کره ی زمین از سیاره ی مریخ همچون یک نقطه به نظر می رسد.
کره ی زمین را داریم و از دید سومریان ۱۲ سیاره ی دیگر-که در ۲۰۰۶ کشف شد.
منظومه ی خورشیدی را داریم
و کهکشانِ راه شیری که در آن ۱۰۰ میلیارد ستاره همچون خورشید داریم.
بیشتر از ۱۰۰ میلیارد کهکشان داریم.
در سال ۱۶۰۰ میلادی
جوردانو برونو گفت:"فضا بی انتهاست!".
برای این سخن در میدان گل های رم او را آتش زدند.
خدا می گوید:"خلق الانسان فی کبد".
پاره ای مردمان آن را چنین معنا می کنند که انسان در "کبد"(رنج)آفریده شده است اما معنای دقیق کبد-با توجه به پیشرفت های علمی روز -"فضا" می شود،یعنی انسان در فضا آفریده شده است.
خدا می گوید"غیر از این کره ی زمین،۶ کره ی زیست پذیر همچون زمین داریم"(آیه ۱۲ سوره ی طلاق)
و گفته فرمانش در میان آن ها نیز فرود می آید.
یوستین گوردر در کتاب دنیای سوفی-در بخش واپسین کتاب-می گوید:"ما(یعنی کره ی زمین)غباری بیش نیستیم".
دوست من!
محمد گفت دانش دو نوع است:دانش پزشکی و دانش ادیان.
عبرایان یعنی قوم یهود-در تَلمود-می گویند:"خداترسی نزد روحانی نیست" تنها پیش دانشمند است.
برای اینکه خدایگون و خداشناس شویم،ستاره شناسی و زیست شناسی لازم است چون هر دو دانشیک و علمی هستند و داده هایشان هم تصویری و مشاهده پذیر و تکرار شونده است...
مردی به نام"اِشنباخ" گفت:"برای انسانی که شگفت زده ی خود نیست،معجزه ای وجود ندارد".
و راجر بیکن هم گفت:"بهترین موضوع برای مطالعه ی انسان،خود انسان است".
ا.بامداد گفت:"گر کفر است این یا حقیقت محض،انسان خداست"
بزرگترین معجزه،انسان است
و اگر می خواهی به سرگشتگی دچار شوی در آینه به خودت بنگر.کلی بنگر و چشمانت را عوض کن و با شگفتی بنگر.
خدا دور نیست،نزدیک است،خود تو اَستی!تو خود خدایی
-اگرچه خدایان خوب به نیروانا می رسند و خدایان بد به تناسخ و چرخه ی سامسارا.
کانت گفت:"دو چیز مرا به شگفتی وا می دارد و به اعجاب وا می دارد:آسمان بالای سرم و قانون اخلاقی که در دل و درون من جای دارد".
در کتاب جامعه ی سلیمان آمده است یا شاید امثال سلیمان بود که می گوید:"سه چیز مرا به شگفتی وا می دارد:پرواز عقاب در آسمان،حرکت مار بر روی زمین و زناشویی زن و مرد".
پس در جهانی که این همه بزرگ است و در فضا و کاینات و این هستیِ بی پایان،آیا مذهب-در معنیِ مبتذل و پیش پا افتاده اش-کاری می تواند انجام دهد؟هزاران فرقه و دسته و گروه؟
آیا به گونه ی تکراری،در نماز،زمین را ماچ کردن و سر فرو برون و کون بالا کردن به دردی می خورد؟
آیا خدا هنوز زنده است؟
خدا مرده است!
مقصود مرا دریاب.
منظورم از خدای راستین،خدایی است که پر از زنانگی و تازگی و شگفتی است.
نیچه گفت خدا مرده است.
او چیز دیگری منظورش بود.
منظورم این است که اگر خدا با دید شگفتی و تازگی و حکمت،درک نشود مرده است.
خدا ستمدیده ترین کس است !
تا کنون هیچ کسی چون خدا مورد سو استفاده قرار نگرفته است !
(برهنه در بارانِ دره ی کومای)
فخرالدین ساعدموچشی