سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        افسانه

        شعری از

        علی سلطانی نژاد

        از دفتر سلطان ۱ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۳۶ شماره ثبت ۸۹۰۸۰
          بازدید : ۴۶۶   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی سلطانی نژاد

        اینجا دل لیلا را، دیوانه نمی فهمد
         
        مجنون شدن ما را، بیگانه نمی فهمد
         
        دلداده ی بارانم، از نسل بدون چتر
         
        اما شب‌ و سرما را،این خانه نمی‌فهمد
         
        اندوه‌ و غم مارا،همراز وشریکی نیست
         
        درد دل شیدا را، هر شانه نمی‌فهمد
         
        هرشب‌زفراق‌عشق،چون‌شعله‌ی سوزانیم
         
        افسوس! تب ما را، پروانه نمی فهمد
         
        پیمانه شکستیم و، دل را به تو بستیم و 
         
        این توبه ی بیجا را، میخانه نمی فهمد
         
        جز راه حقیقت را، در باور خود کُشتیم
         
        افسوس دلت غیر از، افسانه نمی فهمد
         
        دعوای دل ما داشت، هر مدعی عشقی
         
        غافل دل هر عاشق، ویرانه نمی فهمد
         
        #علی‌_سلطانی_نژاد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۸
        غزلی ناب و زیبا بود
        دستمریزاد خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۱۴
        پیمانه شکستیم و، دل را به تو بستیم و

        این توبه ی بیجا را، میخانه نمی فهمد
        درودبرشما خندانک
        زیبا قلم زدید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        محمد راد
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۲۴

        اینجا دل لیلا را، دیوانه نمی فهمد

        شاید کل حرف این شعر در همین بیت خلاصه شود
        عالی بود برادر خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۵۹
        سلام
        شاعر فرزانه
        پر احساس
        زیبا ولطیف
        هزاران
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک
        عظیمه ایرانپور
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۳۶
        درود بر شما
        خیلی زیباست
        قلمتان سبز خندانک
        مهدی محمدی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۲
        درود عزیز خندانک
        علی سلطانی نژاد
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۵۹
        او و صد دفعه‌ دل آزردگی اش، در یادم
        من و دستان اسارت،،،که به سر بنهادم

        سحر چشمان‌ کسی در دل من‌ کاری نیست
        من به‌این عشق،به ‌این حال و هوا معتادم

        همچو صیدی شده ام، بند و گرفتار کسی
        که دگر رفته‌ ام از خاطره‌ ی صیادم

        هستی‌ ام را به ویار دل رسوایش برد
        نادر از هند نبُرد، آن چه من از دل دادم

        او که می‌ گفت؛ وفا دار دلم می ماند
        منِ لب تشنه چه‌شد پس ز سرابش شادم

        چون اسیری که به زندان غمش افتادم
        فقط هی شایعه ها کرده ز غم آزادم

        حکم‌ قلبش بِمَن‌ آن، میوه‌ ی ممنوعه نبود؟
        که خطایم شد و آن سیب گناه آدم

        گوشه‌تا گوشه‌ی قلبش خبر ازسلطان نیست
        خوب می دانم از آن چشم سیه افتادم

        #علی_سلطانی_نژاد
        اکبرامرایی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۱۷
        درود دوست عزیز خندانک
        شعرت زیبا بود خندانک
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۰
        خندانک خندانک زیبا بود خندانک خندانک

        لایک شد شعرتون👍🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7