صفحه رسمی شاعر سعید مطوری
|
 سعید مطوری |
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۴۵ |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ | شغل: | کارمند |
محل سکونت: | ایران- آبادان |
علاقه مندی ها: | شعر و داستان و باغبانی |
امتیاز : | ۴۱۲ |
| تا کنون 74 کاربر 159 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من:
من سعيد مطوري از شهر خونگرم آبادان مي باشم عاشق شعر وداستانم ومهرورزي و آرزويم اين است كه در سايه مهر ودوستي تمام اقوام ايراني ابتدا ودر آخر جهاني بتوانند با اين فرهنگ آشناتر شده و در جهت استفاده از آن كوشا باشند تا لذتي ابدي ببرند چون زيبايي در مهرورزي ودوست داشتن است.
اين وبلاگ خانه همه ي شماست ودوست دارم كه در آن راحت باشيد وهر مقاله وشعروداستان كه ميدانيد اين فرهنگ را بهتر پيش مي برد چه دربخش نظرات وچه از طريق ايميل برايم ارسال داريد تا به نام شما در اين وبلاگ ثبت شوند.
در آخر از همه شما تشكر ميكنم
سعيد مطوري/مهرگان
از آبادان |
|
|
|
|
لیست دفاتر شعر
| ۱ |
|
| ۲ |
|
| ۳ |
|
| ۴ |
|
| ۵ |
|
| ۶ |
|
| ۷ |
|
| ۸ |
|
| ۹ |
|
| ۱۰ |
|
| ۱۱ |
|
| ۱۲ |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
|
شهر به شهر گشتم
لاله ای زیباتر
و شقایقی عاشق تر
چون تو ندیدم
ای عشق من " آبادان "...
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۷۸۶۴ در تاریخ جمعه ۱۵ شهريور ۱۳۹۲ ۰۹:۲۵
نظرات: ۱۱
|
|
|
`(1)
زایمان می کند زنی سوخته
نوزادی را
با دهانی پر از فریاد
در سکوتی سوخت` ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۷۱۰۵ در تاریخ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ ۱۵:۲۰
نظرات: ۱۷
|
|
|
`(1)
مرگ آغاز راهی بی انتهاست
من قدمهایم را
میان دو آیینه گذاشته ام...
(2` ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۷۰۴۱ در تاریخ دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۰۶:۴۶
نظرات: ۱۵
|
|
|
`
(1)
شبیه مادر میشوی
وقتی که لبخند میزنی
کودک میشوم
تا معصومیتم را
در آغوش بگیری..` ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۶۷۴۵ در تاریخ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ ۲۱:۰۷
نظرات: ۲۲
|
|
|
یه جای خلوتی میرم تا یک لحظه سکوت باشه
برای دیدنت میام ،واسه ی تو که تنهایی
به روی ماه تو شب ه ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۶۶۴۳ در تاریخ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۲ ۱۶:۱۰
نظرات: ۱۱
| مجموع ۱۴۶ پست فعال در ۳۰ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سعید مطوری
|
|
|
![]()
آفتاب نیمه جان بود و من نیز هر دو به غروب هر لحظه نزدیکتر می شویم و حکایت آسمان به رنگ قرمز مانند این است که دارند سر خورشید را می برند و سر زندگی من نیز، شب با کشتن خورشید فرا میرسد من به تماشای ماه
|
|
چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ۰۱:۲۸
نظرات: ۰
|
|
|
![]()
سایه ای همیشه همراه من است حرف نمیزند اما پر از فریاد است هر روز قد می کشد و حسادتم به بلندتر بودن اوست ، کاش روزی برسد فرقی نمی کند در کدام فصل باشد او سخن بگوید از رازهایش و اینکه چرا در
|
|
يکشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۹۷ ۱۴:۳۸
نظرات: ۲
|
|
|
![]()
- گمشو برو بيرون خودت كم بودي سگم آوردي توي خونه
- خانم بذار توضيح بدم
- چي ميخواي بگي؟هان چي داري بگي؟بازم همون حرفهاي بي منطق گذشته
- كه نگذاشتي بگم البته
- مسخره ميك
|
|
چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۵۳
نظرات: ۱
|
|
|
![]()
مردسالاری |
|
سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۴۱
نظرات: ۶
|
|
|
![]()
لذت مهمانی که میزبان شد میخوام یک خاطره از پیاده روی ا ربعین سال گذشته برای شما بگویم امیدوارم قسمت همه ی شما بشود و این حال و حس را درک کنید . دو روز قبل از اربعین حسینی حس دلتنگی و نوعی شوق دیدار به
|
|
جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ ۱۹:۲۳
نظرات: ۳
| مجموع ۲۵ پست فعال در ۵ صفحه |
