سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

يکشنبه ۹ ارديبهشت

صفحه رسمی شاعر مازیارملکوتی نیا


مازیارملکوتی نیا

مازیارملکوتی نیا



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
جمعه ۲ مهر ۱۳۵۵

برج تولد:

برج میزان

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵

شغل

:
پس از سالها مجددا،تهیه کنندگی صدا و سیما و نویسندگی

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
365

امتیاز

:
۴۵۲
تا کنون 58 کاربر 249 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
مازیار ملکوتی نیا =دژ بدون ورودی

اشعار ارسال شده


اینجا ..... حالا ..... باز من به دنیا آمدم تا..... ...
ثبت شده با شماره ۶۲۹۳۳ در تاریخ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۳۵    نظرات: ۵۷

گاهی دلم آنقدر از پاره تنم میگیرد که ..... ...
ثبت شده با شماره ۵۶۶۱۱ در تاریخ چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱    نظرات: ۱۹

مثل روز اول گم شده ای باز؟ ...
ثبت شده با شماره ۵۶۵۱۹ در تاریخ يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ۰۹:۵۰    نظرات: ۱۵

ایستگاه آخره میدونی؟ ...
ثبت شده با شماره ۵۶۴۲۹ در تاریخ پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ ۰۳:۰۱    نظرات: ۱۷

یارا ...
ثبت شده با شماره ۵۶۱۸۷ در تاریخ دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶ ۱۹:۵۱    نظرات: ۱۷

مجموع ۲۱ پست فعال در ۵ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر مازیارملکوتی نیا


 
نگاره چهل وششم
ملکه ساتری /فرمان شروع نبرد بزرگ
جنگجویان دو لشگر/با خشمی که انتهاش رونمیشد حدس زد /از دور به چشمان هم خیره بودند / موجودات عجیبی که برای بردن سربازان بی افتخار به
چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۳:۲۴    نظرات: ۲


نگاره چهل و چهارم
خواهران دوقلوفرمانروایان شب روز 
شب و روز / فرمانروایانی داره که تا به حال اصلا فکرش رو هم نمیکردم /که اونها دوبانوباشن / پی در پی و وابسته به هم وتعادل گردونه ر
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۵۳    نظرات: ۹


نگاره چهل و سوم
خوابگاه دخترانه کاش نبودی هیچوقت/ کاش...
راهروهای عمومی نسبتا کثیف /خصوصا تو سرماتو برفی که گاهی تا زانو توش فرو میرفت / با هم دانشگاهی هایی که حالا گرشارو به سنگ صبوری
جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۳۷    نظرات: ۲


نگاره چهل و یکم
قبل از جنگ بزرگ
اشعه های آفتاب با درخششون چیزی رو یاد آوری میکردند.../امروز روز سختی خواهد بود برای شه بانو /تیرهای زیبای نور آفتاب ظرافت تمام خودشون رو از بین برگهایی
شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۰۷    نظرات: ۲


نگاره چهلم
فرشاد چرا؟چی کم داشتم؟
خانه ای رو به یاد می آورد پرشا که اومده بود تا اولین لحظات و تجربیات عاشقانش رو با فرشاد .../همسایه بودند وقتی با هم آشنا شدند / مدتها بود که میدیدند
پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۵ ۰۰:۳۶    نظرات: ۴
مجموع ۶۲ پست فعال در ۱۳ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1