سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر عیسی کیانی با تخلص عینک
آخرین اشعار ناب عیسی کیانی با تخلص عینک
|
نشسته ام به انتظار
نگاه من چه بی قرار
کیف من پر از تپش
کفش من چه خسته است
چه خاطرات کهنه ای
بهروی من نشسته است
آهای باد های روزگار
«سایبان زندگی کجاست»؟
آهای قاصد رها
کو خبر ز رد پای یار؟
آهای آدمان این دیار
به من بگو که می رسم
به مقصدِ بدون راه...!
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام جناب اخباری:)
حضور در جمع اعضای شعر ناب برایم افتخار بزرگی است
امیدوارم بتوانم پای دهه هشتادی ها را به شعر وا کنم:) من نماینده ی کوچک نسل جدیدم... | |
|
سلام جناب استکی:)
مایه ی مسرت است حضور در جمع شما بزرگان...
ممنونم | |
|
سلام جناب آروین :)
سپاس از شما... امیدوارم اشعارم به قدر تحسین شما ارزش داشته باشند :) | |
|
سلام جناب فخرالدینی :)
درود متقابل مرا پذیرا باشید
امیدوارم بتوانم حضوری موثر در شعر ناب داشته باشم
حضور در جمع شما مایه ی مسرت و افتخار است:) | |
|
سلام جناب انصاری:)
سپاس و تمنای بسیار از شما...
مایه ی مسرت است تحسین شما😃 | |
|
سلام جناب همایونی عزیز :)
سپاس و قدر دانم بسیار از شما... | |
|
سلام خانم عباسی:)
مایه ی مسرت و شادمانی است که شعر مرا خوانه و تحسین کردید... | |
|
سلام جناب شریفی :)
سپاس بیکران از شما... تراته ؟ از اون جهت بش نگاه نکرده بودم! ممنون... | |
|
سلام بانو حسینی:)
سپاس گذارم از شما...
مایه ی مسرت است برای. من حضور در جمع شما | |
|
سلام جناب ابراهیمیان:)
سپاس گذارم از شما | |
|
سلام بانو حاتمی :)
زیبا به چشمان شما دیده شد... | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعر ناب خوش آمدید