يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر فاطمه رضایی برما(آینه عدم)
آخرین اشعار ناب فاطمه رضایی برما(آینه عدم)
|
یک شب ،که نقب ،زده تارب ،عزم کرده، بر یادت خصم کرده ،عشقت را هضم کرده، از کار ،بی قرار، سوی خانه ،شدم روانه ،صراط المستقیم، نسیان رامقیم ،ندادم به یادت هیچ راهی، ولو گه گاهی، تنم خسته ،رو مبل نشسته ،چشم بسته ،از یادت جسته، خوابیدم ،به ماورا جهیدم، در جهان جز خود ندیدم، تفرج کردم آغاز، شدم باز ،مست پرواز ،که ناگه بذر جان، از آسمان، روی جهان ، پاشیده شد، چه بی خود، جلویم روی تو سبز شد ،روحم که قبض شد ،قلبم دچار کثرت نبض شد، من ترسان، از کردار خویش پشیمان، طی الارض کنان ،گشتم دنبال جنان، لیک چه سود ،آن روح بی وجود ،خود جهان بود ،میکرد جنان به پایش سجود، ایستادم ،فرار را بی فایده دیدم ،منتظر عتابت نشستم،چه فراری ناز شستم ،به تنگ آمد نفس ،جهان فراخ شد یک قفس،سوزی آمد چه سوزی،با دو انگشت پیروزی ،به چشمت کردی اشاره ،من چو ابر بهاره،اماده که بباره ، با همان، دو پیکان ،در کمان ،چشم من را کردی نشان،گفتی حواسم به توهست،هر که مهرم درش نشست ،شد زآن مست ،نشاید که شودچنین پست ،نا گه شدی یک زنجیر ،کردی مرا اسیر،در همان زمان،زنجیرجهان ،از پای جان،به گمان ،داشت میشد رها ،جهان ز من خسته شد ،جانی که به تو بسته میشد ،داشت وارسته میشد ،رستگاری بود نزدیک ،خیره به آن نیک،بی آنکه زنم پلک،که ناگاه ،شدم آگاه ،چه شدآه،گشته بودپگاه،ساعت داد ندا ،از خواب شو جدا ،برخیر محض خدا ،از مبل که جستم ،رفت رستگاری ز دستم،کمر به رفتن سر کار بستم،که دیدم روی صورتم چه اشکی نشسته،چه لبخندی روی لب نقش بسته،همان لحظه که خورد به اشک دستم ،نتوانستم که لبخندم ببستم،گوشی آمد دستم ،شد خبردار شستم،فکر باطل که من رستم ،رستن از خویش نتوانستم،که من همان تو هستم .
|
|
نقدها و نظرات
|
سایه ای بر دل ریش (شعرم فکن)ای گنج روان/من به امید (نقد )شما این خانه ویران کرده ام من که لسان الغیب در غیب آشکار عتابم می زند/از دیو خویش فراریم که تفال به دیوان کرده ام جناب اخباری مثل اینکه در اشتباه کردن زیاده روی کردم که دست به نقد نزدین . ولی شکر به خاطر آرزوی توفیق و نظر لطفتون .آمین | |
|
ولی کشف کردم که شما بحر طویل دوست دارید و در راه این مکاشفه اعتبار مرقومه هامو به باد دادم .مکاشفه ارزنده ایه | |
|
ممنونم جناب استکی باز لطف لطیفان و باز شرمنده گی من .ولی باور کنید دلنوشته نبود | |
|
درود بر شما .ممنونم ازتون جناب نیک نام | |
|
درود بر شما تشکر از نظر و نگاهتون .ممنونم مانا هستید در قلب ما | |
|
[♡] قلب مهربانتونودر قدر مطلق دارم.ممنونم | |
|
خدا رو شکر جنا ب صالحی گل افشانی .از شرمندگی بنده کم کردین و همچنان شرمنده کردین منو به لطفتون
| |
|
اصلا فکر کنم بحر طویل نباشه .ولی بدی قلم ما چیزی از خوبی نظر شما کم نکرد .خدارو شکر | |
|
سلام بر شما .خوابی که دیدم خیلی قشنگ بود ولی دیگه بضاعت کلام من همین بود دیگه .شاکرم آفرین به نگاه زیبا بین و مفهوم آفرینتون | |
|
سلام و درود بر جناب فتحی گرامی .شاکر نگاه زیباتون هستم | |
|
هزاراندرود و سلام بر شما .نظر زیبای شما رو در قدر مطلق دارم.ممنونم نگاه زیبایتون در جانتون پایدار .سلامت باشید | |
|
درود بربانو امرایی خوشحالم که میزبان نظرتون هستم | |
|
درود جناب فخرالدینی .شکر به خاطر این همه نظر لطیف | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.