پنجشنبه ۲۹ آذر
چشمانت شعری از هادی یاسینی
از دفتر سقوط نوع شعر شعرناب
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۳۸ شماره ثبت ۹۸۰۳۳
بازدید : ۲۴۲ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب هادی یاسینی
|
به چشمانت نگه کردم
و دریا را درآن دیدم
در آن دریایی طوفانی
میان موج های سرکش و آبی
چه غوغا بود !
همه تنهایی و فریاد
همه غصه
همه بیداد ....
چنان گویی اگر روزی بجای چشم تو
در ساحل دریا , چنین طوفان به پا می شد
همه گیتی
به موجی
یکسره
زیر و زبر می شد
و شادی های عالم , یک به یک اندوه و غم می شد .
* * *
در این رویا چنان بودم
که گویی خود غریق موجهای سخت طوفانم
و در گرداب چشمانت
درون قایق بشکسته امید
بسختی مست و حیرانم ....
نمی دانم !
نمی دانم , چرا تو ناگهان چشمان خود بستی
و رویای مرا
با خاموشی
رندانه بشکستی ! ؟ ! ؟
|
نقدها و نظرات
|
درودتان استاد می آمورزیم در محضر ادیبان مانا واستوار باشید | |
|
درودتان استاد نهایت لطف شماست ولی ما برای یاد گرفتن و آموختن اینجا در خدمت شما سروران هستیم . مانا باشید | |
|
سلام وعرض ادب سپاس ار هنر نمایی بی دریغ شما باعث دلگرمیست مانا واستوار با شید | |
|
درودتان استاد افتخار دادید و منور فرمودید این کلبه حقیرانه را سربلند و مانا باشید | |
|
سلام و درود باعث خوشبختی یست که حادثه , بر حسب حادثه , کلبه حقیرانه مارا منور فرمود سبز و استوار مانید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و شورانگیز بود
دلنشین و خوش آهنگ
دستمریزاد