شنبه ۳ آذر
نگاشتی در باب شعر2
ارسال شده توسط سیده نسترن طالب زاده در تاریخ : جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۹ ۲۳:۵۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۹۶ | نظرات : ۰
|
|
تعقید و کمپلکسهای مفهومی و تصویری در شعر "تکرار تاریخیم" ،فضای شعر را از مضامین عرفانی ،جامعه شناختی و فلسفی پر می کند .
معناگریزی مدرنیته و تئوریهای نسبی گرا لزوم معنی را در ابیات شعر نفی میکند .از لحاظ پزیتوئیستی ،جنبشی متافیزیکی به سلسله ی معنایی شعر مشروعیت میبخشد، و تصویر غایی شعر را از دید خوانشگر با برازشی غیرتیپیک و قابل لمس به پست مدرن میکشاند.
شاعر این شعر،چنان مینماید که تاویلهای تاریخی را لزومیت شاعر میداند ،و هماره سعی میکند شتابزدگی جهان پسامدرن را با فرم ناخوداگاه تغزل بیامیزد .فردیت سراینده در نگاهی به آثار ایشان مبذول شده به جمع است.
فروپاشی منیت در حین سرایش،نه تنها پاسخی به آفاق اومانیستی اندیشه های شاعرست ،تمایل وی به ما شدن ،در فراسوی ماتریکسهای انفرادی و انفعالی قرن پیش رو ،قابل ارزش گذاریست.فخامت زبانی شعر نشات گرفته از بن مایه ای ادبی،ادراکی درونی و شخصی از اشعار مخاطبینش و فراتر رفتن از فانتزیهای گویش زده ی موزون سرایی امروز است .
این شعر از نگاه شخصی من ،سرشار از انقلابات ذهنی است ،سرشار از رسالت تحقق پذیر کردن آرزوهای بشر، که آمیخته به الزامات اخلاقی شاعر در فراسوی خواستگاه های قهقرایی گام بر میدارد.شاعران عموما در مراحله ای از اثبات سبک و زبان شعری ،به شگردی روایی روی می آورند ،
که در شعر تکرار تاریخیم ،تقریر سراینده و تاکید وی بر زبان شعری خاصش به وضوح قابل رویتستـاین سروده کلاسیک است و در خوانشی چندباره ،الگوی روایی مدرن و پسامدرن را در ذهن متبادر میکند .مولفه های شعری اثر،مولفه های پست مدرن است و ورای پلی فونی نهان در برخی اشعار سراینده ی گرامی ،شاعر خود را روایت میکند ،
آغاز رومانتیک و شگرد بدعت گذاری روایی را به اجرا میبرد ،اثر را از دور باطل مورد انتظار بیرون میکشد و البته جهان را با زبانی استعاری به سخره میگیرد.
تک گویی عاشقانه ی سراینده در آغاز اثر به ندایی جمعی و بشری تبدیل میشود ،در ساحت عمودی واژگان به سوی پیکره بندی غنی دیرینه گرا و همزمان نو ،جهت گیری میکند و در پایان بندی اشاره ای به تحولات و تبادلات شتابنده ی عصر امروز دارد..اطوارگرایی و سبک گزینی آرمانی شاعر در این اثر مانند سایر اثار وی،طبیعت قطعیت اندیش او را در تقابل با تجارب عقلانی و شک برانگیز ،به گونه ای صناعی و فنی روایت میکند و شاعر دگرگونی مقاومت ناپذیر جهان را با آهنگی مقتدرانه در شعر میریزد .
با مخاطب به اشتراک احساس میپردازد ،پیرنگ سنتی خود را بر بن مایه ی منطقی بیان میدارد و بدون توجه به پلاتهای پی در پی شعر، - عامدانه و در نگاه خوانشگر - ضرب آهنگ آشکاری را برای نشان دادن مرگ مولف ایجاد میکند.
مخاطبِ جناب شفیعی در واقع ،فضای گفتمان غربیست سرشار از کنشها و واکنشها..
سازه های شعری ،سیاسی گرایی و درک عمیق سرایندان از رموز تاریخی را ابراز میکند .معانی غیرقطعی در بزنگاههایی به ابهام میرود و تجربه ی مولف با مخاطب پیوند میخورد .
پژواک شعر در تقاطع ارجاعات هوشمندانه شایان توجه است .خیزش خلاق او در مداومت بر برون افکنی فهم تازه ی خود و مکنونات ضمیر مخاطب و خواننده و نگاه تفهمی وی که آمیخته با هنر و ادب است ،در واقع به قلم راوی قدرت ستایشگری میبخشد .در ادامه مطابق با اکثر آثار مدرن ، میتوان اینگونه نیز نگاشت که سوژه ی شعر به نظر در حال شکلگیری مداوم است،لذا سوژه در درون فرایندهای پیشاسوبژکتیو قرار میگیرد و فاصله ی سوبژه و ابژه را میتوان در هم شکسته تصور کرد...
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۰۵۸۳ در تاریخ جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۹ ۲۳:۵۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید