سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

دوشنبه ۱۵ بهمن

صفحه رسمی شاعر اصغر محمودی( مور )


اصغر محمودی( مور )

اصغر محمودی( مور )



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
جمعه ۱ فروردين ۱۳۵۹

برج تولد:

برج حوت

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۸

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۲۸۰
تا کنون 59 کاربر 133 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱


اشعار ارسال شده

قاب خالی شعری از اصغر محمودی( مور ) از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

دیگه جونی به تنم نیست یه کویر خشک و خالی ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۱۸۷ در تاریخ ۲ هفته پیش    نظرات: ۳
عشق شعری از اصغر محمودی( مور ) از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

عشق گفتن عین و شین و قاف نیست عشق رفتن به کوه قاف نیست ...
ثبت شده با شماره ۱۳۵۰۰۴ در تاریخ ۲ هفته پیش    نظرات: ۳
بی تو شعری از اصغر محمودی( مور ) از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

دیگه جونی به تنم نیست یه کویر خشک و خالی کاج مژمرده باغم یه درخت نقش قالی  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۳۵۸۹ در تاریخ سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۰۴    نظرات: ۱۱
دهکده شعری از اصغر محمودی( مور ) از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

دهکده از نور خدا خالی نیست کاج سرسبزی آواز قناری دارد ...
ثبت شده با شماره ۱۳۰۷۶۴ در تاریخ جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۱۲:۱۰    نظرات: ۴
سراب شعری از اصغر محمودی( مور ) از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

دل من خانه خامی ست خراب لب من تشنه جامی ست شراب  ...
ثبت شده با شماره ۱۰۴۰۱۲ در تاریخ چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۰۸:۴۸    نظرات: ۱۶

مجموع ۳۹ پست فعال در ۸ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر اصغر محمودی( مور )


فراتاگون عصبانی از اینکه فوگان به هشدارش توجهی نکرده از دربار خارج شد .‌
فوگان با اینکه از فناناپذیری خود مطمئن بود و ارتش قدرتمندی داشت به فکر فرو رفت .‌چگونه ممکن است من نابود شوم . ج
پنجشنبه ۵ فروردين ۱۴۰۰ ۰۵:۴۷    نظرات: ۱۰

هزاران سال پیش از این سرزمین پارسیان ، سرزمینی که همواره سرسبز و خرم بود و مردمانش در صلح و صفا زندگی می کردند مورد هجوم ارتشی خونخوار و تا دندان مسلحقرار گرفت . هر ارتشی یا پهلوانی پیش رویشان قرار می
سه شنبه ۳ فروردين ۱۴۰۰ ۰۴:۴۷    نظرات: ۵

روزی برای گردش به تپه های نزدیک شهر رفته بودم که سگی را در حال زجه و زاری دیدم . پرسیدم : چرا اینقدر ماتم زده و اندوهگینی ؟ 
گفت : از هم نوعان شما در این سرزمین .‌
گفتم چگونه ؟&nbs
سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۳۹    نظرات: ۱

شب . تاریکی و سکوت . وهم و خیال . سردی تنهایی که مو بر تن سیخ می کرد . کوچه ، باریک و تنگ . انتهایش ، ناپیدا و گم . سیاهی دهان باز کرده بود تا مرا در خود هضم کند . تنها صدایی که به گوش می رسید خزیدن ب
يکشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۵:۴۲    نظرات: ۲
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
2