جمعه ۲۳ آذر
حضرت فاطمه ( س )
ارسال شده توسط مریم اعتباری نسب در تاریخ : پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۵۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۲۹ | نظرات : ۰
|
|
حضرت فاطمه ( س )
• حضرت فاطمه ( علیها السلام ) در نزد مسلمانان برترین و والا مقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می باشد . این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگرچه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد میباشند.
در یکی از این گفتار ها( که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است )، رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند: فاطمه سرور زنان جهانیان است.
اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال زدنی می باشدو زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده زنان عصر خویش بوده است .
ولی علو مقام حضرت زهرا ( علیها السلام ) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی باشد و در تمامی اعصار جریان دارد .
لذا است که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در کلامی دیگر صراحتا فاطمه ( علیها السلام ) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می نمایند. اما نکته ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می شود و آن این است که اگر فاطمه ( علیها السلام ) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت ، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست ، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او ، از ارزش فوق العاده برخوردار می باشد .
چرا که آدمی با دقت و تامل در آن می تواند به عالی ترین رتبه های روحانی نائل گردد .
از روی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی یابیم که آیات متعددی در بیان شان و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می توان به آیه تطهیر ، آیه مباهله ، آیات آغازین سوره دهر ، سوره کوثر ، آیه اعطای حق ذی القربی و ... اشاره نمود که خود تاکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است.
این آیات با تکیه بر توفیق الهی ، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
نام ، القاب ، کنیه ها
نام مبارک آن حضرت ، فاطمه ( علیها السلام ) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا ، صدیقه ، طاهره ، مبارکه ، بتول ، راضیه ، مرضیه ، نیز ذکر شده است.
فاطمه ، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی آن است که: پیروان فاطمه( علیها السلام ) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکرانند.
زهرا به معنای درخشنده است ، و از امام ششم ، امام صادق ( علیه السلام ) روایت شده است که : ( چون دخت پیامبر در محرابش می ایستاد و مشغول عبادت می شد ، نورش برای اهل آسمان می درخشید ؛ همان طور که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد. )
صدیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود .
طاهره به معنای پاک و پاکیزه است ،
مبارکه به معنای باخیر و برکت است ،
بتول به معنای بریه و دور از نا پاکی است ،
راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی است
و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.
کنیه های فاطمه( علیها السلام ) نیز عبارت اند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه ، ام ابیها و ... می باشد .
ام ابیها به معنای مادر پدر می باشد و رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) دخترش را با این وضع می ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه ( علیها السلام ) بسان مادری برای رسول خدا بوده است.
تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حظور داشت و پس از وفات خدیجه ( سلام الله علیه ها ) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود ودر این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی نمود ، چه در جنگ ها که فاطمه بر جراحت های پدر مرهم می گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا بوده است.
ولادت حضرت فاطمه (س)
فاطمه ( علیها السلام ) در سال پنجم پس از بعثت( ۲ ) و در روز ۲۰ جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد.
چون به دنیا پا نهاد ، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت : شهادت می دهم که به جز خدا ، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم ( دو فرزندم ) سرور نوادگان می باشند .
اکثر مفسران شیعی و عده ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی ، آیه آغازین سوره ی کوثر را به فاطمه ( علیها السلام ) تطبیق نموده اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده اند . شایان ذکر است که آیه ی انتهایی این سوره نیز قرینه ی خوبی بر این مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می کند و می فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.
ازدواج و فرزندان
صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت .نقل است که عده ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کرداند .
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خدا است . بنا بر آنچه که انس ابن مالک نقل نموده است که عده ای دیگر از نامداران مهاجرین برای خواستگاری فاطمه ( سلام الله علیه ها ) به نزد پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رفتند و گفتند حاضرین برای این وصلت مهر سنگینی تقبل نماییم .
رسول خدا همچنان مساله را به نظر خداوند موکول می نمود تا سر انجام جبرئیل بر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نازل شد و گفت : ( ای محمد ! خدا بر تو سلام می رساند و می فرماید فاطمه را به عقد علی در آور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است .)
امام علی ( علیه السلام ) نیز از خواستگاران فاطمه ( علیه السلام ) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید ، به امر الاهی با این وصلت موافقت نمود .
در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود : اگر علی نبود فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد .
حضرت فاطمه ( علیه السلام ) با مهری اندک ( بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود ) به خانه امام علی ( علیه السلام ) قدم گذارد . (۳)
ثمره این ازدواج مبارک ، ه فرزند به نام های حسن ، حسین ، ام الکلسوم، زینب و محسن (( که در جریان وقایع پس از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) سقد شد )) ، بود .
