سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مدار سوخته
        ارسال شده توسط

        شعله(مریم.هزارجریبی)

        در تاریخ : چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۱۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۶۰ | نظرات : ۳۰

        سلام
         
        من زنم،از دنده ی چپ تو برخواسته(😐)
         
        از تو بیزار و به تو عاشق.از تو ترسان و به تو پناه اورده.من شاعر دردم برخواسته از خاکستر جسدهای انبار شده ی تاریخ غیر انسانی انسان نما ها .من دست اویز سیاستهای شوم و کثیف.من پیامبر زجر کشیده ی گلهای سرخ .من شعله ی سوزان عشق و تنفر.و من یک زنم.مهربانویی که مهر ندیده مهربانی کرد.من اتش نهفته در خاکسترم که با نسیمی شعله ور میشوم .
         
        من همه نازم و تو همه نیاز .من مطلع شعرهای عاشقانه ام .من شاخه نبات غزلهای دلنشین ناگفته ام.من منم.
         
        امااینهارا ننوشتم تا جایگاه زن را درک کنید.اینهارا نوشتم تا جایگاه خودمان را بدانیم.اینکه هر کداممان برای خودمان شخصیتی هستیم حالا شخیص و غیر شخیصش با خودتان.
         
        اینکه برای انسان بودنمان احترام بگذاریم و همیشه به جرم زن بودن من و امسال من مجبور به پاسخگویی به شما نباشند.همیشه با گارد بسته مقابلتان نایستیم همیشه اماده خوردن ضربه از دستان مبارکتان نباشیم.
         
        من زنم و کاملا رفتارم به خودم مرتبط است.همانطور که رفتار شما به خودتان مربوط است.همینطور که خودتان را عقل کل میبینیدو فکر میکنید ناف اسمان سوراخ شده و شما برای هدایت خلق پا به عرصه زمین گذاشته اید.
         
        من خودم هدایت شده افریده شدم.برای دوستی امدم و نه برای دشمنی برای محبت امدم و نه برای کینه توزی .اگر قبول کنیم خدا روح خود را بر انسان دمید چطور این روح را میتوان بدون محبت تصور کرد.پس من و ما برای عشق ورزیدن خلق شدیم.ولی این عشق ورزیدن ربطی به عاشق شدن ندارد.ربطی به دلدادگی ندارد.
         
        من مینویسم میخوانم دوست میدارم و دوست داشته خواهم شد .ولی ارتباطش را با عشق درک نمیکنم و چرا همه قصد داریم یکی را به یکی وصل کنیم.
         
        درست است گفته اند
         
        ما برای وصل کردن امدین
         
        نی برای فصل کردن امدیم
         
        اما قرار نیست همه را به هم وصل کنیم.یک وقت سیمی اشتباه متصل شد و اتصالی کرد کل مدارات به هم ریخت.پس در انتخاب افرادی که میخواهید به هم وصل کنید دقت کنید.و حتی الامکان کسی را به کسی وصل نکنید.
         
        مطمین باشید دنیا اینگونه بی دخالت ما زیبا تر خواهد شد.و روابط دوستانه، عاشقانه، خواهرانه، برادرانه نیازی به مخفی کردن ندارند و هرکس میل به رفاقت و دوستی و شفقت کند لال نیست و زبان به سخن باز میکند.پس نیازی به پشتیبانی ما ندارند.
         
        زندگیتان پر عشق
         
        عشقتان جاویدان
         
        شعله
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۲۲۵ در تاریخ چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۱۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3