چهارشنبه ۵ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
شب تا کمرگاهم می آویزد
دامنی بر میعادگاه میکشم
زن زیبا
مردانه گام برمیدارد ، مردانه میخندد ..
زن زیبا در هجرت پرندگان سپیدجامه ،میتراود از سکوت کوهستانها..
در نگاهش ،تاختهای آهوانه ی وحشی ..
.
.
.
با تو! شب زیبا می آید
در چشمانش ، فواره الماسها
شب می آید و من در تنگامه آتش میمیرم..
پاهایم در دریا جا میماند
هزاااار سال برف می بارد
هنوز
رگهای آبی دریاباران، به عطر تو خیره است
پنجه ی نقره ایم تا آمارانتوسها میشکفد
- باید میدانستی
سهم یک غزال از تاریکی
خرق عادت بود-
آفتاب در پیراهنم پنهان میشود
نوزادی را در آغوش میگیرم ،تا شراب ببارمت
شهرهای دور در روسریم جا میماند
باد آبستن
بر عریانی تلخ درختان قهوه پیچیده است
ساعتی پس از تنهایی
و سرما دردیست که تنها تو میدانیَش..
|