلی باشد علی کزحسرت زین برگ و گل
دائما آه و فغان و ناله بسیار داشت
برگ گل سبز است دارد آن نشانی ازحسن
چونکه در وقت شهادت سبزی رخسار داشت
رنگ گل سرخ است دارد او نشانی از حسین
چونکه هنگام شهادت عارضی گلنار داشت
روز عاشورا حسین بن علی در کربلا
اصغر زار و ضعیف خویش در منقار داشت.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین یا قتیل العبرات
در نهایت اینکه :
🌹 عشقت رسد به فریاد گر تو به سانِ حافظ
قرآن زِبَر بخوانی در چارده روایت 🌹