صفحه رسمی شاعر مجتبی شهنی
|
مجتبی شهنی
|
تاریخ تولد: | شنبه ۶ شهريور ۱۳۷۲ |
برج تولد: | |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | شغل: | آزاد |
محل سکونت: | خوزستان.مسجدسلیمان 67 |
علاقه مندی ها: | MORTAL 11 KOMBAT |
امتیاز : | ۱۷۲ |
تا کنون 412 کاربر 2283 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: شیطان میدانست آدما چقدر بی رحم اند
جنهم را بر سجده ترجیح داد |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
برای جداییت حرفی نداری ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۰۹۲۵ در تاریخ چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۵
نظرات: ۱۳
|
|
سلامی دوباره بر قافیه ها
در امان باشم از حاشیه ها
....... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۸۹۴۴ در تاریخ يکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۹:۵۲
نظرات: ۲۹۸
|
|
من اهل حاشیه نیستم
اهل قافیه هستم
من....... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۶۸۸۴ در تاریخ يکشنبه ۱ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۵۶
نظرات: ۲۳۴
|
|
گندم خوب نبود
آرد سیاه شد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۵۵۵۳ در تاریخ پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۴۸
نظرات: ۲۳۰
|
|
سلام بر تو ای استاد سپید
رویت سیاه قوطی رنگ را بدید ...
|
|
ثبت شده با شماره ۹۵۳۳۳ در تاریخ جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۳۲
نظرات: ۶۱
مجموع ۲۳ پست فعال در ۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر مجتبی شهنی
|
|
چقدر روزها بی اعتبار شدن من تا دیروز به اعتبار حرف هایت خوشحال و سرمست و با نشاط بود به اعتبار حرف هایت میخندیدم میخوابیدم بیدار میشدم به اعتبارت دنیا را میخواستم خواستنم برای خواستن تو بود آنقدر پیش
|
|
جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۴:۱۶
نظرات: ۱
|
|
چه دنیای قشنگی من و تو کنار هم قدم میزنیم چه نم نم باران قشنگی میزند تو میخندی و من لذت میبرم تمام چراغ های شهر روشن است امشب چقدر زیباس باران همه چیز رو شسته و تمیز کنار رودخانه شوخی و خنده خوب دیگه
|
|
سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۲
نظرات: ۴
|
|
شهامتی که من داشتم او نداشت من برای شکست خوردن آماده بودم میدانستم در این مبارزه ی عاشقانه شکست خواهم خورد اما عقب نشینی نکردم آنقدر جنگیدم و جنگیدم و جنگیدم به امید پیروزی اما شکستم داد برای صلح با م
|
|
يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۷
نظرات: ۲
|
|
داستان ها هر روز کوتاه و کوتاه و کوتاه تر میشوند عمر ما هم کوتاه و کوتاه تر میشود هر روز دنیا وفتی بزرگ میشویم کوچک میشود عشق شکسته تر میشود عشقی که من به تو داشتم عشق تو فراری شد و من هم هر روز کمرنگ
|
|
شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۵:۵۸
نظرات: ۲
|
|
از زندگیها چیزی نمیدونم ازربس پریشونی و نا امیدی و خستگی کشیدم عامیانه میگم خیلی دل پر و خسته ام شکستی داخل زندگیم خوردم که دیگه فکر نمیکنم طعم پیروزی بچشم بدجور شکستم داد بدجور ولی باز هم بلند شدم ام
|
|
پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ ۰۳:۱۲
نظرات: ۲
مجموع ۲۶ پست فعال در ۶ صفحه |