يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر صادق اعتمادی نژاد (دلخون)
آخرین اشعار ناب صادق اعتمادی نژاد (دلخون)
|
دوباره باز من و بی تابی و آن مکانی تلخ
دوباره حس وحشت و آن امتحانی تلخ
دوباره آن کوچه ی بن بست و بوق ماشینها
دوباره من، دوباره تو و قهر و آن زبانی تلخ
دوباره شب، دوباره من و آرزوی مردن و مرگ
دوباره آرزوی رفتن از این جهانی تلخ
دوباره من، دوباره باز قسم به کل آئینها
دوباره تو و حس نفرت از من و زبانی تلخ
دوباره تو و سرد شدن بمن در زمانی تلخ
دوباره برای من تمام فصول، چون خزانی تلخ
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم استاد استکی گرانقدر از حضور پر مهر و همیشگی تان | |
|
سپاس فراوان | |
|
سلام خانم شعله گرامی ممنونم از اینکه حضور دارید و با حضور پرمهرتون گرمی بخش این برگ نوشته هستید ممنونتون هستم | |
|
سلام و درود به خانم آهنگران عزیز خوشحالم کردید که به بیت سرای محقرم روشنی بخشیدید درسته که هنوز نیم شاعر هم نیستم اما از لطف شما بزرگوار بسیار ممنونم که هستید و میخوانیدم | |
|
سلام و هزاران درود بر شما عزیز آروین ممنونم که لطف شما شامل حال حقیر شد آرزوی سلامت و سعادت و شفاعت براتون دارم | |
|
سلام بر استاد عزیز جناب دزفولی گرامی حضور همیشگی شما در اشعارم را به فال نیک میگیرم و ممنون الطافتان هستم | |
|
سلام خانم قشقایی گرانقدر از تبریک صمیمانه تون خیلی ممنونم و همچنین متشکرم از بهترین آرزویی که برام داشتید منم براتون بهترینها رو از خدای عزیزم خواهانم | |
|
سلام خانم روشن ضمیر گرامی قدر سپاس از لطف و محبتتان امیدوارم که همیشه در پناه خداوند متعال به هرچه که میخواهید برسید ان شاء الله | |
|
سلام خانمواثق عزیز بله خییییییییلی تلخ ممنونم از حضورتون امید که تلخی به باغ زندگیتون سرک نکشه | |
|
سلام خانم مهتدی گرامی ممنونم از حضورتون منم امیدوارم براتون تلخی شبیه به این هرگز نیاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و غمگین بود