سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 14 فروردين 1404
    5 شوال 1446
      Thursday 3 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        انسان راستگو برجسته ترین اثر خداوند است.الكساندر پوپ

        پنجشنبه ۱۴ فروردين

        نامه ای به رهبر بزرگوار (آیت الله خامنه ای) - قسمت 2

        شعری از

        محمد علی رضاپور

        از دفتر نامه ای به مقام رهبری نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۳۵ شماره ثبت ۸۸۵۰۶
          بازدید : ۳۱۰   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        نامه ای به رهبر بزرگوار
        (آیت الله خامنه ای) - 
        قسمت 2
        امیر مؤمنان، علی
        نمادِ حکمت و عدالت و تمامِ معرفت
        به خطبه ی دویست و شانزده،
        چه خوب گفت:
        که با من آن چنان‌ سخن مگو که با ستمگران...
        که آن که حق و مشورت به عدل را
        ز گوش خویش، پس زند
        چه انتظار از او که در عمل، وفا کند؟ 
        و من به حُکم محکم امیر مؤمنان، علی
        به خود اجازه داده ام که اندکی...
        و بی گمان چقدر مشکل است دیدن و چشیدنِ هزار و صدهزار مشکلی که هست

        فساد هست، فقر هست، اعتیاد هست
        و نانجیبی از نجیب زادگان
        از آن به جیب ماندگان
        زیاد هست
        کنار ثروت عجیب مملکت
        چقدر اختلاس هست!
        میان کوچه های انقلاب
        چقدر اختلاف هست! 
        و در مسیر صاف چشمه، ای دریغ و درد! 
        صد، هزار بلکه بی شمار
        سنگ راهزن، پی شکاف و انحراف هست... 
        و این که شاعری بترسد از عقوبت سخن
        خدانکرده بعدِ اشک-اشک-اشک بی ثمر
        "سکوت" گفت و گو کند
        و بُغض در گلو کند
        قشنگ نیست، خوب نیست، عالمانه نیست
        و هرچه پیش می رود... 
        امید هم ستاره ی سهیل آسمان شده

        خودت بگو عزیز دل! چو من سکوت می کنم
        که: حال مردم کناره را
        چه نسبتی ست با درون برج ماندگان؟
        و درد
        و درد
        و درد زاغکانِ زاغه را
        کبوتران فارغ شمال شهر
        چگونه درک می کنند؟!
        و آن همه گل محمدی
        که هرکدام
         سینه را سپر نمود و سر به راه آرزو نهاد
        به خون خود، پی طواف کاج های بی ثمر، قدم گذاشت؟!
        (ادامه دارد) 
        #محمدعلی_رضاپور
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۳۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
        مبین مشکلات جامعه
        دستمریزاد خندانک
        محمد علی رضاپور
        يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۹
        درود و سپاس تان
        جناب استکی گرانقدر خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۱۱
        درود برشما شاعر ارجمند جناب رضا پور عزیز
        بسیار بسیار عالی و
        جالب بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
         عبدالله آزادی نژاد (رضوان)
        يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        مرحبا
        قلمتان پایدار
        محمد علی رضاپور
        جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰ ۱۷:۵۱
        سلام ها و درودها و سپاس ها یتان خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        مهدی سمیاری

        یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم ووو از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم ووو یک روز می آیی و من نه عقل دارم نه جنون ووو نه شک به چیزی نه یقین مست و خمارت نیستم ووو شب زنده داری میکنی تا صبح زاری میکنی ووو تو بی قراری میکنی من بی قرارت نیستم ووو پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد ووو گل می دهی نو میشوی من در بهارت نیستم ووو زنگارها را شسته ام دور از کدورتهای دور ووو آیینه ای رو به تو ام اما کنارت نیستم ووو دور دلم دیوار نیست انکار من دشوار نیست ووو اصلا منی در کار نیست امنم حصارت نیستم
        شاهزاده خانوم

        دلت گرفته از این دنیا ااا دلت گرفته برای خودت گاهی
        مهدی سمیاری

        معشوقه ی ما بود دل آرام جهان شد
        شاهزاده خانوم

        توی زنجیر هم نمی خواهم ااا پیش ِ آدم فروش گریه کنیم ااا بغلم کن شقایق غمگین ااا تا که با داریوش گریه کنیم
        یدالله عوضپور آصف

        انقلاب دوچشم تو در راه ست هرکه باشد مخالفش فانی ست اضطراب آورست این جنبش موجهایش بلند و طوفانی ست

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4