باز صبحی دیگر
کنج دیوار و خیال من
یک پنجره و چشمان من
پرده ی تنهایی کنار می رود.
باز صدایی آرام،
آرام بر دل می زند.
می خواند از من
از تو از فردایمان.
قاب نبودت را
روی طاقچه می گذارم
و خیره و خیره.
حال وقتِ باران است
امّا امّا
یک حسی مرا میخکوب کرده،
دلم آرام می خوابد.
این همان چیزی است که می خواهم.
من و تو با هم
یعنی شروع یک رویا
یعنی شروع یک دنیا
یعنی زندگی...
_____________ دلنوشته و موزیک از:
آرمان پرناک
4 اسفند 1399
سلام و درود فراوان بر استاد محرم پور عزیز بنده نیز متقابلا" این روز فرخنده را تبریک عرض می نمایم بسیار ممنون و متشکر از حضور ارزشمندتان شاد و برقرار باشید
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
دورود بر هنرمند عزیز ما قلم تان ناب
جناب پرناک بزرگوار
دوست و شاعر عزیز پیانو نواز .دورود بر شما