يکشنبه ۴ آذر
قاف جان شعری از حامد صمیمی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۴۶ شماره ثبت ۹۰۵۶۶
بازدید : ۲۹۷ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب حامد صمیمی
|
رفته از کف دین و دل در تاب و تب
چشم شامم چشمه ها شد روز و شب
از برم شد هر زبانی با رخت
چون هزاران جان به لب آرم عجب
خسته ام بی نای و خنجر بر گلو
غرق مستانه، تو رقصان در طرب
گوش ها از ناله هایم پر شده
این همه آرام جانت شد سبب
بی سر و پایم که سرگردان منم
میکند هر لحظه را آهم وجب
راز گو از عین و شین تا قاف جان
انتظارم کن به سر بر تشنه لب
|
نقدها و نظرات
|
درود بر استاد گرامی جناب استکی سپاس از حسن توجه شما پاینده باشید در پناه حق | |
|
با سلام خدمت دوست و برادر عزیزم خیلی ممنون از نگاه زیبای شما لطف داری و حضورتان باعث دلگرمی ست در پناه حق | |
|
سلام دوست عزیزم خیلی ممنونم از لطف بی اندازه ی شما که حضورت باعث دلگرمیست و نظراتت انرژی بخش خواهش میکنم هر چه هست از شما می آموزم من از میان واژه های زلال دوستی را برگزیدهام آن جا که برف های تنهایی آب می شوند در صدای تابستانی یک دوست سلامت باشی در پناه حق | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد