پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر سعیدمحمودی کریانی
آخرین اشعار ناب سعیدمحمودی کریانی
|
وتت هرتوهاینی قلبم٫ایره دی جاریوارنیه/
سری بکیش چوی شلوغه٫یکانی چوی من ژارنیه
چنیکه بغضم گیردایه٫تاشایدباین ونشکنم/
فره هوسایمن ناهاتین٫بسه دی جااصرارنیه
توبمه مشکنی قلم٫یه سره نام توهایته دم/
دسم بی دسلاته یار٫و من دی اختیارنیه
مردن بیه سه خلاتم٫ویرهناسی زنی منه/
مردمسی دل دوکه لیر٫حالی وه من دیارنیه
غرورم درم چسبه میم٫وژمه مشارمه پشت خنه/
حیف رنگ زردم دیاریه٫یه قابل استتارنیه
تویه سیرتی ومن کردو٫من شعرلم خلات توکرد/
معاملت چه شیرینه حیف٬و قسه ت اعتبارنیه
هرسال من توبه مشکنم٫هرسال توبهمشکنیم/
توهراوینه ومه شکیامه٫من دی منه پیرارنیه
چیمه ری کله باددنگتم٫تابایو روچم بشکنی/
شکیامه سی دل زمسان دی ٫خوه ری و وهار نیه
توضیحات:شعربه زبان لکی است
برگردان به فارسی درزیر
گفتی فقط تودرقلبم جاداری واینجاجای هررهگذرنیست/سری بکش که چقدشلوغ است وهیچکدام مثل من بیچاره نیست
چندوقت است که بغضم رارهانکرده ام تاشایدتوبیایی ونشکنم/زیادصبرکردیم نیامدی بس است دیگرجای اصرارنیست
توبه ام رامیشکندقلم ویکسرنام تورابرلب دارد/کاری ازمن برنمی آید واختیارش راندارم
مرگ خلعت من شدویادنفس زندگیم است/دردل گذشته مرده ام وحالی برایم نمایان نیست
غرورم رامیچسبانم وخودم راپشت خنده پنهان میکنم/حیف که رخ زردم آشکاراست واین دیگرقابل استتارنیست
تونگاهی به من کردی وهم شعرهایم راخلعت تونمودم/معامله ات چقدشیرین است حیف به سخنت اعتبارنیست
هرسال توبه ام رامیشکنم وهرسال توبه مشکنیم/توهنوزهمانی ومن شکستم٫من دیگرمن پارسال نیستم
چشم براه کله باد(بادآغازگربهار)صدایت هستم تابیایدویخم رابشکند/دردل زمستان شکسته ام وخبری ازبهارنیست
سعیدمحمودی کریانی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.