امام حسین و امام حسن ( علیه السلام ) از امامان ۱۲ گانه می باشد که در دامان چنین مادری تربیت یافته اند و ۹ امام دیگر ( به غیر از امام علی ( علیه السلام ) و امام حسن ( علیه السلام )) از ذریه امام حسین ( علیه السلام ) می باشند و بدین ترتیب واز طریق فاطمه ( علیه السلام ) به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) منتسب می گردند و ذریه ایشان به شمار می روند . ( ۴ ) وبه خاطر منسوب بودن ائمه اطهارین ( به غیر از امیر المومنین علیه السلام ) به آن حضرت ، فاطمه ( علیها السلام ) را ( ام الائمه ) به معنای مادر امامان گویند .
زینب سلام الله علیها که بزرگ ترین دختر فاطمه علیه السلام به شمار می آید ، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود ، او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین( علیه السلام ) ، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود که پایه های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بار ها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکت های گسترده ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت .
آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری ( علیها السلام ) بدست می آید، آن است که در سخت ترین شرایط و طاقت فرسا ترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خویش را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت .
ام کلثوم نیست که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود ، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب ( سلام الله علیه ها ) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.
فاطمه ( س ) در خانه
فاطمه ( علیها السلام ) با آن همه فضیلت ، همسری نیکو برای امیر مومنان بود . تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیها السلام ) به فاطمه ( علیها السلام ) می نگریست ، غم و اندوهش زودوده می شد .
فاطمه ( علیها السلام ) هیچگاه حتی اموری را که می پنداشت امام علی ( علیها السلام ) قادر به تدارک آنها نیست ، از او طلب نمی نمود . اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم ، نیکوست از امام علی ( علیه السلام ) بشنویم ؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه ای به فاطمه ( علیها السلام ) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می نماید و اورا از افتخارات خویش بر می شمارد و یا آن هنگام که می فرماید : ( به خدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود ، اورا وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم ؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نا فرمانی هم ننمود ).
عظمت و جایگاه حضرت فاطمه( س )
رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ، بار ها و بار ها فاطمه ( علیها السلام ) را ستود و از او تجلیل نمود .
درمواقع بسیاری می فرمود: پدرش به فدایش باد و گاه خم می شد و دست او را می بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می نمود ، فاطمه ( علیها السلام ) و به هنگام باز گشت به اولین محلی که وارد می شد ، خانه او بود .
عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده ای ، این کلام را نقل نموده اند که حضرت رسول می فرمود : فاطمه پاره تن من است هرکس اورا بیازارد مرا آزرده است . از طرفی دیگر ، قرآن کریم پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را از هر سخنی که منشا آن هوای نفسانی باشد ، به دور دانسته و صراحتا بیان می دارد که هرچه پیامبر می فرماید ، سخن وحی است . پس می توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه ( علیها السلام ) ، علتی ماورای روابط عاطفی ما بین پدر و فرزند دارد.
پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز خود به این مطلب اشاره می فرمود . گاه در جواب خرده گیران ، لب به سخن می گشود که خداوند مرا به این کار عمر نموده و یا می فرمود : من بوی بهشت را از او استشمام می کنم . اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه ی قرآن کریم قرار دهیم مشاهده می نماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را ازیت نمایند ، عذابی دردناک ذکر می کند و یا می فرماید کسانی که خدا و رسول را ازیت نمایند ، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می دارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده می نماید . پس به نیکی مشخص می شود که رضا و خوشنودی فاطمه( علیها السلام ) ، رضا و خوشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست .
به بیانی دقیق تر ، او مظهر رضا و غضب الهی است . چراکه نمی توان فرض نمود ، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه ( علیها السلام ) بیازارد و موجب آزردگی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود ، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت ، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد .
نکته ای دیگر که از قرار دادن این حدیث درکنار آیات قرآن کریم به دست می آید ان است که رضای فاطمه( علیها السلام ) ، تنها در مسیر حق بدست می آید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل می شود و در این عمر حتی ذره ای تمایلات نفسانی ویا انگیزه های احساسی موثر نیست . چراکه از مقام عدد الهی، به دور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی ویا عوامل احساسی موثر بر اراده اوست عقوبت نماید .
فاطمه زهرا (علیها السلام ) در نزد شیعیان اگرچه امام نیست ، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان ، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست ، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم تر از سایر ائمه طاهرین ( علیه السلام ) می باشد . اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه ( علیها السلام ) را درک کنیم و به گوشه ای از آن پی ببریم ، شایسته است به گفتار او در ختبه فدکیه بنگریم ؛ چه آنجا که استوا ترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می کند ، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می سازد و یا در مجالی که در آن خطبه ، امامت را شرح مختصری می دهد . جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریح احکام ، خود سندی محکم برای اقیانوس بی کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است . ( قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد ) .
