صفحه رسمی شاعر ژیلاراسخ
|
ژیلاراسخ
|
تاریخ تولد: | - |
برج تولد: | بدون اطلاعات |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | بدون اطلاعات |
تاریخ عضویت: | سه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۹ | شغل: | ------------- |
محل سکونت: | بلژیک |
علاقه مندی ها: | شعر وداستاننویسی |
امتیاز : | ۳۳۸ |
تا کنون 133 کاربر 310 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۱۸۱۴ در تاریخ سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ ۱۵:۱۰
نظرات: ۱۱
|
|
...
|
این شعر را ۱ شاعر ۲ بار خوانده اند. Guest |
ثبت شده با شماره ۱۷۸۴ در تاریخ شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹ ۱۸:۲۱
نظرات: ۹
ثبت شده با شماره ۱۷۶۵ در تاریخ جمعه ۶ اسفند ۱۳۸۹ ۱۰:۳۲
نظرات: ۱۳
ثبت شده با شماره ۱۷۵۰ در تاریخ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۹ ۱۹:۰۷
نظرات: ۱۸
ثبت شده با شماره ۱۷۳۶ در تاریخ سه شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۹ ۱۷:۵۲
نظرات: ۱۰
مجموع ۲۶۸ پست فعال در ۵۴ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر ژیلاراسخ
|
|
النگو همانطورکه داشت دانه های انار را دون می کردو درکاسه ی بلور قدیمی می ریخت نگاهم روی دستاش ثابت موند دستهایی پراز چین وچروک با خطوطی که هرکدوم بیانگر زحمت های
|
|
پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۱ ۲۳:۵۶
نظرات: ۴
|
|
نیستخاطره ایی که می خوام بگم سال اول دبیرستان بودم مخصوصا هوای کلاس ما از نفس ۳۰ تا دختر شیطون وبلا دیگه کلاس ما سه ردیف ده تایی بود ومنم لژنشین کلاس !
|
|
جمعه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۸:۵۷
نظرات: ۱۴
|
|
تو برو کفن بخر ! خاطره این بار از سفرم به خانه خدا ست که تاکنون دوبار سعادت زیارت خانه خدا را داشته ام در سفر دومم به کشور سعودی در شهر مکه ب
|
|
پنجشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۷:۵۸
نظرات: ۱۰
|
|
\"دبی\" برف میومد؟! یادم هست که\" دبی\"رفتن تازه رواج یافته بود من بهمراه همسر ودوپسرم که بسیار کوچک بودند یکی پنج سال ونیم ودیگری ۸ ماهه بودن
|
|
دوشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۰ ۱۹:۴۰
نظرات: ۸
|
|
بارسلونا وسیل چند سال پیش فامیل برای دیدار ما آمدند وقرار شد به سفر برویم ماهم که از بی آفتابی به تنگ آمده بودیم از خدا خواسته وبار سفر را بستی
|
|
دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۹ ۰۸:۵۲
نظرات: ۹
مجموع ۶ پست فعال در ۲ صفحه |