سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

جمعه ۹ آذر

صفحه رسمی شاعر مهتاب محمدی راد


مهتاب محمدی راد

مهتاب محمدی راد



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
پنجشنبه ۲ فروردين ۱۳۶۳

برج تولد:

برج حمل

جنسیت

:
زن

تاریخ عضویت

:
دوشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۰

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
بدون اطلاعات

علاقه مندی ها

:
t.me/Mahtab_mohammadi_rad

امتیاز

:
۱۹
تا کنون 73 کاربر 204 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱

و صداهایی در سرم..


اشعار ارسال شده


خسته بودیم.. چروک و کمی ابر..  ...
این شعر را ۲۱ شاعر ۴۸ بار خوانده اند.
فاطمه بهرامی ، طوبی آهنگران ، سینا سجودی ، علیرضا مرادی( مراد ) ، حسین قائدی ، منوچهربابایی ، عباسعلی استکی(چشمه) و ۱۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۰۴۸۷۷ در تاریخ پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰ ۱۲:۳۳    نظرات: ۱۶

میان مرگ زانو زده ام تو را گرفته ام چرا نمی بینی؟  ...
ثبت شده با شماره ۱۰۳۲۶۵ در تاریخ دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰ ۰۰:۱۴    نظرات: ۸

‍ ‍ جادو نمیکند فانوس در حفره های خالی شب، چرا که این شبِ کور ترسیمی ندارد از پوست متلاشی؛  ...
ثبت شده با شماره ۱۰۲۴۱۹ در تاریخ دوشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۵۸    نظرات: ۰

مجموع ۱۸ پست فعال در ۴ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر مهتاب محمدی راد


مانند تمام وقت‌هایی که می‌نویسم هیچ خاطره‌ای به یاد ندارم؛ رویاهایی هست که ساخته‌ام و تنها همان‌ها را دارم که مرور می‌کنم و کابوس‌وار خود را در حال از دست‌دادنش
يکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ ۰۴:۱۴    نظرات: ۰

بیچاره مغزم...
چاره‌ای جز سازش ندارد...
شاید هم این قلب بیچاره است که برای تمام اعضا می‌تپد حال آنکه اعضا هیچ پیروی از او ندارند... همچون رودخانه‌ای که تا خشک نشود کسی به جاری
پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲ ۰۵:۴۴    نظرات: ۰

ابرِ وحشی.........................
همه چیز را خراب می‌کند...
فکر نمی‌کنم این صدای خودش باشد..‌.
فریاد می‌زند: 
مگر نمی‌شود به اندازه‌ی همه‌ی
سه شنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲ ۰۴:۴۱    نظرات: ۰

و هرگز ندانستیم در پایانِ گریه چه می‌گذرد که مدام سکوت می‌کردیم و دل به سنگ‌های در و دیوار سپرده و از لابلای شاخه‌های غبارآلود به تماشای غروب می‌نشستیم...
چه بارانی...
چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۵:۵۱    نظرات: ۰

می‌ترسم بخوابم و از خواب بپرم و ببینم همه چیز باز همانطور است که یکبار اتفاق افتاد...
زندگیِ بعدی چه شکلی‌ است؟
نگاه می‌کنم و نمی‌بینم مراقب چه چیز هستم؟ به چه کاری مشغول
چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲ ۰۴:۴۵    نظرات: ۰
مجموع ۱۰ پست فعال در ۲ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
2