از دیگر شواهدی که به آن وسیله می توان گوشه ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام ) را درک نمود ، مراجعه زنان و یا مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می باشد که در فراز های گوناگون تاریخ نقل شده است . همچنین استدلال های عمیق فقهی فاطمه ( علیها السلام ) در جریان فدک ( که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید ) به روشنی بر احاطه فاطمه ( علیها السلام ) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می نماید .
در بیان عصمت فاطمه ( علیها السلام ) و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا ، استدلال به آیه تطهیر ما را بی نیاز می کند .
فاطمه( س ) پس از پبامبر( ص )
با وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آلهو سلم ) ، فاطمه ( علیها السلام) غرق در سوگ و ماتم شد . از یک طرف نه تنها پدر او بلکه آخرین فرستاده خداوند و ممتاز ترین مخلوق او ، از میان بندگان به سوی خداوند ، بال سفر بسته بود . هم او که در وجود خویش برترین مکارم اخلاقی را جمع نموده و با وصف صاحب خلق عظیم ، توسط خداوند ستوده شده بود . هم او که با وفاتش باب وحی تشریعی بسته شد ؛ از طرفی دیگر حق وسیع او غصب گشته بود و بدین ترتیب دین از مجرای صحیح خود ، در حال انحراف بود . فاطمه (علیها السلام ) هیچگاه غم و اندوه خویش را در این زمینه کتمان نمی نمود . گاه بر مزار پیامبر حاضر می شد و به سوگواری می پرداخت و گاه تربت شهیدان احد و مزار حمزه عموی پیامبر را بر می گزید و درد دل خویش را در آنجا بازگو می نمود . حتی آن هنگام که زنان مدینه علت غم و اندوه خود را جویا شدند ، در جواب آنان صراحتا اعلام نمود که محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وسیع اوست . هنوز چیزی از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) نگذشته بود که سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) و ابلاغ فرمان الاحی توسط ایشان در روز غدیر، مبنی بر نصب امام علی (علیه السلام ) به عنوان حاکم و ولی مسلمین پس از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ، توسط عده ای نادیده گرفته شد و آنان در محلی به نام سقیفه جمع شدند و از میان خود فردی را به عنوان حاکم برگزیدند و شروع به جمع آوری بیعت از سایرین برای او نمودند . به همین منظور بود که عده ای از مسلمانان به نشانی اعتراض به غصب حکومت و نادیده گرفتن فرمان الهی در نصب امام علی ( علیه السلام ) به عنوان ولی و خاکم اسلامی پس از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در خانه فاطمه ( علیها السلام ) جمع گشتند . هنگامی که ابوبکر منتخب سقیفه که تنها توسط حاضرین در سقیفه انتخاب شده بود ، از اجتماع آنان و عدم بیعت با وی مطلع شد ؛ عمر را روانه خانه فاطمه( علیها السلام ) نمود تا امام علی ( علیه السلام ) و سایرین را به زور برای بیعت در مسجد حاضر نماید . عمر نیز با عده ای به همراه پاره ای آتش، روانه خانه فاطمه( علیها السلام ) شد . هنگامی که بر در خانه حاضر شد ، فاطمه(علیها السلام ) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جویا شد . عمر علت را حاضر نمودن امام علی (علیه السلام ) و دیگران در مسجد برای بیعت با ابوبکر عنوان نمود ، فاطمه( علیها السلام ) آنان را از دین امر منع نمود و آنان را مورد توبیخ قرارداد . در نتیجه عده ای از همراهیان او متفرق گشتند . اما در این هنگام او که از عدم خروج معترضین آگاه یافت ، تهدید نمود در صورتی که امام علی ( علیه السلام ) و سایرین برای بیعت از خانه خارج نشوند ، خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید .
و این درحالی بود که می دانست حضرت فاطمه ( علیه السلام ) در خانه حضور دارد . در این موقع عده ای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفت اند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد . اما همچنان امیرالمومنان فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند . بدین ترتیب عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزم های گرد آوری شده وپاره آتشی که با خود همراه داشت ، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عده ای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و امام علی را به زور وبا اکراه به مسجد کشان کشان بردند در حین این عمل ، فاطمه ( علیها السلام ) بسیار صدمه دید و لطمات فراوانی را تحمل کرد ولی باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظیفه و تکلیف الهی خویش در دفاع از ولی زمان و امام خود به مسجد آمد.
عمر و ابوبکر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهی و نزول عذاب بر حذر داشت . اما آنان اعمال خویش را ادامه دادند .
