سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تو بگو ؟!

        شعری از

        محمد حاصلی

        از دفتر نوشته ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۳ شماره ثبت ۸۸۵۶۳
          بازدید : ۶۵۳   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حاصلی

        می شود یوسف کنعان تو باشم ، تو بگو ؟!
        یا که در جای سلیمان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود عاشق آن لیلای مجنونت شوم ؟
        یا که بر خاک بیابان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود گوشه نشینم از همه یاران تو ؟
        یا که از خیل هزاران تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود در شهر تو شهرت نیکو یابم ؟
        یا که در کوی غریبان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود سوزم به آتش تا که خاکستر شوم ؟
        یا که در راه گلستان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود خاکستری در کوی این  ویرانکده !
        یا که  آن نور فروزان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود گوشه نشینی تو را پیشه کنم ؟
        یا که آن شمع شبستان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود از خدمتت دوری کنم در عرش تو ؟
        یا که یک فرش فراشان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود از نظم تو ناظم دوران ها  شوم ؟
        یا که آن زلف پریشان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود راضی شوم بر آنچه خود فرموده ای ؟
        یا که همواره پشیمان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود سوی تو آیم ؟ تو نران از خود مرا !
        یا که آهوی گریزان تو باشم ، تو بگو ؟!
        می شود عصیانگری پیشه کنم در ملک تو ؟
        یا که تسلیم مسلمان تو باشم ، تو بگو ؟!
        حاصلی
        ۲۶تیر۹۹
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۴۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۲۶
        با سلام وارادت
        همیشه
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتااان نویسا
        دلچسب و زیبا شعری بود
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا بنایی
        دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۴۹
        سلام و درود
        زیبا و دلنشین
        احسنت خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۹
        درودتان
        زیباست 🌹🌹🌹
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۲۸
        سلام ودرود جناب .حاصلی.
        بسیار بسیا رعالی و زیبا و
        بامفهوم ومتین .
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۴
        خندانک خندانک زیبا و دلچسب خندانک خندانک
        لایک شد شعرتون👍🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6