بیماری فاطمه(س)
سر انجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانه اش و وقایع پس از آن وارد گشته بود ، بیمار گشت ودر بستر بیماری افتاد . گاه به زحمت از بستر بر می خواست و کار های خانه را انجام می داد و گاه به سختی وبا همراهی اطفال کوچکش ، خود را کنار تربت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ویا کنار مزار حمزه عموی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و دیگر شهدای احد حاضر می گشت و غم و اندوه خود را بازگو می نمود . در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری او آگاهی یافته بودند ، جهت ایادت به دیدارش آمدند.
فاطمه ( علیها السلام ) در این دیدار بار دیگر اعتراض و نا رضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به نا حق از آن خویش نموده بودند اعلام نمود و از آنان و عده ای که در مقابل آن سکونت نموده بودند ، علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی در باره وصایت امام علی ( علیه السلام ) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد . همچنین برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد ، خاطر نشان نمود .
در چنین روز هایی بود که ابابکر و عمر به ایادت حضرت آمدند هر چند در ابتدا فاطمه( علیها السلام ) از آنان روی گردان بود و به آنان اذن عیادت نمی داد ، اما سر انجام آنان بر بستر فاطمه (علیها السلام ) حاضر گشتند .
فاطمه ( علیها السلام ) در این هنگام ، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) را که فرموده بود : ( هرکس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هرکه اورا راضی نماید مرا راضی نموده ) ، به آنان یاد آوری نمود . ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را تائید نمودند . سر انجام فاطمه ( علیها السلام ) ، خدا و ملائکه را شاهد گرفت و فرمود : ( شما من را به غضب آوردید و هرگز مرا راضی ننمودی ؛ در نزد پیامبر ، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود ) .
وصیت ، شهادت و تدفین
در ایام بیماری ، فاطمه ( علیها السلام ) روزی امام علی ( علیه السلام ) را فرا خواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش ، فاطمه ( علیها السلام ) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشته اند ، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند .
سر انجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید . فاطمه ( علیها السلام ) آب طلب نموده و به وسیله ی آن بدن مطهر خویش را شست و شو داد و غسل نمود . سپس جامه ای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچه ای سفید به روی خود کشید : چیزی نگذشت که دخت پیامبر ، ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان ، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید ؛ در حالی که از عمر مبارکش بنا بر مشهور ، ۱۸ سال بیشتر نمی گذشت و بنابر مشهور تنها ۹۵ روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود . فاطمه ( علیها السلام ) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنابر گفته معتبرترین کتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان ، از ابابکر و عمر خشمگین بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت ؛ و طبیعی است که دیگر حتی تآسف ابی بکر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (صلی الله علیه و آله و سلم ) سودی نخواهد بخشید .
مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه() ، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه ( سلام الله علیها) بودند ؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (سلام الله علیها ) به تاخیر افتاده است . لذا مردم پراکنده شدند هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت ، امام علی (علیه السلام ) بنابر وصیت فاطمه ( علیها السلام) و بدور از حضور افراد ، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود .
هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد ، به امام حسن و امام حسین ( علیهما السلام ) ( در حالی که در زمان شهادت مادر هردو کودک بودند .) امر فرمود : تا عده ای از صحابه راستین رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که البته مورد رضایت فاطمه ( سلام الله علیها ) بود ، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند .
( و اینان از ۷ نفر تجاوز نمی کردند ) .
پس از حضور آنان، امیر المومنان بر فاطمه ( علیها السلام ) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه می نمودند به تدفین فاطمه ( علیها السلام ) پرداخت هنگامی که تدفین فاطمه (علیها السلام ) به پایان رسید ، رو به سمت مزار رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نمود و گفت : (( سلام بر تو ای رسول خدا ، از جانب من و از دخترت ؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسول خدا ، صبر و شکیبایی ام از فراق حبیبه ات کم شده ، خود داریم در فراق او از بین رفت ... ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم ... بزودی دخترت ، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند سر گذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته ...)) امروزه پس از گذشت سالیان متمادی همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفی است و کسی از محل آن آگاه نیست مسلمانان و به خصوص شیعیان در انتظار ظهور امام مهدی( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بزرگ ترین منجی الهی و یازدهمین فرزند از نسل فاطمه ( علیها السلام ) در میان ائمه می باشد تا او مزار مخفی شده مادر خویش را بر جهانیان آشکار سازد و به ظلم بی عدالتی در سراسر گیتی پایان دهد.
منابع
سوره کوثر _ احزاب آیه ۲۱ _ بیت الاحزان ص ۲۰ _ بحار الانوار کتاب العلم _ علل الشرایع
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۰۸۳۱ در تاریخ پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۵۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید